English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 103 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
activity sampling U نمونه گیری از فعالیت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sampling U نمونه گیری برداشت نمونه
sampling U نمونه
sampling U نمونه گیری
sampling U نمونه برداری مزه کردن
sampling U نمونه برداری
accumulative sampling U نمونه گیری پیاپی
two stage sampling U نمونه گیری دو مرحلهای
acceptance sampling U پذیرش کالاپس از نمونه برداری
acceptance sampling U نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
quota sampling U نمونه گیری سهمیهای
random sampling U نمونه گیری تصادفی
sampling distribution U توزیع نمونه گیری
sampling equipment U دستگاه نمونه گیر
sampling bias U سوداری نمونه گیری
fractional sampling U نمونه گیری مکانیکی
area sampling U نمونه گیری منطقه یی
area sampling U نمونه گیری منطقهای
behavior sampling U نمونه گیری از رفتار
biased sampling U نمونه برداری غیرتصادفی
cluster sampling U نمونه گیری خوشهای
controlled sampling U نمونه گیری کنترل شده
domal sampling U نمونه گیری خانواری
double sampling U نمونه گیری چندگانه
sampling error U اشتباه نمونه گیری
sampling error U خطای نمونه گیری
time sampling U نمونه گیری زمانی
stratified sampling U نمونه گیری لایهای
sampling rate U نرخ نمونه برداری
sampling variability U تغییر پذیری نمونه گیری
sampling unit U واحد نمونه گیری
sampling theory U نظریه نمونه گیری
sampling tests U ازمایشهای نمونهای
sampling test U ازمون نمونهای
sampling servo U دستگاه نمونه گیری خودکار
sampling in motion U نمونه برداری در حال انتقال
sampling offer U عرضه ازمایشی
sampling population U جامعه نمونه گیری
multi stage sampling U نمونه گیری چند مرحلهای
systematic random sampling U نمونه گیری تصادفی منظم
bed load sampling U نمونه برداری از بار کف
stratified random sampling U نمونه گیری لایهای تصادفی
simple randon sampling U نمونه گیری تصادفی ساده
activity U زنده دلی
self activity U فعالیت خود بخود
activity U فعال یا مشغول بودن
activity U قسمت یکان
activity U بخش
activity U رکورد فعالیتهای انجام شده
activity U تعداد فایل هایی که در حال حاضر در مقایسه با کل آنها استفاده شده اند
activity U روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند
activity U چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است
activity U کارها یا وفایفی که روی یک کامپیوتر انجام می شوند
activity U بیشترین تعداد کارهایی که در یک سیستم چند منظوره قابل اجراست
activity U وفیفه
activity U کار
activity U ماموریت عمل
activity U کنش وری
activity U فعالیت
activity U کار چابکی
activity U اکتیوایی
activity U سازمان
radio activity U خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون دهد
optical activity U فعالیت نوری
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
random activity U فعالیت تصادفی
aman of activity U مردکاری
activity light U چراغ فعالیت
transshipment activity U سیستم حمل و نقل سطح مملکتی سازمان حمل و نقل در سطح وزارت دفاع
naval activity U تاسیسات دریایی قسمت دریایی
naval activity U یکان دریایی
activity analysis U تحلیل فعالیت
class i activity U اجرای اماد طبقه 1
class i activity U فعالیت امادی طبقه 1
business activity U فعالیت بازرگانی
activity designator U شاخص فعالیت یکان یا قسمت
activity drive U سائق فعالیت
auxiliary activity U فعالیت فرعی
activity of soil U فعالیت خاک
activity quotient U بهر فعالیت
aman of activity U مردجدی
activity wheel U گردونه فعالیت
activity time U مدت زمانی که شروع و ختم هرفعالیت در یک شبکه اجرائی مشخص میکند
activity time U زمان هر فعالیت
activity rate U نرخ فعالیت
class ii activity U فعالیت امادی طبقه 2
class ii activity U اجرای اماد طبقه 2
activity cycle U چرخه فعالیت
major activity U قسمت عمده فعالیت عمده
major activity U شعبه اصلی
low activity U فعالیت پایین
activity catharsis U پالایش عملی
activity ratio U نسبت فعالیت
collection activity عملیات جمع آوری اخبار سازمان جمع آوری اخبار
activity chart U نمودار فعالیت
activity coefficient U ضریب فعالیت
critical activity U فعالیت بحرانی
activity group therapy U درمان با فعالیت گروهی
gross motor activity U فعالیت حرکت عمده
file activity ratio U نسبت فعالیت پرونده
force activity designator U شماره ترتیب فعالیت یکان
accountable supply distribution activity U سازمان نگهداری سوابق امادی
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com