Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 57 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
accumulator charging
U
باردارشدن اکومولاتور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
charging
U
پر کردن
charging
U
شارژینگ
charging
U
خطای مهاجم خطای ناشی از یورش به حریف
charging
U
بارگیری
charging
U
شارژ
self charging
U
تحمیل شونده بنفس خود خودکار
self charging
U
خود بخود پر شونده
charging handle
U
دستهینشانگیر
charging wharf
U
اسکله بارگیری
charging light
U
چراغشارژ
charging crane
U
جرثقیل بارگیری
charging socket
حفره جا شارژر
charging car
U
واگن بارگیری
charging fuse
U
فیوز پر کردن
charging berth
U
اسکله بارگیری
bucket charging
U
بارگیری با سطل
charging point
U
محل هواگیری و گازگیری درروی هواپیما محل شارژ یاپر کردن گاز
charging rate
U
شدت پر کردن
charging side
U
محل بارگیری کوره
accumulator
U
مهمترین ثبات ذخیره سازی داخلی CPU که شامل نتیجه یک عمل یا کلمه داده پردازش شونده است
accumulator
U
باتری
[مهندسی برق یا الکترونیک]
accumulator
U
اندوزگر اندوزنده انباشتگر
accumulator
U
اکومولاتور
accumulator
U
انباره
accumulator
U
انباشتگر
accumulator
U
دستور تغییر محتوای آکومولاتور یک واحد کم یا زیاد
accumulator
U
آدرسی که توسط یک دستور در آکومولاتور قابل دستیابی است
accumulator
U
حافظه کامپیوتر
charging indicator lamp
U
لامپ نشاندهنده بار
coke charging car
U
واگن بار گیری ذغال کک
line charging capacity
U
فرفیت بارگیری خط
line charging current
U
جریان بار شبکه
line charging current
U
جریان بارگیری خط
ingot charging crane
U
جراثقال بارگیری شمش
battery charging rheostat
U
رئوستای باتری پر کن
battery charging rectifier
U
باتری پر کن
battery charging plug
U
دو شاخه باتری پر کن
battery charging cable
U
کابل باتری پر کن
resonant charging choke
U
چوک پرکننده همنوا
accumulator charge
U
بارگیری اکومولاتور
accumulator plate
U
صفحه اکومولاتور
two cell accumulator
U
اکومولاتور دو سلولی اکومولاتور دوبل
accumulator container
U
فرف اکومولاتور
accumulator cell
U
سلول اکومولاتور
accumulator box
U
قوطی اکولاموتور
accumulator battery
U
اکومولاتور باطری
accumulator register
U
دستور تغییر محتوای آکومولاتور یک واحد کم یا زیاد
accumulator switchboard
U
تابلوی اتصالات اکومولاتور
reserve accumulator
U
انباره کمکی
accumulator register
U
آدرسی که توسط یک دستور در آکومولاتور قابل دستیابی است
accumulator register
U
مهمترین ثبات ذخیره سازی داخلی CUP که شامل نتیجه یک عمل یا کلمه داده پردازش شونده است
accumulator register
U
ثبات انباشتگر
lead accumulator
U
اکولاموتور سربی
accumulator tank
U
مخزن جمع کننده
accumulator acid
U
اکومولاتور اسید
double accumulator switch
U
کلید انباره دوبل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com