Perdic | absolute system of electrical units | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	absolute system of electrical units	دستگاه مطلق یکان های الکتریکی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	absolute electrical units U	واحدهای الکتریکی مطلق
	absolute system of units	سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
	absolute system of units U	دستگاه احاد مطلق
	system of units U	دستگاه واحدها
	system of units U	سلسه احاد
	system of units U	دستگاه یکانها
	electrical system U	سیستم برق
	International System of Units U	دستگاه بین المللی یکاها
	international system of units U	سیستم مترک
	international system of units U	دستگاه بین المللی احاد
	International System of Units U	سامانه متریک
	three unit electrical system U	دستگاه سه برقی
	units U	دستگاه
	units U	بافر با طول یک حرف .
	units U	که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
	units U	وسیله جانبی
	si'units U	یکاهای "اس . ای "
	units U	یک
	units U	واحد
	units U	یکه
	units U	میزان
	units U	یگان شمار
	units U	یک دستگاه
	units U	نفر عدد فردی
	units U	فرد
	units U	یکان
	units U	یکا
	units U	واحدنظامی
	units U	دستگاه قسمتی از یک دستگاه
	units U	قسمت
	recommend units U	واحدهای پیشنهادی
	international units U	واحدهای جهانی برق
	individual units U	یکانهای منفرد یا مجزا
	individual units U	یکانهای مستقل
	electromagnetic units U	واحدهای الکترومغناطیسی
	engineering units U	واحدهای اندازه گیری بکارگرفته شده برای یک متغیرپردازشی
	fundamental units U	یکاهای بنیادی
	units and tens U	یگان ودهگان احادوعشرات
	derived units U	واحدهای فرعی
	hartree units U	یکاهای هارتری
	atomic units U	یکاهای هارتری
	derived units U	احاد فرعی
	units of measurment U	واحدهای اندازه گیری
	advancing units U	یکانهای پیشروی کننده
	electrical U	الکتریکی
	electrical and otherwise U	الکتریکی و غیر الکتریکی
	electrical U	مر بوط به الکتریسیته
	electrical U	برقی
	electrical U	سیستم الکتریکی
	systeme international d'units U	دستگاه بین المللی واحدها
	European Currency Units U	اک
	functional units of a computer U	واحدهای عملیاتی یک کامپیوتر
	fits units with ... connection U	مناسب برای دستگاه هایی با اتصال ... [الکترونیک مهندسی برق]
	electrical circuit U	مدار برقی
	electrical communications U	ارتباطات الکترونیکی
	electrical breeze U	وزش الکتریکی
	electrical resistivity U	مقاومت ویژه
	electrical transcription U	ضبط الکتریکی
	electrical shant U	مهار برقی
	electrical sheet U	ورقهای برقی
	electrical analogue U	مشابهات الکتریکی
	electrical angle U	زاویه الکتریکی
	electrical series U	زوجهای برقی
	electrical bounding U	اتصال الکتریکی
	electrical schematic U	نمودار الکتریکی
	electrical resistance U	مقاومت برقی
	electrical prospecting U	کاوش الکتریکی
	electrical energy U	انرژی برقی
	electrical discharge U	تخلیه برقی
	electrical degree U	درجه الکتریکی
	electrical connector U	اتصال برق
	electrical conductor U	رسانای برقی
	electrical conductivity U	رسانایی
	electrical conductivity U	رسانندگی
	electrical conductivity U	رسانندگی الکتریکی
	electrical fuse U	فیوز برق
	electrical induction U	القای برقی
	electrical conductance U	رسانایی الکتریکی
	electrical conduction U	رسانش الکتریکی
	electrical resistivity U	مقاومت الکتریکی
	electrical quantity U	مقدار الکتریسیته
	electrical model U	مدل الکتریکی
	electrical interface U	تداخل الکتریکی
	electrical interception U	رهگیری الکترونیکی
	electrical insulator U	عایق الکتریکی
	electrical insulation U	برق بندی
	electrical insulation U	عایق سازی الکتریکی
	electrical conductivity U	هدایت الکتریکی
	electrical box U	جعبهالکتریکی
	electrical outlet U	پریز روی دیوار
	electrical outlets U	پریز های دیواری
	electrical hazard U	خطرصاعقه
	electrical connections U	اتصالاتالکتریکی
	institute of electrical and U	society engineerscomputer electronicsانجمن کامپیوتری مهندسین برق و الکترونیک
	electrical connection U	متصلکنندهالکتریکی
	electrical outlet U	پریز دیواری
	electrical outlet U	پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
	electrical connections U	اتصالات الکتریکی
	electrical outlets U	پریز های روی دیوار
	electrical outlets U	پریز ها
	electrical circuit U	مدار الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
	electrical scoring apparatus U	دستگاهامتیازبندیبرقی
	specific electrical conductivity U	هدایت الکتریکی مخصوص
	electrical double layer U	لایه مضاعف الکتریکی
	electrical metallic tubing U	لوله برقی فلزی
	electrical connection panel U	صفحهاتصالبهبرق
	electrical payout linkage U	متصلکنندهپرداختالکتریکی
	electrical power unit U	واحدقدرتالکتریکی
	There is a fault in the electrical wires . U	سیمهای برق عیب کرده است
	high frequency electrical engineering U	مهندسی برق فرکانس بالا
	absolute <adj.> U	حتمی
	absolute <adj.> U	مطلق
	absolute zero U	صفر مطلق
	absolute <adj.> U	صرف نظرنکردنی
	absolute value U	مقدار مطلق
	absolute value U	ارزش مطلق
	absolute value U	قدر مطلق
	absolute <adj.> U	چاره نا پذیر
	absolute <adj.> U	خالص
	absolute <adj.> U	حیاتی
	absolute <adj.> U	واجب
	absolute <adj.> U	لازم الاجرا
	absolute <adj.> U	اجتناب ناپذیر
	absolute <adj.> U	غیر مشروط
	absolute <adj.> U	ضروری
	absolute <adj.> U	غیر قابل امتناع
	absolute U	کامل قطعی
	absolute U	کامل
	absolute U	مجرد
	absolute U	ازاد
	absolute	استبدادی
	absolute	آزاد از قیود فکری
	absolute	خود رای
	absolute	مستقل
	absolute U	دایره نامحدود
	absolute value U	قدر مطلق [ریاضی]
	absolute U	غیر مقید
	absolute U	خالص
	absolute U	مطلق
	absolute U	غیر مشروط
	absolute sensitivity U	حساسیت مطلق
	absolute nullity U	بطلان مطلق
	absolute movement U	حرکت مطلق
	absolute monopoly U	انحصار مطلق
	absolute paths U	مسیر مطلق
	absolute scale U	مقیاس مطلق
	absolute priority U	اولویت مطلق
	absolute pitch U	زیر و بمی مطلق
	absolute potential U	پتانسیل مطلق
	absolute permeability U	نفوذپذیری مطلق
	absolute paths U	مسیر نسبت به یک مبنا
	absolute poverty U	فقر مطلق
	absolute pressure U	فشار مطلق
	absolute price U	قیمت مطلق
	absolute scale U	مقیاس دمای مطلق
	absolute temperature U	دمای مطلق
	absolute volume U	حجم مطلق
	absolute zero entropy U	انتروپی در صفر مطلق انتروپی صفر مطلق
	unattainbility of absolute zero U	دسترس ناپذیری صفر مطلق
	mean absolute deviation U	انحراف میانگین
	monarchy absolute U	حکومت سلطنتی مطلقه واستبدادی
	decree absolute	حکم نهائی دادگاه
	It is an absolute chaos. U	همه رشته کارها از دست در رفته است
	absolute value function U	تابع قدر مطلق [ریاضی]
	absolute volue U	مقدار مطلق قدر مطلق
	absolute volue U	ارزش مطلق
	absolute viscosity U	گرانروی مکانیکی
	absolute unit U	واحد مطلق
	absolute vacuum U	خلاء مطلق
	absolute zaro U	صفر مطلق
	absolute velocity U	سرعت مطلق
	absolute viscosity U	لزجت مطلق
	absolute viscosity U	گرانروی مطلق
	absolute drought U	خشکی مطلق
	absolute address U	بیشترین مقدار یا حد یک سیستم
	absolute address U	وسیله ورودی مثل tablet یا mouse که مختصات نشانه گر را با بردارهای مخصوص برمی گرداند
	absolute address U	کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اجرا میشود و فقط به مقادیر و آدرسهای مطلق نیاز دارد.
	absolute address U	مرجع صفحه گسترده که همیشه به یک خانه اشاره میکند حتی اگر به محل دیگر کپی شود
	absolute address U	برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
	absolute address U	مقدار یک خطا بدون توجه به علامت
	absolute address U	آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که فقط به یک محل دستیابی دارد
	absolute address	آدرس مطلق
	absolute advantage U	برتری مطلق
	absolute address	محل یک شی در رابطه با مبدا
	absolute address U	اندازه یا مقدار یک عدد بدون توجه به علامت آن
	absolute discharge	آزادی مطلق
	absolute address	آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیما و بدون تغییر به محل یا وسیله ای دستیابی دارد
	absolute deviation U	انحراف اصابت گلوله تا مرکز هدف
	absolute accommodation U	انطباق مطلق
	absolute address U	نشانی مطلق
	absolute address	برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند
	absolute address	مختصاتی که فاصله یک نقطه از محل تقاطع بردارها را نشان میدهد
	absolute address U	تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
	absolute advantage	برتری مطلق یک کشور یا واحد تولیدی درعرضه یک محصول یا خدمت با هزینه ای کمتر از رقیب
	absolute alcohol U	الکل مطلق
	absolute altimeter U	دستگاه ارتفاع سنج هواپیما
	absolute configuration U	پیکر بندی مطلق
	absolute coulomb U	کولن مطلق
	absolute deficiency U	نقص مطلق
	absolute deficiency U	عدم کارائی مطلق