English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 56 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
actual placement U قرار دادن بار در محل تخلیه و بارگیری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
placement U تهیه کار
placement U جاخالی
placement U گذاشتن
placement U جادادن
placement U تهیه شغل
placement U شغل دادن
placement U تعیین شغل
placement U گمارش
placement U قرار دادن
placement U تعیین دانشپایه دانشجو از روی امتحان
placement U کاریابی
placement office U موسسهکاریابیبرایفارغالتحصیلان
constructive placement U تعیین محل برای بارگیری یاتخلیه مناسب کشتیها
job placement U تعیین شغل
placement tests U ازمونهای تعیین شغل
actual self U خود واقعی
actual U حقیقی
actual U فعلی
actual U واقعی
actual neurosis U روان رنجوری واقعی
actual output U دبی موثر
actual output U بازداده فعال
actual parameter U پارامتر واقعی
actual price U قیمت واقعی
actual resistivity U مقاومت حقیقی
actual saving U پس انداز واقعی
actual velocity U سرعت واقعی
actual temperature U درجهدمایواقعی
actual movement U حرکت حقیقی
actual loss U زیان واقعی
actual argument U نشانوند واقعی
actual address U آدرس ذخیره سازی کامپیوتری که مستقیما و بدون هر گونه تغییری به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
actual address U کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اعمال میشود و فقط از آدرس ها و مقادیر مطلق استفاده میکند.
actual address U تعداد متوسط بیت دادهای که در یک زمان مشخص ارسال شده اند
actual carrier U موسسه حمل و نقل واقعی
actual cost U هزینه واقعی
actual damage U خسارت واقعی
actual address U دستور نهایی که پس از اعمال تغییرات در دستور ابتدایی اجرا میشود
actual expenses U مخارج واقعی
actual income U درامد واقعی
actual instruction U دستور العمل واقعی
actual investment U سرمایه گذاری واقعی
actual address U نشانی واقعی
actual key U کلید واقعی
actual load U بار واقعی
actual water income U اب ورودی موثر
actual maximum flowline U ماکزیمم خط ابدهی حقیقی
actual total loss U کل زیان وارده
actual state of affairs U وضع فعلی
actual state of affairs U اوضاع کنونی
actual state of affairs U اوضاع فصلی
actual decimal point U نقطه یا ممیز اعشاری واقعی
actual obligated space U محل یا جا در بارگیری دریایی
actual velocity of ground water U سرعت واقعی اب زیرزمینی
actual job [job held] [occupation held] U پیشه در حال حاضر نگه داشته شده
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com