Perdic | an upward glance | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 41 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	an upward glance U	نگاه سربالا

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	upward U	بالایی
	upward U	بطرف بالا
	upward U	روببالا روبترقی
	upward compatibility U	سازگاری بالاگرا
	upward motion U	حرکت رو به بالا
	upward compatible U	همساز رو به بالا
	upward mobility U	تحرک صعودی
	shift upward U	انتقال به طرف بالا
	shift upward U	حرکت به سمت بالا
	upward flow U	جریان رو به بالا
	upward compatible U	اصلاحی به این معنی که یک سیستم کامپیوتری یا غستگاه جانبی قادر است هر کاری راکه مدل قبلی انجام می داده انجام داده و علاوه بر ان عملکردهای بیشتری هم داشته باشد سازگاری رو به پیشرفت
	upward compatible U	طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
	he looked upward U	بالانگاه کرد
	upward rotation U	چرخش رو به بالا
	upward swing U	نوسان به سمت بالا
	upward tendency U	گرایش صعودی
	upward trend U	روند صعودی
	at first glance <adv.> U	تظاهرا
	at first glance <adv.> U	بر حسب ظاهر
	at first glance <adv.> U	به صورت ظاهر
	to glance U	بشتاب خواندن
	glance U	برانداز کردن
	glance U	نگاه نگاه مختصر
	glance U	نظراجمالی مرور
	glance U	نگاه مختصرکردن نظر اجمالی کردن
	glance U	اشاره کردن ورد شدن برق زدن خراشیدن
	glance U	به یک نظر دید ن
	glance U	برانداز
	glance U	برق زدن
	at a glance U	بیک نگاه
	at first glance <adv.> U	به ظاهر امر
	at a glance U	بیک لمحه
	an am or ous glance U	یک نگاه عاشقانه
	parthian glance U	نگاه هنگام جدایی
	side glance U	نظر بیک طرف
	parthian glance U	اخرین نگاه
	side glance U	نظر فرعی نظر اجمالی
	leg glance U	ضربهای که توپ را مستقیما"به پشت توپزن می فرستد
	To cast a glance . U	نظرانداختن
	To cast a glance at something. U	به چیزی چشم انداختن ( افکندن )

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy