Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
air defense command
U
فرماندهی پدافند هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
defense
U
دفاع وزارت دفاع
defense
U
دفاع مدعی علیه در مقابل ادعای مدعی
self defense
U
خود پد افند
self defense
U
دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
all around defense
U
پدافند دور تا دور
self defense
U
پایداری داخلی پایداری ملی
defense
U
پدافند
defense
U
دفاع
self defense
U
پدافند از خود
defense
U
دفاع توپزن از میله ها
defense
U
دفاع کردن استحکامات
all around defense
U
دفاع دورتا دور
space defense
U
پدافند از فضا
space defense
U
پدافند فضایی
base defense
U
پدافند از پایگاه
battery defense
U
پدافند دور تا دور اتشبار پدافند از اتشبار
base defense
U
پدافند پایگاه
first defense gun
U
جلوترین تیربار دفاعی
first defense gun
U
تیربار منطقه جلو
composite defense
U
دفاع مرکب
composite defense
U
دفاع ترکیب شده از وسایل و زمین و عدههای مختلف
area defense
U
پدافند ازمنطقه
area defense
U
پدافند منطقهای
national defense
U
دفاع در سطح ملی
passive defense
U
پدافند غیرعامل
biological defense
U
پدافند میکربی
biological defense
U
پدافند بر علیه تک میکربی
internal defense
U
پدافند داخلی پایداری داخلی
national defense
U
دفاع ملی
satellite defense
U
پدافند ضدماهوارهای
satellite defense
U
پدافند ماهوارهای
passive defense
U
دفاع غیر عامل
perceptual defense
U
دفاع ادراکی
deliberate defense
U
پدافند با فرصت
perimeter defense
U
دفاع دور تا دور
perimeter defense
U
پدافندمحیطی
internal defense
U
دفاع داخلی
integrated defense
U
پدافند ازمناطق توام دفاعی
position defense
U
دفاع موضعی
civil defense
U
پدافند غیر نظامی
chemical defense
U
پدافند شیمیایی
chemical defense
U
پدافند بر علیه مواد شیمیایی سمی
civil defense
U
دفاع غیر نظامی
civil defense
U
پدافند ازمناطق شهری
defense base
U
پایگاه پدافندی
hasty defense
U
دفاع تعجیلی
integrated defense
U
پدافند هوایی توام
secretary of defense
U
وزیر دفاع
position defense
U
دفاع یا پدافندثابت
defense information
U
اطلاعات نظامی
defense emergency
U
مواد مورد لزوم وحیاتی پدافندی وضعیت اضطراری دفاعی یا نظامی
defense in place
U
پدافند در محل
defense in place
U
دفاع در محل
air defense
U
پدافند هوایی
mobile defense
U
پدافند متحرک
defense articles
U
مواد پدافندی
defense articles
U
اماد و تجهیزات دفاعی
defense in depth
U
دفاع در عمق
defense base
U
پایگاه دفاعی
defense classification
U
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
defense information
U
اطلاعات دفاعی
defense mechanism
U
مکانیسم دفاعی
defense position
U
موضع دفاعی
defense
[American E]
U
دفاع
[قانون]
[ورزش]
[ارتش]
extended defense
U
دفاع گسترده
department of defense
U
وزارت جنگ
department of defense
U
وزارت دفاع
deliberate defense
U
دفاع بافرصت
extended defense
U
پدافند در جبهه عریض به طور منطقهای
defense zone
U
منطقه پدافند
active defense
U
پدافند عامل
defense sector
U
منطقه پدافندی
active defense
U
دفاع عامل
defense position
U
موضع پدافندی
defense in depth
U
پدافند در عمق
forward defense area
U
منطقه پدافندی جلو
defense readiness condition
U
وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
defense system aquisition
U
سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
active air defense
U
پدافند عامل هوایی
forward defense area
U
منطقه پدافند جلو
anti menchanized defense
U
پدافند ضد مکانیزه
air defense artillery
U
توپخانه پدافند هوایی
anti aircraft defense
U
پدافند ضد هوایی
air defense commander
U
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
air defense element
U
عنصر پدافند هوایی
air defense emergency
U
وضعیت اضطراری پدافندهوایی
defense coastal area
U
منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
air defense readiness
U
وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
air defense sector
U
منطقه ماموریت پدافند هوایی
air defense sector
U
منطقه واگذاری شده پدافندهوایی
air defense ship
U
ناو مخصوص پدافند هوایی
anti menchanized defense
U
دفاع ضدمکانیزه
american defense service medal
U
نشان خدمت ارتش امریکا درسال 14- 9391
defense subsistence supply center
U
مرکز اماد زیستی وزارت دفاع
area air defense commander
U
فرمانده منطقه پدافند هوایی
air defense artillery controller
U
مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
plea deal
[between Prosecution and Defense]
U
توافق مدافعه
[بین دادستان و وکیل دفاع]
air defense action area
U
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
air defense direction center
U
مرکز هدایت اتش پدافند هوایی
court-appointed attorney for the defense
[American E]
U
وکیل تسخیری
air defense artillery fire unit
U
یکان اتش توپخانه پدافندهوایی
air defense weapon control case
U
روش استفاده از کلاهک اتمی در جنگ افزارهای پدافندهوایی
air defense artillery fire unit
U
سکوی توپخانه پدافندهوایی
command.com
U
COCO.ANDفایل
command.com
U
در -MS DOS فایل برنامهای که حاوی مفسر دستورات سیستم عامل است این برنامه همیشه در حافظه مقیم است و دستورات سیستم را تشخیص میدهد و به عمل تبدیل میکند
command
U
فرمایش
command
U
کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند
second in command
U
معاون
second in command
U
معاون فرماندهی جانشین فرماندهی
self command
U
خودداری
self command
U
کف نفس
self command
U
خودفرمانی
at my command
U
به فرمان من
specified command
U
فرماندهی اختصاصی فرماندهی نیروی اختصاصی
specified command
U
نیروی اختصاصی
under command
U
زیرفرماندهی
command
U
امر
command
U
حکم
command
U
حکم کردن
command
U
امرکردن
command
U
سرکردگی فرماندهی
under command
U
تحت کنترل
command
U
فرمان
command
U
فرماندهی
command
U
یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
command
U
فرمان دستوردادن
command
U
یکان قرارگاه عمده
command
U
امریه
command
U
فرمان دادن
command
U
دستور
type command
U
نوع یکان ناو گروه
transient command
U
فرمان ناپایدار
type command
U
فرماندهی ناو گروه
embeded command
U
فرمان تعبیه شده
unified command
U
فرماندهی متحد
full command
U
کنترل کامل
unified command
U
نیروهای متحد فرماندهی متحده یکانهای متحده متشکل از چندنیرو یا کشور
word of command
U
فرمان نظامی
word of command
U
فرمان انتصاب
command module
U
نقشهراهنما
scheme of command
U
طرح عملیاتی یکان
to perform a command
U
فرمانی را اجرا کردن
terminal command
U
فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
logistical command
U
یکان لجستیکی
major command
U
یکان عمده
major command
U
فرماندهی عمده قسمت عمده ارتشی
sealift command
U
فرماندهی حمل و نقل دریایی
national command
U
یکان یا قسمت نظامی مربوط به هر ملت در عملیات چندکشور
scheme of command
U
طرح فرماندهی
retraining command
U
قسمت ندامتگاه
operational command
U
فرماندهی از نظر عملیاتی
operator command
U
فرمان متصدی
oversea command
U
یکان خارج از کشور فرماندهی برون مرزی
retraining command
U
یکان بازاموزی
support command
U
یکان پشتیبانی
resume command
U
به دست گرفتن فرماندهی شروع فرماندهی
preparatory command
U
فرمان حاضرباش
logistical command
U
فرماندهی لجستیکی
joint command
U
یکان مشترک
tactical command
U
یکان تاکتیکی
tactical command
U
فرماندهی تاکتیکی
external command
U
فرمان برونی
external command
U
فرمان خارجی
support command
U
فرمانده پشتیبانی یکان مسئول پشتیبانی
support command
U
فرماندهی پشتیبانی
filter command
U
فرمان FILTER
sequence of command
U
ترتیب توالی فرامین
Send To command
U
دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد
full command
U
اداره کامل
internal command
U
فرمان درونی
sealift command
U
یکان حمل و نقل دریایی
joint command
U
فرماندهی مشترک
preparatory command
U
فرمان خبر
dosmount command
U
فرمان پیاده کردن
command economies
U
اقتصاد دستوری
combined command
U
فرماندهی مرکب
combined command
U
یکان مرکب
command altitude
U
ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
command and control
U
کنترل و فرماندهی
command automatism
U
فرمانبری مطلق
command axis
U
محور حرکت یکان
command axis
U
محورحرکت قرارگاه فرماندهی محور ارتباط فرماندهی
administrative command
U
فرماندهی اداری
command channels
U
ردههای فرماندهی
command channels
U
سلسله مراتب فرماندهی سلسله مراتب
command detonated
U
منفجر شونده از راه دور قابل انفجار با فرمان دور
command ejection
U
پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
command group
U
گروه فرماندهی
command heading
U
مسیر تعیین شده برای هواپیماتوسط برج کنترل
command heading
U
مسیرپیش بینی شده
chain of command
U
سلسله مراتب فرماندهی
chain of command
U
سلسله مراتب
command economy
U
اقتصاد دستوری
command post
U
پست فرماندهی
command post
U
پاسگاه فرماندهی
command posts
U
پست فرماندهی
command posts
U
پاسگاه فرماندهی
high command
U
فرماندهی عالی
high command
U
سرفرماندهی
administrative command
U
یکان اداری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com