English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 177 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
absolute magnitude U قدر مطلق
absolute magnitude U قدر حقیقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
magnitude U قدر مطلق
magnitude U قدر
magnitude U دامنه
magnitude U شدت
magnitude U سطح یا قدرت سیگنال یا متغیر
magnitude U شدت قدرت
magnitude U کشش
magnitude U بزرگی
magnitude U عظمت حجم
magnitude U قدر اهمیت
magnitude U شکوه
magnitude U اندازه
magnitude U مقدار
magnitude U حیطه عمل
magnitude U حجم
magnitude U تعداد
sign and magnitude U علامت و مقدار
critical magnitude U اندازه بحرانی
bolometric magnitude U قدر تابش سنجی
signed magnitude U مقدار علامت دار
sign magnitude U علامت و مقدار
order of magnitude U مرتبه بزرگی
apparent magnitude U قدر فاهری
magnitude of alternating current U دامنه جریان متناوب
absolute <adj.> U واجب
absolute <adj.> U حیاتی
absolute value U قدر مطلق [ریاضی]
absolute <adj.> U مطلق
absolute <adj.> U خالص
absolute value U قدر مطلق
absolute value U مقدار مطلق
absolute zero U صفر مطلق
absolute value U ارزش مطلق
absolute <adj.> U حتمی
absolute U مطلق
absolute U ازاد
absolute استبدادی
absolute U دایره نامحدود
absolute U مجرد
absolute آزاد از قیود فکری
absolute U غیر مشروط
absolute مستقل
absolute خود رای
absolute U کامل قطعی
absolute U خالص
absolute <adj.> U چاره نا پذیر
absolute <adj.> U لازم الاجرا
absolute <adj.> U اجتناب ناپذیر
absolute <adj.> U غیر مشروط
absolute <adj.> U ضروری
absolute <adj.> U صرف نظرنکردنی
absolute U غیر مقید
absolute U کامل
absolute <adj.> U غیر قابل امتناع
absolute pitch U زیر و بمی مطلق
absolute potential U پتانسیل مطلق
absolute priority U اولویت مطلق
absolute price U قیمت مطلق
absolute pressure U فشار مطلق
absolute poverty U فقر مطلق
absolute permeability U نفوذپذیری مطلق
absolute threshold آستانه مطلق
absolute loader U بارکننده مطلق
absolute luminosity U درخشندگی مطلق
absolute methanol U متانول مطلق
absolute measurement U اندازه گیری مطلق
absolute monarchy U سلطنت مطلقه
absolute monopoly U انحصار مطلق
absolute movement U حرکت مطلق
absolute nullity U بطلان مطلق
absolute paths U مسیر مطلق
absolute paths U مسیر نسبت به یک مبنا
absolute limen آستانه مطلق
absolute scale U مقیاس مطلق
absolute scale U مقیاس دمای مطلق
absolute volue U مقدار مطلق قدر مطلق
absolute volume U حجم مطلق
absolute zero entropy U انتروپی در صفر مطلق انتروپی صفر مطلق
mean absolute deviation U انحراف میانگین
monarchy absolute U حکومت سلطنتی مطلقه واستبدادی
absolute vacuum U خلاء مطلق
unattainbility of absolute zero U دسترس ناپذیری صفر مطلق
decree absolute حکم نهائی دادگاه
It is an absolute chaos. U همه رشته کارها از دست در رفته است
absolute value function U تابع قدر مطلق [ریاضی]
absolute volue U ارزش مطلق
absolute viscosity U گرانروی مکانیکی
absolute sensitivity U حساسیت مطلق
absolute temperature U دمای مطلق
absolute unit U واحد مطلق
absolute zaro U صفر مطلق
absolute velocity U سرعت مطلق
absolute viscosity U لزجت مطلق
absolute viscosity U گرانروی مطلق
absolute liability U بدهی مطلق
absolute code U برنامه نویسی مطلق
absolute champion U قهرمان مطلق شطرنج
absolute ceiling حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد
absolute authortity U اقتدار مطلق
absolute authortity U اختیار مطلق
absolute artesian well U چاه ارتزین مطلق
absolute altitude U ارتفاع هواپیمانسبت به سطح زمین
absolute coding U برنامه نویسی مطلق
absolute deviation U انحراف اصابت گلوله تا مرکز هدف
absolute deviation U انحراف مطلق
absolute address محل یک شی در رابطه با مبدا
absolute deficiency U عدم کارائی مطلق
absolute deficiency U نقص مطلق
absolute coulomb U کولن مطلق
absolute configuration U پیکر بندی مطلق
absolute altitude U ارتفاع مطلق
absolute altimeter U ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
absolute altimeter U دستگاه ارتفاع سنج هواپیما
absolute address U وسیله ورودی مثل tablet یا mouse که مختصات نشانه گر را با بردارهای مخصوص برمی گرداند
absolute address U بیشترین مقدار یا حد یک سیستم
absolute address U اندازه یا مقدار یک عدد بدون توجه به علامت آن
absolute address U تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
absolute address مختصاتی که فاصله یک نقطه از محل تقاطع بردارها را نشان میدهد
absolute address برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند
absolute address U نشانی مطلق
absolute accommodation U انطباق مطلق
absolute address U کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اجرا میشود و فقط به مقادیر و آدرسهای مطلق نیاز دارد.
absolute address U مرجع صفحه گسترده که همیشه به یک خانه اشاره میکند حتی اگر به محل دیگر کپی شود
absolute alcohol U الکل مطلق
absolute advantage برتری مطلق یک کشور یا واحد تولیدی درعرضه یک محصول یا خدمت با هزینه ای کمتر از رقیب
absolute advantage U برتری مطلق
absolute address آدرس مطلق
absolute address U آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که فقط به یک محل دستیابی دارد
absolute address آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیما و بدون تغییر به محل یا وسیله ای دستیابی دارد
absolute address U مقدار یک خطا بدون توجه به علامت
absolute address U برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
absolute majority U اکثریت مطلق
absolute legal U قاعده تسلیط
absolute frequency U بسامد مطلق
absolute frequency U فراوانی مطلق
absolute filter U صافی میکرونی صافی میکروسکپی
absolute filter U صافی صد در صد
absolute ether U اثر مطلق
absolute error U اشتباه مطلق تیراندازی
absolute gravity U سنگینی مطلق
absolute height U ارتفاع نسبت به سطح دریا
absolute legal U or dominion exercise ofthe power property controlover
absolute joystick U سکان هدایت مطلق
absolute judgment U قضاوت مطلق
absolute humidity U رطوبت مطلق
absolute density U چگالی مطلق
absolute efficiency U کارائی مطلق
absolute energy U انرژی مطلق
absolute dud U گلوله اتمی عمل نکرده
absolute dry U کاملا" خشک
absolute error U خطای مطلق
absolute drought U خشکی مطلق
absolute discharge آزادی مطلق
absolute error U اشتباه مطلق
real absolute value function U تابع حقیقی قدر مطلق [ریاضی]
absolute temperature scale U مقیاس مطلق
complex absolute value function U تابع مختلط قدر مطلق [ریاضی]
absolute temperature scale U مقیاس دمای مطلق
absolute humidity of gas U رطوبت مطلق گاز
absolute income hypothesis فرضیه درآمد مطلق
absolute index of refraction U ضریب مطلق شکست
instrument for absolute measurement U دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق
absolute electrical units U واحدهای الکتریکی مطلق
absolute refractory period U دوره بی پاسخی مطلق
absolute refractive index U ضریب شکست مطلق
multiple absolute prediction U پیش بینی چند متغیری مطلق
absolute reaction rate U سرعت واکنش مطلق
approximate absolute temperature U دمای مطلق تقریبی
absolute boiling point U دمای جوش مطلق
absolute ethyl alcohol U اتیل الکل مطلق
absolute cell reference U رجوع مطلق سل
absolute specific gravity U سنگینی ویژه مطلق
absolute system of units سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
absolute system of units U دستگاه احاد مطلق
absolute system of electrical units دستگاه مطلق یکان های الکتریکی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com