English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 180 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
aircraft arresting barrier U وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
arresting barrier U چتر کم کننده سرعت هواپیمادر روی باند
aircraft arresting U دستگاه مهار هواپیما
aircraft arresting U دستگاه بازدارنده هواپیما ازحرکت
aircraft arresting complex U وسایل مهار هواپیما
aircraft arresting gear U جعبه دنده دستگاه مهارهواپیما
aircraft arresting hook U قلاب مهار هواپیما
aircraft arresting hook U مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
aircraft arresting reset unit U وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما
arresting U توقیف کننده
arresting U جالب
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
arresting gear U قلابی برای نگه داشتن هواپیماهنگام فرود در فاصله کم
arresting sheave U پل مهار هواپیما
arresting sheave U ریل و سرسره مهار هواپیما
arresting system runout U محوطه دویدن سیستم مهارهواپیما
arresting net stanchion U قلاب تور مهار هواپیما
arresting system payout U بازده سیستم مهار هواپیما
arresting sheave span U محوطه ریل و سرسره مهارهواپیما
arresting system purchase element U وسیله ضربه گیر سیستم مهار هواپیما
arresting system cycle time U زمان تناوب سیستم مهارهواپیما
arresting system reset unit U متوقف کننده سیستم مهارهواپیما
barrier U مرز
barrier U دیواره
barrier U نقطه اغاز مسابقه اسبدوانی مانع
barrier U تورسیمی سد کننده حرکت هواپیما
barrier U نرده
barrier U مانع
barrier U سد
barrier U حصار
barrier U راه کسی را بستن
barrier layer U لایه سدی
protective barrier U سد حفافتی
protective barrier U مانع حمایتی
barrier forces U نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
barrier inspection U بازدید کنار جاده
barrier minefield U میدان مین سد کننده
protective barrier U سد حمایتی
barrier light U نورافکن ساحلی
barrier light U نورافکن ساحل دریا برای پیداکردن مسیر کشتی
barrier inspection U بازدید ازموانع
barrier layer U بند الکترونی
antisubmarine barrier U مانع ضد زیردریایی
barrier material U مواد لازم برای ساختن موانع
antisubmarine barrier U سد ضدزیردریایی
barrier-free U بدون حائل
crush barrier U حصار
crash barrier U حصار کنار جاده
barrier support U نگهدارندهمانع
barrier lamp U لامپاحتیاطرویمانع
trade barrier U مانع تجارتی
trade barrier U قید و بند تجارتی
barrier minefield U میدان مین داخل مانع
trade barrier U ممانعت تجاری
barrier patrol U ناو گشتی سد کننده
barrier patrol U گشتی مامور موانع
depletion barrier U ناحیه تخلیه
potential barrier U سد هستهای
energy barrier U سد انرژی
fire barrier U اتش بر
rear barrier U حد عقب سپاه یا لشگر
potential barrier U پشته پتانسیل
potential barrier U سد پتانسیل
covering barrier U مانع پوششی
covering barrier U مانع پوشاننده
class barrier U مانع طبقهای
barrier penetration U نفوذ در سد
barrier plan U طرح موانع
barrier reef U صخره مرجانی که تقریباموازی ساحل است
barrier reef U سد اب سنگی
barrier reef U مرجان سنگ ساحلی
barrier spacing U فاصله بین موانع
barrier spacing U مرزبندی کردن
barrier tactics U فن استفاده از موانع
barrier tactics U تاکتیک تهیه موانع
barrier to entry U منع ورود به صنعت
trade barrier U مانع تجارت
activation barrier U سد فعال سازی
sound barrier U مانع صوتی
magnetic barrier layer U لایه سدکننده مغناطیسی
barrier layer capacitance U فرفیت بند الکترونی
crossing barrier mechanism U قالبفلزی
barrier penetration by particles U نفوذ ذرات در سد
barrier layer cell U پیل نور برقی مجاورتی
barrier layer cell U سلول لایه سدی
contact potential barrier U پشته پتانسیل مجاورتی
barrier layer detector U اشکارساز لایه سدی
aircraft U هواپیما
aircraft U طیاره
barrier combat air patrol U گشتی هوایی سد کننده راه دشمن
barrier combat air patrol U گشتی مرزی هوایی
notional aircraft U هواپیمای قراردادی هواپیمای نمونه
one aircraft was shot down U یک هواپیما
one aircraft was shot down U سرنگون گردید
active aircraft U هواپیمای درگیر در رزم
anti-aircraft U ضد هواپیما
aircraft arrestment U عملیات مهار هواپیما
naval aircraft U هواپیمای ناوپایه
aircraft accident U سانحه هوایی
integrated aircraft U هواپیمای یک پارچه
landing aircraft U هواپیمای در حال فرود
large aircraft U هواپیمای بزرگ
lead aircraft U هواپیمای نوک یا هواپیمای رهبر هواپیمای هادی در تک هوایی
escort aircraft U هواپیمای اسکورت هواپیمای مراقب
aircraft alternation U اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
marine aircraft U هواپیمایی برای عمل کردن روی سطح اب هواپیمای قابل شناور شدن روی سطح اب
maritime aircraft U هواپیمایی برای عمل کردن روی مناطق دریایی
aircraft defective U هواپیمایی که به علت نقص فنی نتواندپرواز کند
active aircraft U هواپیمای فعال
passenger aircraft U هواپیمای مسافربری
aircraft carrier U ناو هواپیمابر
ultralight aircraft U هواپیمائی با وزن کمتر از454 کیلوگرم
unmanned aircraft U هواپیمای بدون سرنشین
light aircraft U هواپیمای سبک
The aircraft got off the ground . U هواپیما اززمین بلند شد
aircraft company U شرکت ساخت هواپیما [اقتصاد]
aircraft carrier U carrier : syn
tailless aircraft U هواپیمای بی دم
aircraft carriers U carrier : syn
program aircraft U جمع کل هواپیماهای موجودیک کشور
aircraft carriers U ناو هواپیمابر
shipboard aircraft U هواپیمای ناو پایه
tactical aircraft U هواپیمای جنگی
aircraft arrestment U مهارکردن هواپیما
aircraft engine U موتور هواپیما
aircraft inspection U بازرسی هواپیما
aircraft vectoring U کنترل سمتی هواپیما
aircraft turn around U اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات
assault aircraft U هواپیمای هجومی
aircraft system U سیستم ساختمان هواپیما
aircraft plotter U وسیله ناوبر هواپیما
aircraft plumping U لوله کشی هواپیما
aircraft records U اسناد هواپیما
anti aircraft U ضد هوایی
aircraft rigging U تنظیم نهایی هواپیما
axial of an aircraft U محور هواپیما
aircraft structure U ساختمان هواپیما
aircraft specification U خصوصیات هواپیما
aircraft section U رسدهواپیمایی
aircraft section U قسمت هواپیمایی
aircraft handover U تبادل کنترل هواپیما
aircraft handover U تعویض کنترل هواپیما
clean aircraft U هواپیمای اماده بلند شدن هواپیمای بدون مخازن خارجی
aircraft battery U منبع الکتریکی برای هواپیما
civil aircraft U هواپیمای غیر نظامی
aircraft plotter U وسیله ترسیم مسیر هواپیما
aircraft repair U تعمیر هواپیما
army aircraft U هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
anti aircraft U پدافند هوایی
aircraft guide U مسئول هدایت هواپیما درفرودگاه
aircraft vectoring U کنترل مسیر سمتی هواپیما
aircraft defective U هواپیمای معیوب
aircraft maintenance truck U کامیونتعمیرهوایی
fixed wing aircraft U هواپیما با بال ثابت
variable geometry aircraft U هواپیمایی که شکل کلی ان تغییر کند
anti aircraft artillery U توپخانه پدافند هوایی
The lights of the aircraft were blinking. U چراغهای هواپیما خاموش ؟ روشن می شدند ( چشمک می زدند )
anti-aircraft missile U گلولهموشکضدهوایی
anti aircraft artillery U توپخانه ضد هوایی
aircraft log book U بایگانیها هواپیما
control line aircraft U نوعی هواپیمای مدل که مسیرپرواز ان با تغییر نیروی کشش دو یا چند سیم یا رشته توسط اپراتور زمینی کنترل میشود
lighter than air aircraft U هواپیمای سبکتر از هوا
aircraft cross servicing U سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
aircraft control unit U کابین کنترل هواپیما
aircraft control unit U قسمت کنترل هواپیما
aircraft climb corridor U دالان صعود هواپیما
heavier than air aircraft U هواپیمای سنگین تر از هوا
aircraft block speed U سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
aircraft role equipment U تجهیزات لازم برای انجام ماموریت هواپیما
aircraft gun laying U رادار هواپیما
attack aircraft carrier U ناو هواپیمابر تهاجمی
awaiting aircraft availability U زمان تحت تعمیر بودن هواپیما
awaiting aircraft availability U زمان انتظار درخط تعمیر
rotary wing aircraft U هواپیما با بال گردنده
high tailed aircraft U هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
anti aircraft defense U پدافند ضد هوایی
aircraft modification and control U کنترل و هدایت هواپیما
aircraft mission equipment U وسایل لازم برای انجام ماموریت هواپیما
aircraft accident report U گزارش سانحه هوایی
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com