English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 127 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
accurate to size U دقت در اندازه گرفتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
accurate U درست
accurate U بدون هر گونه خطا
accurate U دقیق
accurate U صحیح
accurate [correct] <adj.> U مناسب
accurate [correct] <adj.> U صحیح
accurate [correct] <adj.> U درست
true [and accurate] <adj.> U از روی صدق وصفا
accurate [correct] <adj.> U شایسته
accurate to gage U دقت در سنجیدن
a true and accurate report U گزارشی درست و دقیق
If these projections are anywhere close to accurate, it would be a great success. U اگر این پیش بینی ها حتی کمی دقیق باشند، این موفقیت بزرگی می بود.
of an out size U دارای اندازه غیر معمل
over size U بزرگتر از اندازه
of an out size U بیرون از اندازه
that is about the size of it U همینطور است
to size up U را براوردکردن
that is about the size of it U حقیقت امراین است
size up <idiom> U بسته به شرایط ،برانداز کردن
(the) size of it <idiom> U به شکلی که است
what is your size? U شما چیست
to size up U اندازه
what is your size? U اندازه
size U محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
size U ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
size U وسعت
size U بر اورد کردن
size U چسب زنی اهارزدن
size U سایز ساختن یارده بندی کردن برحسب اندازه
size U قالب
size U مقدار
size U اندازه
size U قد
size U بزرگی
size U به اندازه کردن
size U اهار زدن
size U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size U چسب زدن
size U اندازه بعدساختمان
screen size U اندازه صفحه
nuclear size U اندازه هسته
lessin size U خردتر
point size U اینچ
nominal size U اندازه نامی
nominal size U اندازه اسمی
neat size U اندازه خالص
minimum size U اندازه حداقل
man size U اندازه مناسب یک مرد
london in size U پس از لندن نیویورک بزرگترین شهراست
limiting size U اندازه محدود
lessin size U کوچکتر
point size U برای اندازه گیری نوع یا متن
sample size U حجم نمونه
sample size U بزرگی نمونه
type size U اندازه فونت
type size U اندازه حروف
trim size U اندازه طبیعی
size tolerance U تلرانس اندازه
size stick U قالب اندازه گیری
size stick U الت اندازه گیری پا
size effect U تاثیر اندازه
Pick on someone your own size. U برو با هم قدهای خودت طرف بشو
size control U کنترل اندازه
size constancy U ثبات اندازه
sample size U بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود
sample size U مدت زمان بین دوالگوی پیاپی
sample size U تعداد اندازه گیریهای سیگنال ضبط شده درهرثانیه
cut down to size <idiom> U ثابت کردن اینکه کسی اونقدرکه فکر میکند خوب نیست
full size U اندازه طبیعی
life-size U باندازه شخص زنده باندازه طبیعی
life-size U اندازه واقعی
accuracy to size U دقت اندازه گذاری
atomic size U اندازه اتم
atomic size U اندازه اتمی
attack size U اندازه تک
attack size U استعداد وسایل درگیر در تک
basic size U اندازه اصلی
basic size U اندازه اولیه
block size U اندازه کنده
life size U اندازه واقعی
life size U باندازه شخص زنده باندازه طبیعی
pint-size U باندازه سرسنجاق
full size U بخ مقیاس یک به یک
full-size U اندازه طبیعی
full-size U بخ مقیاس یک به یک
pint size U پست
pint size U خرد ناچیز
pint size U کوچک
pint size U باندازه سرسنجاق
pint-size U پست
pint-size U خرد ناچیز
pint-size U کوچک
block size U اندازه کندهای
block size U اندازه بلاک
fractional size U اندازه کسری
family size U تعداد افراد خانواده
file size U اندازه فایل
it is four times my size U من است چهارتای من است
fit size U اندازه مناسب
it is four times my size U چهاربرابر
hypostatize or size U مسلم فرض کردن
hypostatize or size U شخصیت دادن به
hypostatize or size U ذات جدا دانستن
it is of a normal size U دارای اندازه عادی یا معمولی است
it is the size of a sparrow U باندازه یک گنجشک است
body size U اندازه بدن
cut to size U به اندازه بریدن
design size U اندازه طرح
of a large size U بزرگ
king size U بزرگ
design size U اندازه نامی
effective size U اندازه موثر
size of a statistical sample [N] U تعداد کل داده های آماری
size distribution of income U توزیع درامد برحسب مقدار
grain size classification U طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
fixed size records U رکوردهای با اندازه ثابت
data word size U اندازه کلمه داده
size weight illusion U خطای ادراکی اندازه- وزن
standard size whole brick U اجر فشاری معمولی
effective size of grain U قطر موثر ذرات
effective size of grain U اندازه موثرذرات
paricle size analysis U دانه بندی کردن
olympic size pool U اندازه و طول استخر المپیک 05 در 12 متر
size distribution of income U توزیع درامد مقداری
Act your age [and not your shoe size] ! U به سن خودت رفتار بکن ! [مثل بچه ها رفتار نکن !]
The shoes are a size too big for my feet. U کفشها یک نمره برای پایم گشاد است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com