Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 95 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
alternate forms
U
شکلهای جانشین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
alternate
U
که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
alternate
U
برنامه کاربردی برای استفاده در محیط چندکاربره
alternate
U
کلید غیراصلی در فایل پایگاه داده ها
alternate
U
مجموعه دوم از حروف خاص که روی صفحه کلید موجودند
alternate
U
مسیر پبشتیبان در سیستم ارتباطی که در صورت مشکل استفاده میشود
alternate
U
آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
alternate
U
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternate
U
چندین بار
alternate
U
ذخیره
alternate
U
یدکی
alternate
U
یک درمیان
alternate
U
یک درمیان امدن متناوب
alternate
U
متناوب کردن متناوب بودن
alternate
U
بنوبت انجام دادن
alternate
U
متبادل
alternate
U
عوض وبدل
alternate
U
راه کار فرعی
alternate
U
تعویض متناوب
alternate track
U
شیاراصلاح پذیر
alternate track
U
شیار جایگزین
alternate track
U
شیار متناوب
alternate to touch
U
نرمش کمر
alternate routing
U
مسیریابی اصلاح پذیر
alternate routing
U
مسیریابی تغییرپذیر
alternate routing
U
گزینش مسیر دیگر
alternate position
U
موضع فرعی
alternate position
U
موضع یدکی
alternate headquarters
U
قرارگاه یدکی
alternate knot
U
گره یک در میان (نوعی گره تقلبی)
alternate track
U
شیار تغییرپذیر
two way alternate operation
U
عملکرد متناوب دو طرفه عملکرد جانشین دوگانه
alternate aerodrome
U
فرودگاه یدکی
alternate aerodrome
U
منطقه فرودیدکی
alternate captain
U
کاپیتان ذخیره
alternate traversing fire
U
اتش یدکی سمتی
Every other day . On alternate days .
U
یکروز درمیان
alternate traversing fire
U
اتش یدکی در سمت
alternate response test
U
ازمون دو گزینهای
alternate command authority
U
مقام جانشین فرماندهی
alternate command authority
U
افسر جانشین فرمانده
alternate water terminal
U
باراندازابی یدکی
loading on alternate spans
U
حالت بارگذاری یک در میان در دهانه ها
alternate water terminal
U
بارانداز ابی موقت
forms
U
طریقه
forms
U
1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
forms
U
صفحهای از صفحات کامپیوتری
forms
U
ایجاد یک شکل
forms
U
ساخت
forms
U
ورقه
forms
U
شکل دادن
forms
U
یات هر آدرس وارد آن شود مثل نام و آدرس و شغل
forms
U
حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
forms
U
شکل
forms
U
تشکیل دادن
forms
U
صورت دیس
forms
U
فراگرفتن
forms
U
شکل گرفتن سرشتن
forms
U
پروردن
forms
U
قالب کردن
forms
U
بشکل دراوردن
forms
U
تشکیل دادن ساختن
forms
U
فرم
forms
U
برگه ورقه
forms
U
روش
forms
U
تصویر وجه
forms
U
ترکیب
forms
U
ریخت
forms
U
صورت
forms
U
وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند.
forms
U
کد چهار حرف که نوع داده را به صورت فایل RIFF مشخص میکند
forms
U
یات مربوطه را وارد میکند
forms
U
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
forms
U
ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
forms
U
نظم فرم
forms
U
طرز ورفتار
forms
U
دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
forms
U
نوع
forms
U
قسم
forms
U
شکل قالب
forms
U
سابقه فعالیت اسب
forms
U
امادگی
alternate escort operating base
U
پایگاه عملیاتی یدکی یگانهای پاسور
sixth forms
U
دورهی آماده سازی برای دانشگاه
preprinted forms
U
فرم های اماده
no answer
[n/a]
[in forms]
U
بدون پاسخ
[در برگه برای پر کردن]
forms of currency
U
اشکال پول
forms of currency
U
انواع پول
forms design
U
طراحی فرم ها
equivalent forms
U
صورتهای هم ارز
continuous forms
U
فرم های پیوسته
continuous forms
U
ورقههای پیوسته
life forms
U
زی نمود
forms control
U
کنترل فرم ها
To keep up appearances. For forms sake.
U
برای حفظ ظاهر( آبرو)
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com