Perdic | absolute unit | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	absolute unit U	واحد مطلق

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	absolute value U	قدر مطلق
	absolute	استبدادی
	absolute U	مجرد
	absolute U	غیر مقید
	absolute	آزاد از قیود فکری
	absolute U	خالص
	absolute U	کامل قطعی
	absolute	خود رای
	absolute	مستقل
	absolute U	غیر مشروط
	absolute U	مطلق
	absolute U	ازاد
	absolute value U	ارزش مطلق
	absolute value U	مقدار مطلق
	absolute U	کامل
	absolute zero U	صفر مطلق
	absolute <adj.> U	اجتناب ناپذیر
	absolute <adj.> U	لازم الاجرا
	absolute <adj.> U	حتمی
	absolute <adj.> U	واجب
	absolute <adj.> U	حیاتی
	absolute <adj.> U	خالص
	absolute <adj.> U	مطلق
	absolute value U	قدر مطلق [ریاضی]
	absolute <adj.> U	غیر مشروط
	absolute <adj.> U	ضروری
	absolute <adj.> U	صرف نظرنکردنی
	absolute U	دایره نامحدود
	absolute <adj.> U	چاره نا پذیر
	absolute <adj.> U	غیر قابل امتناع
	absolute methanol U	متانول مطلق
	absolute legal U	قاعده تسلیط
	absolute liability U	بدهی مطلق
	absolute limen	آستانه مطلق
	absolute threshold	آستانه مطلق
	absolute loader U	بارکننده مطلق
	absolute paths U	مسیر نسبت به یک مبنا
	absolute paths U	مسیر مطلق
	absolute nullity U	بطلان مطلق
	absolute luminosity U	درخشندگی مطلق
	absolute measurement U	اندازه گیری مطلق
	absolute movement U	حرکت مطلق
	absolute monopoly U	انحصار مطلق
	absolute monarchy U	سلطنت مطلقه
	absolute magnitude U	قدر حقیقی
	absolute legal U	or dominion exercise ofthe power property controlover
	absolute joystick U	سکان هدایت مطلق
	absolute ether U	اثر مطلق
	absolute filter U	صافی صد در صد
	absolute filter U	صافی میکرونی صافی میکروسکپی
	absolute frequency U	بسامد مطلق
	absolute frequency U	فراوانی مطلق
	absolute gravity U	سنگینی مطلق
	absolute height U	ارتفاع نسبت به سطح دریا
	absolute humidity U	رطوبت مطلق
	absolute permeability U	نفوذپذیری مطلق
	absolute judgment U	قضاوت مطلق
	unattainbility of absolute zero U	دسترس ناپذیری صفر مطلق
	mean absolute deviation U	انحراف میانگین
	decree absolute	حکم نهائی دادگاه
	It is an absolute chaos. U	همه رشته کارها از دست در رفته است
	absolute value function U	تابع قدر مطلق [ریاضی]
	absolute velocity U	سرعت مطلق
	absolute zero entropy U	انتروپی در صفر مطلق انتروپی صفر مطلق
	absolute viscosity U	لزجت مطلق
	absolute viscosity U	گرانروی مطلق
	absolute viscosity U	گرانروی مکانیکی
	absolute volue U	ارزش مطلق
	absolute volue U	مقدار مطلق قدر مطلق
	absolute volume U	حجم مطلق
	absolute vacuum U	خلاء مطلق
	monarchy absolute U	حکومت سلطنتی مطلقه واستبدادی
	absolute pitch U	زیر و بمی مطلق
	absolute potential U	پتانسیل مطلق
	absolute poverty U	فقر مطلق
	absolute pressure U	فشار مطلق
	absolute price U	قیمت مطلق
	absolute priority U	اولویت مطلق
	absolute scale U	مقیاس مطلق
	absolute scale U	مقیاس دمای مطلق
	absolute sensitivity U	حساسیت مطلق
	absolute temperature U	دمای مطلق
	absolute zaro U	صفر مطلق
	absolute error U	اشتباه مطلق تیراندازی
	absolute majority U	اکثریت مطلق
	absolute address U	آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که فقط به یک محل دستیابی دارد
	absolute address	آدرس مطلق
	absolute advantage U	برتری مطلق
	absolute advantage	برتری مطلق یک کشور یا واحد تولیدی درعرضه یک محصول یا خدمت با هزینه ای کمتر از رقیب
	absolute alcohol U	الکل مطلق
	absolute altimeter U	دستگاه ارتفاع سنج هواپیما
	absolute altimeter U	ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
	absolute altitude U	ارتفاع مطلق
	absolute altitude U	ارتفاع هواپیمانسبت به سطح زمین
	absolute authortity U	اختیار مطلق
	absolute authortity U	اقتدار مطلق
	absolute address	آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیما و بدون تغییر به محل یا وسیله ای دستیابی دارد
	absolute address U	مقدار یک خطا بدون توجه به علامت
	absolute magnitude U	قدر مطلق
	absolute accommodation U	انطباق مطلق
	absolute address U	نشانی مطلق
	absolute address	برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند
	absolute address	مختصاتی که فاصله یک نقطه از محل تقاطع بردارها را نشان میدهد
	absolute address U	تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
	absolute address U	اندازه یا مقدار یک عدد بدون توجه به علامت آن
	absolute address	محل یک شی در رابطه با مبدا
	absolute address U	بیشترین مقدار یا حد یک سیستم
	absolute address U	وسیله ورودی مثل tablet یا mouse که مختصات نشانه گر را با بردارهای مخصوص برمی گرداند
	absolute address U	کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اجرا میشود و فقط به مقادیر و آدرسهای مطلق نیاز دارد.
	absolute address U	مرجع صفحه گسترده که همیشه به یک خانه اشاره میکند حتی اگر به محل دیگر کپی شود
	absolute address U	برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
	absolute ceiling	حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد
	absolute dud U	گلوله اتمی عمل نکرده
	absolute deviation U	انحراف اصابت گلوله تا مرکز هدف
	absolute error U	اشتباه مطلق
	absolute error U	خطای مطلق
	absolute energy U	انرژی مطلق
	absolute discharge	آزادی مطلق
	absolute efficiency U	کارائی مطلق
	absolute drought U	خشکی مطلق
	absolute dry U	کاملا" خشک
	absolute artesian well U	چاه ارتزین مطلق
	absolute coding U	برنامه نویسی مطلق
	absolute configuration U	پیکر بندی مطلق
	absolute coulomb U	کولن مطلق
	absolute deficiency U	نقص مطلق
	absolute deficiency U	عدم کارائی مطلق
	absolute density U	چگالی مطلق
	absolute code U	برنامه نویسی مطلق
	absolute champion U	قهرمان مطلق شطرنج
	absolute deviation U	انحراف مطلق
	absolute electrical units U	واحدهای الکتریکی مطلق
	instrument for absolute measurement U	دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق
	multiple absolute prediction U	پیش بینی چند متغیری مطلق
	approximate absolute temperature U	دمای مطلق تقریبی
	absolute ethyl alcohol U	اتیل الکل مطلق
	complex absolute value function U	تابع مختلط قدر مطلق [ریاضی]
	real absolute value function U	تابع حقیقی قدر مطلق [ریاضی]
	absolute temperature scale U	مقیاس مطلق
	absolute index of refraction U	ضریب مطلق شکست
	absolute boiling point U	دمای جوش مطلق
	absolute refractive index U	ضریب شکست مطلق
	absolute refractory period U	دوره بی پاسخی مطلق
	absolute income hypothesis	فرضیه درآمد مطلق
	absolute humidity of gas U	رطوبت مطلق گاز
	absolute specific gravity U	سنگینی ویژه مطلق
	absolute temperature scale U	مقیاس دمای مطلق
	absolute cell reference U	رجوع مطلق سل
	absolute system of units U	دستگاه احاد مطلق
	absolute system of units	سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
	absolute reaction rate U	سرعت واکنش مطلق
	absolute system of electrical units	دستگاه مطلق یکان های الکتریکی
	unit U	دستگاه قسمتی از یک دستگاه
	unit U	قسمت
	unit U	واحدنظامی
	unit U	یکان
	unit U	یک
	unit U	نفر عدد فردی
	unit U	فرد
	unit U	یک دستگاه
	unit U	یگان شمار
	unit U	میزان
	unit U	یکه
	unit U	واحد
	unit U	دستگاه
	unit U	که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
	unit U	وسیله جانبی
	unit U	بافر با طول یک حرف .
	unit U	یکا
	unit assembly U	یک قطعه مجزا
	unit assembly U	یک قسمت مجزا و مستقل از یک دستگاه یا وسیله
	unit awards U	جوایز یکانی
	two unit system U	دستگاه دو برقی
	troop unit U	یکان سربازدار
	system unit U	محفظه سیستم
	tape unit U	واحد نوار
	task unit U	نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
	task unit U	یگان ماموریت
	terminal unit U	واحد پایانه
	terminal unit U	واحد پایانی
	the name of the unit of gold U	دینار
	thermal unit U	واحدسنجش گرما
	troop unit U	یکان صنفی
	unit awards U	تشویق نامه یکانی
	unit categories U	انواع مختلف یکانها یا انواع طبقات یکانها از نظر استعدادو سازمان و امادگی رزمی
	unit distribution U	روش توزیع به یکان
	unit elasticity U	کشش واحد
	unit elongation U	ازدیاد طول ویژه
	unit emplaning U	در عملیات حمل و نقل هوایی به طرح ریزی و سازمان دادن یکان برای حمل و نقل اطلاق میشود
	unit funds U	اعتبارات یکانی
	unit distribution U	روش تقسیم به یکان
	unit distance U	با فاصله واحد
	unit cost U	هزینه هر واحداز کالا
	unit cost U	هزینه واحد
	unit citation U	جشن طبقه بندی یکانها از نظر عملیات یاامادگی رزمی
	unit citation U	جشنهای یکانی
	unit cell U	کوچکترین چندوجهی را که با یک دستگاه مختصات سه محوری بتوان نشان داد
	unit cell U	سلول واحد
	unit hydrograph U	هیدروگراف واحد
	storage unit U	واحد انباره