Perdic | access time | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 206 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	access time U	زمان دستیابی
	access time U	زمان لازم برای پاسخگویی کامپیوتر
	access time U	کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
	access time U	زمان لازم برای یافتن فایل یا برنامه در حافظه اصلی یا حافظه جانبی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	disk access time U	زمان دسترسی دیسک
	memory access time U	مدت دستیابی به حافظه
Other Matches

	access U	کومکی
	access U	دستیابی
	access	مجاز بودن به استفاده از کامپیوتر و خواندن و تغییردادن فایل های ذخیره شده
	access U	اضافی
	immediate access U	دستیابی صریح
	access U	ورودی
	access U	درگاه
	access U	دسترسی
	access well U	چاه دستیابی
	I have no access to anywhere . U	دستم از همه جا کوتاه است
	non access U	عدم دسترسی
	access U	در دسترس بودن راه رسیدن به راه وصول
	access U	دست یابی
	access U	دسترس
	access U	دسترسی راه
	access U	تقریب
	access U	اجازه دخول
	access U	راه دسترس
	access U	مدخل
	access U	دسترسی یا مجال مقاربت
	access U	اصابت
	access U	بروز مرض حمله
	access U	الحاق اضافه
	access U	افزایش
	access U	تقرب به خدا
	access U	دسترسی
	access U	وسیله حصول
	access road U	جاده دسترسی
	access procedures U	روشهای مربوط به کشف وخنثی کردن و تخریب موادمنفجره یا بی اثر کردن موادمنفجره
	access point U	نقطه فرود
	access point U	نقطه دستیابی
	access balcony U	ایوان
	no access for wheelchairs U	عبورویلچیرممنوع
	parallel access U	دستیابی موازی
	access point U	نقطه دسترس
	access road U	راه دسترسی
	access structures U	ساختمانهای عبور و مرور
	access window U	مدخلپنجرهایبرایدریافتاطلاعاتدرفلاپیدیسک
	access shaft	مدخل استوانه ای
	access road U	راه دستیابی راه کمکی
	access road U	راه اتصالی
	access door U	درورودی
	parallel access U	با دست یابی موازی
	access point U	نقطه اتصال خط به قوس
	access panel U	پانل یا قابی که برای اسانترکردن تعمیرات وبازرسی براحتی برداشته و یانصب میشود
	access control U	کنترل دستیابی
	access code U	رمز دسترسی
	access code	کد دسترسی
	access code U	رمز دستیابی
	random access U	دستیابی تصادفی
	sequential access U	روش بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی با شروع از ابتدای رسانه
	sequential access U	فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
	sequential access U	صف بلاکهای منتظر برای پردازش , که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی میشود
	sequential access U	رسانه ذخیره سازی که داده در آن به ترتیب دستیابی میشود
	sequential access U	دستیابی ترتیبی
	access arm U	بازوی دستیابی
	sequential access U	و خواندن هر رکورد تا رسیدن به داده مورد نظر
	access mode U	باب دستیابی
	access method U	روش دستیابی
	access mechanism U	دستگاه مکانیکی در واحدذخیره دیسک که نوکهای مخصوص خواندن و نوشتن را روی شیارهای صحیح دیسک قرار میدهد مکانیزم دستیابی
	access hole U	شکاف دستیابی
	access gallery U	دالان دستیابی
	To deprive someone of access. U	دست کسی را کوتاه کردن
	access control U	که فقط به کاربران خاص اجازه میدهد از سیستم کامپیوتر استفاده کنند یا فایلها را بخوانند
	access control U	وسیله امنیتی
	quick access U	با دست یابی تند
	rapid access U	با دستیابی سریع
	fast access U	با دستیابی سریع
	access arm U	بازوی دسترسی
	direct access U	دستیابی مستقیم
	deny access U	جلوگیری از دستیابی به یک مدار یا سیستم به دلیل حجم کار بالا یا امنیتی
	instantaneous access U	زمان دستیابی کوتاه به رسانه با دستیابی تصادفی
	limited access U	محدود
	limited access U	دراری محدودیت مدارک محدود
	random access U	توانایی دستیابی سریع به محلهای حافظه به هر ترتیبی
	random access U	رسانه ذخیره سازی که امکان دستیابی به هر مرحله با هر ترتیبی را فراهم میکند
	remote access U	دستیابی از راه دور
	serial access U	دستیابی سری
	channel access U	دستیابی کانال
	keyed access U	دستیابی کلیدی
	direct access U	دسترسی مستقیم به اطلاعات
	multiple access U	دستیابی چندگانه
	access structures U	ساختمان های قابل عبور و مرور
	direct access U	دسترسی مستقیم
	random access U	دستیابی مستقیم
	direct access U	دستیابی مسقیم
	random access U	حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی با هر ترتیبی , معمولاگ به صورت IC , فراهم میکند
	random access U	قطعه الکترونیکی آداپتور گرافیکی ویدیو که سیگنالهای رنگی دیجیتال را به سیگنالهای الکتریکی که به صفحه نمایش فرستاده می شوند تبدیل میکند
	access control U	بایت اولیه Token که حق دستیابی ایستگاه را به شبکه نشان میدهد
	control of access	ایین ورودی ها
	serial access U	دستیابی پیاپی
	immediate access storage U	storage main
	serial access U	دستیابی نوبتی
	semirandom access U	دستیابی نیمه تصادفی
	remote access U	دستیلبی از دور
	selective access U	دستیابی گزیده
	access code U	کد دستیابی
	access duct U	مجرای دسترسی
	access gallery U	راه رو دستیابی
	random access U	دسترسی به اطلاعات به طورناموزون
	random access U	فایلی که هر رکورد آن به سرعت با آدرسش قابل دستیابی است , بدون جستجو در بقیه فایل و به ممحل قبلی بستگی ندارد
	queued access methode U	روش دستیابی صف بندی شده
	multiple access network U	شبکه با دسترسی چندگانه
	controlled access road U	راه با ورودی محدود
	limited access road U	راه با ورودی محدود
	data access arangement U	ترتیب دستیابی داده ها
	access system menu U	منوی سیستم دستیابی
	serial access memory U	حافظه با دستیابی پیاپی
	sequential access method U	روش دستیابی ترتیبی
	direct memory access U	دستیابی مستقیم به حافظه
	quick access memory U	حافظه دستیابی سریع
	sequential access device U	دستگاه با دستیابی ترتیبی
	queued access method U	روش دستیابی صفی
	multistation access unit U	buH مرکزی برای اتصال کابلهای شبکه Token Ring
	telecommunications access method U	روش دستیابی ارتباطات ازراه دور
	access for physically handicapped U	محلعبورمعلولانجسمی
	Random-access memory U	رم [علوم کامپیوتر]
	Random-access memory U	رم کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
	Random-access memory U	حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
	Random-access memory U	حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
	Random-access memory U	حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
	access to classified material U	دسترسی به مدارک طبقه بندی شده
	lighting grid access U	مدخلمدارشبکهیروشنایی
	head access window U	شکاف مستطیل شکل درروکش دیسک لغزان
	he gained access to the king U	نزدپادشاه باریافت
	direct access method U	روش دستیابی مستقیم
	he gained access to the king U	بشاه تقرب جست
	direct access processing U	پردازش به روش دستیابی مستقیم
	random access memory U	حافظه با دستیابی تصادفی حافظه دستیابی مستقیم
	basic access method U	روش دستیابی اصلی
	casrd random access memory U	حافظه دستیابی تصادفی کارت
	basic telecommunications access method U	روش دستیابی ارتباطات راه دور اساسی
	basic sequential access method U	روش دستیابی ترتیبی اساسی
	basic direct access method U	روش دستیابی مستقیم اساسی
	basic partitioned access method U	روش دستیابی قسمت بندی شده اساسی
	direct memory access channel U	کانال دستیابی مستقیم به حافظه
	dynamic random access memory U	حافظه دستیابی مستقیم پویا
	RAM [random access memory] U	حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
	RAM [random access memory] U	حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
	RAM [random access memory] U	حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
	RAM [random access memory] U	رم کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
	RAM [random access memory] U	رم [علوم کامپیوتر]
	static random access memory U	حافظه دستیابی مستقیم ایستا
	direct access storage device U	اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
	virtual storage access method U	روش دستیابی انباره مجازی
	queued sequential access method U	روش دستیابی ترتیبی صف بندی شده
	indexed sequential access method U	روش دستیابی ترتیبی شاخص دار
	I'll let you know when the time comes ( in due time ) . U	وقتش که شد خبر میکنم
	multibank dynamic random access memory U	حافظه با کارایی بالا که در کارت آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود
	queued indexed sequential access method U	روش دستیابی ترتیبی اندیس دار صف بندی شده
	random access memory [RAM] module	گذاره حافظ انتخابی
	while away the time <idiom> U	زمان خوشی را گذراندن
	down time U	زمان بیکاری
	for the time being <idiom> U	برای مدتی
	what time is it? U	چه ساعتی است
	down time U	وقفه
	down time U	زمان تلفن شده
	down time U	مدت از کار افتادگی
	in time <idiom> U	قبل از ساعت مقرر
	old time U	قدیمی
	in no time <idiom> U	سریعا ،بزودی
	down time U	زمان تلف
	down time U	مرگ
	once upon a time U	یکی بودیکی نبود
	time will tell U	در آینده معلوم می شود
	once upon a time U	روزگاری
	once upon a time U	روزی
	on time U	مدت دار
	what is the time? U	وقت چیست
	what is the time? U	چه ساعتی است
	off time U	مرخصی
	off time U	وقت ازاد
	it is time i was going U	وقت رفتن من رسیده است
	There is yet time. U	هنوز وقت هست.
	mean time U	ساعت متوسط
	to keep time U	موزون خواندن یارقصیدن یاساز زدن یاراه رفتن وفاصله ضربی نگاه داشتن
	at another time U	در زمان دیگری
	mean time U	زمان متوسط
	to d. a way one's time U	وقت خودرا به خواب و خیال گذراندن
	at this time <adv.> U	درحال حاضر [عجالتا] [اکنون ] [فعلا]
	just in time U	درست بموقع
	just in time U	روشی درتدارک مواد که در ان کالاهای مورد نظر درست در زمان نیاز دریافت میشود
	take your time U	عجله نکن
	up time U	زمان بین وقتی که وسیله کار میکند و خطا ندارد.
	many a time U	چندین بار
	two time U	دو حرکت ساده
	many a time U	بارها
	to know the time of d U	اگاه بودن
	some other time U	دفعه دیگر [وقت دیگر]
	time out <idiom> U	پایان وقت
	about time <idiom> U	زودتراز اینها
	It's time U	وقتش رسیده که
	two-two time U	نتدودوم
	three-four time U	نت
	four-four time U	چهارهچهارم
	i time U	time Instruction
	Once upon a time . U	یکی بود یکی نبود ( د رآغاز داستان )
	out of time U	بیجا
	out of time U	بیگاه
	out of time U	بیموقع