English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 98 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
agricultural sector U بخش کشاورزی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
agricultural U زراعتی
agricultural U فلاحتی
agricultural U کشاورزی
agricultural mechanization U ماشینی کردن کشاورزی
agricultural investigation U تجسسات کشاورزی
agricultural implements U الات کشاورزی
agricultural fluctuations U نوسانهای کشاورزی
agricultural planning U برنامه ریزی کشاورزی
agricultural pollution U الودگی کشاورزی
agricultural economics U اقتصاد کشاورزی
agricultural products U محصولات کشاورزی
agricultural projects U طرحهای کشاورزی
agricultural revolution U انقلاب کشاورزی
Agricultural Order U سرستون [سر ستون کرنتی با تومارهای پیچیده شده به شکل سر حیوانات یا آرایش برگ کنگره ای]
agricultural credit U اعتبار کشاورزی
agricultural cooperatives U تعاونیهای کشاورزی
agricultural implements U ادوات فلاحتی
agricultural extension services U خدمات ترویج کشاورزی
agricultural labor productivity U بهره دهی کارگر کشاورزی
food and agricultural organization U از موسسات وابسته به سازمان ملل متحدکه به سال 5491 تاسیس وهدفش بررسی وضع تولیدمحصولات کشاورزی و سایراغذیه است
agricultural price policy U سیاست تعیین قیمت محصولات کشاورزی
food and agricultural organization U سازمان خواروبار وکشاورزی
agricultural support policy U سیاست حمایت از کشاورزی
sub sector U زیربخش
sector U منطقه ماموریت قطاع اتش
sub sector U بخش فرعی
sector U محله
sector U سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
sector U شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
sector U جدولی که حاوی سکتورهای غیر قابل استفاده دیسک سخت باشد
sector U منطقه واگذاری
sector U منطقه عمل منطقه مسئولیت
sector U منطقه
sector U ناحیه
sector U قطاع
sector U جزء تقسیم کردن
sector U بخش
sector U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector U دیسکی که شیارها با آدرس و داده کد شروع که در هنگام فرمت دیسک روی آن نوشته میشود, شرح داده می شوند
sector U تقسیم دیسک به شیارهای آدرس پذیر
sector U قطاع دایره
sector U تقسیم دیسک به شیار رهایی
sector U قسمتی ازجبهه
sector U خط کش ریاضی ناحیه
sector U کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
two sector economy U اقتصاد دو بخشی
sector of a sphere U اکلیل کروی
two sector model U الگوی دو بخشی
sector commander U فرمانده ناحیه پدافند هوایی
sector commander U فرمانده ناحیه
sector addressing U نشانی دهی قطاعی
real sector U بخش واقعی
productive sector U بخش تولیدی
observing sector U منطقه دیدبانی
observing sector U قطاع دیدبانی
sector of fire U منطقه اتش
sector of fire U قطاع اتش منطقه تیراندازی
sector of search U منطقه کاوش
teritiary sector U بخش سوم
real sector U بخش متغیرهای حقیقی
teritiary sector U بخش ثالثه
throwing sector U نقطه فرود وسیله پرتاب شده
traditional sector U بخش سنتی
spherical sector U قطاع کروی
soft sector U علامت گذاری قطاع ها وبخشهای روی یک دیسک که از اطلاعات نوشته شده ان استفاده میشود
service sector U بخش خدمات
sector scan U کاوش منطقهای با رادار تجسس منطقهای
sector of search U منطقه تجسس رادار
sector of search U منطقه مراقبت رادار
observation sector U قطاع دیدبانی
nonmonetary sector U بخش غیر پولی
monetary sector U بخش پولی
bad sector U قطاع بد
bad sector U شیاری که اشتباه فرمت شده است یا خطایی دارد و غیر قابل تصحیح یا نوشتن یا خواندن است
sector of responsibility U منطقه مسئولیت
private sector U بخش خصوصی
public sector U بخش دولتی
public sector U بخش عمومی
bad sector U قطاع خراب
defense sector U منطقه پدافندی
modern sector U بخش جدید
modern sector U بخش نوین
main sector U بخش اصلی
infrastructural sector U بخش زیربنائی
nonformal sector U بخش غیر رسمی
informal sector U بخش غیر رسمی
hard sector U قطاع سخت افزاری
government sector U بخش دولتی
disk sector U بخش دیسک
disk sector U قطاع دیسک
sector interleave factor U عامل جاگذاری قطاع
steering worm sector U چرخ دنده حلزونی قطاعی فرمان
air defense sector U منطقه ماموریت پدافند هوایی
air defense sector U منطقه واگذاری شده پدافندهوایی
fire support sector U منطقه پشتیبانی اتش
worm and sector sleering U چرخ دنده ی حلزونی و قطاع فرمان
steering worm sector U تاج فرمان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com