English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 104 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
air alert warning U اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
alert U اماده باش
on the alert U موافب
alert U مراقب
alert U به گوش
alert U موافب زیرک
alert U اعلام خطر گوش به زنگ هشیار
alert U بحالت اماده باش درامدن یا دراوردن
alert U اعلام خطر اژیرهوایی
alert U هوشیار
on the alert U گوش بزنگ
alert U گوش بزنگ
alert U وضعیت یک شی مشخص که یک اخطار را کنترل میکند
alert U پیام خطا از طرف نرم افزار به کاربر یا برنامه کاربردی برای رویداد یک مشکل یا خطا
alert U پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
alert U تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر
strip alert U اماده باش 5 دقیقهای
air alert U اماده باش هوایی
strip alert U اماده باش روی باند فرود
ground alert U اماده باش زمینی هواپیماها
airborne alert U اماده باش به طریق هوابرد وسایل اعلام خطر نصب شده روی هواپیما
alert box U پنجره یا جعبه هشدار
alert force U نیروهای اماده باش نیروهای اماده
red alert U حالت آماده باش
red alert U آژیر خطر فوری
state of alert U وضعیت اماده باش یکان
state of alert U وضعیت هوشیاری
state of alert U وضعیت امادگی
ramp alert U اماده باش در سکوی در جا زدن اماده باش 51 دقیقهای
ramp alert U اماده باش روی رمپ
ground alert U اماده باش 51 دقیقهای هواپیماها
deck alert U حالت اماده باش در روی عرشه
deck alert U اماده باش عرشه
alert station U ایستگاه اماده باش
alert station U ایستگاه اعلام خطر
To keep ones ear to the ground . To be on the alert . U گوش بزنگ بودن
as a warning to others U برای عبرت دیگران
as warning to U برای عبرت
warning U اطلاع
warning U توجه به خط ر ممکن
warning U اخطاریه دادگاه
warning U اژیر هشدار
warning U هشدار
warning U اعلام خطر کردن هشدار
warning U خبر
warning U اگهی
warning U که روشن میشود تا نشان دهد یک چیز خط رناک ممکن است رخ دهد
warning U اعلام خطر
warning U زنگ خطر
warning U تحذیر
warning U اخطار
warning U اشاره
warning U عبرت
warning pipe U لوله خبر
warning sign U علامت احضار
warning radar U رادار هشدار دهنده
warning sign U علامت اخطار
warning order U دستور اماده باش اعلام اماده باش
warning pipe U لوله سرریز
warning signal U علامت اعلام خطر
issue a warning U اخطار صادر کردن
He took no heed of my warning. U به اخطار من توجهی نکرد
warning plate U صفحههشدار
warning lights U چراغهشدار
warning device U وسیلههشدار
warning track U منطقهجریمه
warning system U سیستم خبردهنده
warning system U سیستم الارم
warning signal U علامت خطر
warning order U دستور اگهی
warning net U شبکه اژیر
warning net U شبکه اعلام خطر
early-warning U اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
early-warning U اعلام خطر کردن
local warning U اعلام خطر محلی
local warning U سیستم اعلام خطر محلی
warning agent U گند گاز
early warning U اعلام خطر کردن
storm warning U پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
warning line U خط اخطار
warning light U لامپ خطر
warning light U چراغ خطر
warning cries U فریادهای هشدار
early warning U اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
on-air warning light U نورهشدارنورروشن
oil warning light U چراغهشدارروغن
control and warning center U سیستم کنترل و اعلام خطر
airspace warning area U منطقه اعلام خطر هوایی
air warning net U شبکه اعلام خطر هوایی
airborne early warning U راداراعلام خطر نصب شده روی هواپیما
small craft warning U پرچم قرمز یا چراغ قرمزبعلامت باد شدید و دریای خطرناک
airborne early warning U اعلام خطر هوابرد
danger warning level U حداقل موجودی
danger warning level U مقدار موجودی کالا که میبایست همیشه در انبارموجود باشد
battery warning light U چراغهشدارباطری
The warning light seems to have malfunctioned. U چراغ خطر به نظر می رسد دچار نقص فنی شده است.
foil warning line U حلقهاخطارخنثیکننده
seat-belt warning light U چراغهشدارکمربندایمنی
sabre and epee warning line U خطهشداردرمسابقهاپوشمیشیربازی
main beam warning light U اشعهاصلینورهشداردهنده
low fuel warning light U چراغهشدارکمبودبنزین
door open warning light U چراغهشداربرایبازبودندر
oil pressure warning indicator U شاخصهشدارفشارروغن
Drive on dimmed headlights ! [Warning to drivers] U با نور پایین حرکت کنید! [هشدار به رانندگان]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com