Perdic | advisory | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی


Total search result: 14 (2 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	advisory U	مشورتی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	advisory department U	بخش مشاوره
	advisory system U	سیستم خبرهای که کاربر را راهنمایی میکند
	advisory signal	علامت یادآوری کننده
	advisory signal U	علامت هشدار
	advisory services U	خدمات مشورتی
	advisory service U	دفتر مشاور
	advisory lock U	قفلی که فرآیند روی یک قسمت از فایل می گذارد تا سایر فرآیندها به آن داده دستیابی نداشته باشند
	advisory control U	کنترل مشورتی هواپیما
	advisory control	کنترل آزاد هواپیما
	advisory area U	منطقه زیرپوشش اطلاعات
	advisory area U	منطقه پوشش اطلاعات عبور ومرور هوایی
	military assistance advisory group (maag U	هیئت مستشاری نظامی
	Economic expert [A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany] U	حکیم اقتصادی [ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است]

Recent search history

Forum search