English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 60 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
aluminum alloy U الیاژ الومینیوم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
aluminum U فلز الومینیوم الومینیوم بنام اختصاری
aluminum bearing U یاطاقان الومینیومی
aluminum oxide U اکسید الومینیوم
aluminum paste U تکههای بسیار کوچک الومینیوم که مانع برخورداشعه ماوراء بنفش خورشیدبه سطح جسم میشوند
aluminum coat U روکش الومینیوم
aluminum wool U رشتههای تکه تکه الومینوم که برای رفع زنگ زدگی وخوردگی و نیز جلادادن وصیقل دادن خراشهای جزئی روی ورقه ها یا لولههای الومینیومی بکار میرود
aluminum pigmented dope U لعاب یا پرداخت که داخل ان تکههای کوچک الومینیوم بصورت معلق پراکنده شده است
aluminum coating by spraying amalgamate U روکش الومینیوم کردن امیختن
aluminum coating by spraying amalgamate U توام کردن
alloy U الیاژ همبسته
alloy U همبسته کردن
alloy U اختلاط
alloy U بار
alloy U عیار
alloy U درجه ماخذ
alloy U الیاژ فلز مرکب
alloy U ترکیب فلز بافلز گرانبها
alloy U الودگی
alloy U شائبه
alloy U عیار زدن معتدل کردن
alloy U الیاژ
alloy U همبسته
light alloy U الیاژهای سبک
stainless alloy U الیاژ ضد زنگ
light alloy U الیاژ سبک
iron alloy U الیاژ اهن
hypereutectoid alloy U الیاژ هیپراوتکتوئیدی
magnetic alloy U الیاژ مغناطیسی
metal alloy U الیاژ فلز
nickel alloy U الیاژ نیکل
wrought alloy U الیاژ غیر ریختنی
the alloy of silver U عیارنقره
super alloy U الیاژهای پیشرفته
ternary alloy U الیاژ سه تایی
heavy alloy U الیاژ سنگین
cutting alloy U فلز سخت
binary alloy U الیاژ محتوی دوفلز بنیانی
copper alloy U همبسته کالا
copper alloy U الیاژ مس
binary alloy U الیاژ دوتایی
alloy steel U فولاد الیاژی
ferro alloy U الیاژ فرو
alloy steel U فولاد فشرده
alloy steel U الیاژ فولاد
building up alloy U الیاژ مخصوص روکش کاری
alloy treated steel U فولاد کم الیاژ
to alloy gold with copper U بارزدن
to alloy gold with copper U عیارزدن
to alloy gold with copper U امیختن
fusible metal or alloy U فلزلحیمی
fusible metal or alloy U فلزگداختنی فلزنرم
hard facing alloy U الیاژ سخت گردانی سطحی
free cutting alloy U الیاژ اتومات
platinum iridium alloy U الیاژ پلاتین- ایریدیم
high temperature alloy U الیاژ درجه حرارت بالا
die casting alloy U الیاژ ریخته گری حدیدهای
iron carbon alloy U الیاژ اهن و کربن
lead base alloy U الیاژ سرب
high frequency alloy juction transistor U ترانزیستور الیاژی فرکانس بالا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com