Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 141 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
airless solid injection
U
تزریق بدون کمپرسور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
airless
U
خفه
airless
U
خلا
airless
U
عاری از هوا
airless
U
بیهوا
airless
U
بینسیم
airless
U
گرفته یا دم کرده
airless
U
بیباد
injection well
U
چاه تغذیه
injection
U
داروی تزریق کردنی
injection
U
تنقیه
injection
U
تزریق
injection
U
پاشش
injection
U
اماله
chemical injection
U
تزریق شیمیایی
contra injection
U
تزریق قطرات ریزسوخت درخلاف جهت جریان هوا
injection engine
U
ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
injection molding
U
ریخته گری تزریقی
injection moulding
U
روش قالب گیری تزریقی
injection of money
U
تزریق پول
injection point
U
نقطه پاشش
injection point
U
نقطه تزریق
injection molding
U
قالبگیری تزریقی
injection level
U
سطح تزریق
injection carburator
U
کاربراتور تزریقی یا پاشنده
injection capacity
U
فرفیت پاشش
injection capacity
U
فرفیت تزریق
hypodermic injection
U
تزریق زیر جلدی تزریق پوستی
injection grid
U
شبکه تزریق
gas injection
U
پاشش بنزین
gas injection
U
تزریق بنزین
fule injection
U
تزریق سوخت
fuel injection
U
سوخت رسانی
injection efficiency
U
بازده تزریق
emulsion injection
U
تزریق مصنوعی شیره قیر به داخل خاک
injection timing
U
تنظیم مقدار تزریق
mud injection
U
تزریق گل
orbital injection
U
دادن سرعت لازم برای چرخش دور یک مدار به سفینه فضایی
injection pump
U
پمپ انژکتور
water injection
U
پاشیدن اب مقطر خالص به داخل سیلندر و موتورپیستونی به منظور سرد کردن مخلوط قابل انفجار و کاهش احتمال بدسوزی
pilot injection
U
تزریق مقدماتی
petrol injection motor
U
موتور تزریق بنزینی
gas injection method
U
روش تزریق گاز
fuel injection system
U
سیستم تزریق سوخت
mud injection hose
U
لولهتزریقرسوب
petrol injection pump
U
پمپ تزریق بنزین
low level injection
U
تزریق کم
blast injection engine
U
موتور تزریق دم
integrated injection logic
U
IIL
low level injection efficiency
U
ضریب بهره تزریق در سطح پایین
solid
U
بدن
[کالبد]
solid
U
جسم
[بدن]
solid
U
تن
solid
U
بسته
solid looking
U
دارای قیافه جامد وبیروح
solid
U
تنه
solid
U
توپر سخت محکم
solid
U
یکسان فضائی
solid
U
قوی خالص
solid
U
مکعب
solid
U
سه بعدی
solid
U
محکم
solid
U
استوار
solid
U
ناب
solid
U
منجمد سخت
solid
U
یک پارچه
solid
U
یکپارچه
solid
U
مکعب حجمی
solid
U
توپر نیرومند
solid
U
قابل اطمینان
solid
U
دج
solid
U
سخت پا
solid
U
تیمی با بازیگران خوب
solid
U
خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود
solid
U
ز جسم
solid
U
سه بعدی سایه دار ایجاد میکند
solid
U
جامد
solid
U
رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
solid
U
چاپگری که از شکل حرف کامل برای چاپ یک حرکت استفاده کند مثل چاپگر -daisy wheel
solid
U
سخت
solid
U
ثابت
solid
U
پر
solid
U
ماده جامد سفت
solid
U
توپر
solid figure
U
تنه
solid partition
U
جداگر یکپارچه
solid wire
U
سیم تک رشته
solid figure
U
جسم
[بدن]
solid figure
U
تن
solid figure
U
بدن
[کالبد]
solid support
U
تکیه گاه جامد
This is a very solid car.
U
این اتوموبیل خیلی محکم است
Seven solid years.
U
هفت سال تمام (پیاپی،آز گار )
It must have a solid foundation.
U
اساس کار باید محکم باشد
solid shot
U
ساچمهخالص
solid state
U
نیمه هادی
crystalin solid
U
جامد متبلور
solid dam
U
سد کور
solid dike
U
اب بند
solid door
U
لنگه در توپر
solid floor
U
کف زیر بر
solid geometry
U
هندسه سه بعدی
solid dam
U
سد بی دررو
solid geometry
U
هندسه فضایی
solid geometry
U
هندسه ی فضایی
solid color
U
رنگ یکدست
solid angle
U
زاویه فضایی
solid angle
U
زاویه سه بعدی مخروط وامثال ان
color solid
U
سه بعدی رنگ نما
solid-state
U
مربوط به وسایل نیمه هادی
solid-state
U
وسیله ذخیره حافظه با وضعیت ساکن
solid-state
U
وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
solid body
U
جسم سخت
monoatomic solid
U
جامد تک اتمی
of solid build
U
خوش بنیه
regular solid
U
کثیرالاضلاع پنج ضلعی منظم
solid jet
U
فوران پر
solid line
U
خط پر
solid fuel
U
سوخت جامد
solid state
U
حالت جامد
solid solution
U
کریستال مخلوط
solid solution
U
محلول جامد
solid sodding
U
پوشش یکدست چمنی
solid shaft
U
محور توپر
solid propellant
U
سوخت جامد
solid state physics
U
فیزیک حالت جامد
solid state diffusion
U
پخش حالت جامد
solid state device
U
دستگاه حالت جامد
solid state component
U
مولفهء حالت جامد
solid state cartridge
U
کارتریج حالت جامد
solid state circuitry
U
مدارات حالت جامد
solid-state laser
U
لیزر حالت جامد
[فیزیک]
solid rubber tyre
U
لاستیککائوچوییسفت
solid state cartridge
U
کارتریج نیمه هادی
unit solid angle
U
زاویه واحد فضایی
solid-rocket booster
U
راکدثابتبالارونده
solid-shade dyeing
U
رنگرزی یکنواخت
solid-shade dyeing
U
یکدست و همرنگ
substitutional solid solution
U
محلول جامد جانشینی
gas solid chromatography
U
کروماتوگرافی گاز- جامد
Iranian goods are usally solid.
U
جنس ساخت ایران غالبا" محکم است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com