English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 185 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
absolute loader U بارکننده مطلق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
loader U برنامهای که فایل یا برنامه دیگری را در حافظه کامپیوتر باز میکند
loader U بخش کوچکی از کد برنامه که به برنامههای به صورت دودویی اجازه بار شدن در حافظه میدهد.
loader U برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانج به حافظه اصلی می برد
loader U تابع کوتاهی که بخش اول برنامه را باز میکند و از آن به بعد خود پردازنده ها را باز میکند
loader U بارکن
loader U بارکننده
loader U لودر
loader U خرج گذار پر کننده توپ سمبه پر کن ماشین خاک بارکن
self loader U تفنگ خود کار
crawler loader U لودر چرخ زنجیری
backhoe loader U لدرکجبیلعقب
transfer loader U دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
hay loader U لودر یونجه [کشاورزی]
system loader U بارکننده سیستم
muzzle loader U سرپر
belt loader U لدرتسمهای
card loader U کارت بارکن
resident loader U بارکننده مقیم
relocation loader U بازکننده جابجاساز
relocating loader U بارکننده جابجاگر
muzzle loader U تفنگ سرپر
binary loader U انباشتگر دودویی
automatic loader U بارکن خودکار
bootstrap loader U باز کننده خود راه انداز
bootstrap loader U بارکننده خود راه انداز
breech loader U تفنگ ته پر
card loader U بار کننده کارت
linkage loader U بارکننده پیوندی
linking loader U بارکننده پیوندی
container/pallet loader U کانتینر
container/pallet loader U لودرسکویبار
front-end loader U بهبیللودر
absolute value U قدر مطلق
absolute value U ارزش مطلق
absolute value U مقدار مطلق
absolute zero U صفر مطلق
absolute U ازاد
absolute <adj.> U چاره نا پذیر
absolute استبدادی
absolute U مجرد
absolute U کامل
absolute U دایره نامحدود
absolute U مطلق
absolute U غیر مشروط
absolute مستقل
absolute خود رای
absolute U کامل قطعی
absolute <adj.> U غیر قابل امتناع
absolute U خالص
absolute آزاد از قیود فکری
absolute U غیر مقید
absolute <adj.> U صرف نظرنکردنی
absolute value U قدر مطلق [ریاضی]
absolute <adj.> U مطلق
absolute <adj.> U خالص
absolute <adj.> U حیاتی
absolute <adj.> U واجب
absolute <adj.> U حتمی
absolute <adj.> U لازم الاجرا
absolute <adj.> U اجتناب ناپذیر
absolute <adj.> U غیر مشروط
absolute <adj.> U ضروری
absolute potential U پتانسیل مطلق
absolute pitch U زیر و بمی مطلق
absolute permeability U نفوذپذیری مطلق
absolute temperature U دمای مطلق
absolute sensitivity U حساسیت مطلق
absolute price U قیمت مطلق
absolute priority U اولویت مطلق
absolute pressure U فشار مطلق
absolute poverty U فقر مطلق
absolute scale U مقیاس مطلق
absolute scale U مقیاس دمای مطلق
absolute unit U واحد مطلق
absolute vacuum U خلاء مطلق
unattainbility of absolute zero U دسترس ناپذیری صفر مطلق
It is an absolute chaos. U همه رشته کارها از دست در رفته است
absolute value function U تابع قدر مطلق [ریاضی]
monarchy absolute U حکومت سلطنتی مطلقه واستبدادی
absolute address U اندازه یا مقدار یک عدد بدون توجه به علامت آن
absolute zero entropy U انتروپی در صفر مطلق انتروپی صفر مطلق
mean absolute deviation U انحراف میانگین
absolute zaro U صفر مطلق
absolute volume U حجم مطلق
absolute volue U مقدار مطلق قدر مطلق
absolute volue U ارزش مطلق
absolute viscosity U گرانروی مکانیکی
absolute viscosity U گرانروی مطلق
absolute viscosity U لزجت مطلق
absolute velocity U سرعت مطلق
decree absolute حکم نهائی دادگاه
absolute paths U مسیر نسبت به یک مبنا
absolute energy U انرژی مطلق
absolute deficiency U نقص مطلق
absolute coulomb U کولن مطلق
absolute coding U برنامه نویسی مطلق
absolute code U برنامه نویسی مطلق
absolute champion U قهرمان مطلق شطرنج
absolute ceiling حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد
absolute authortity U اقتدار مطلق
absolute authortity U اختیار مطلق
absolute artesian well U چاه ارتزین مطلق
absolute deficiency U عدم کارائی مطلق
absolute density U چگالی مطلق
absolute deviation U انحراف مطلق
absolute efficiency U کارائی مطلق
absolute dud U گلوله اتمی عمل نکرده
absolute dry U کاملا" خشک
absolute drought U خشکی مطلق
absolute discharge آزادی مطلق
absolute deviation U انحراف اصابت گلوله تا مرکز هدف
absolute altitude U ارتفاع هواپیمانسبت به سطح زمین
absolute address U کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اجرا میشود و فقط به مقادیر و آدرسهای مطلق نیاز دارد.
absolute address U وسیله ورودی مثل tablet یا mouse که مختصات نشانه گر را با بردارهای مخصوص برمی گرداند
absolute address U بیشترین مقدار یا حد یک سیستم
absolute address محل یک شی در رابطه با مبدا
absolute address U تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
absolute address مختصاتی که فاصله یک نقطه از محل تقاطع بردارها را نشان میدهد
absolute address برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند
absolute address U نشانی مطلق
absolute accommodation U انطباق مطلق
absolute address U مرجع صفحه گسترده که همیشه به یک خانه اشاره میکند حتی اگر به محل دیگر کپی شود
absolute address U برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
absolute address U مقدار یک خطا بدون توجه به علامت
absolute altitude U ارتفاع مطلق
absolute altimeter U ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
absolute altimeter U دستگاه ارتفاع سنج هواپیما
absolute alcohol U الکل مطلق
absolute advantage برتری مطلق یک کشور یا واحد تولیدی درعرضه یک محصول یا خدمت با هزینه ای کمتر از رقیب
absolute advantage U برتری مطلق
absolute address آدرس مطلق
absolute address U آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که فقط به یک محل دستیابی دارد
absolute address آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیما و بدون تغییر به محل یا وسیله ای دستیابی دارد
absolute majority U اکثریت مطلق
absolute error U خطای مطلق
absolute paths U مسیر مطلق
absolute limen آستانه مطلق
absolute liability U بدهی مطلق
absolute legal U قاعده تسلیط
absolute legal U or dominion exercise ofthe power property controlover
absolute judgment U قضاوت مطلق
absolute joystick U سکان هدایت مطلق
absolute threshold آستانه مطلق
absolute luminosity U درخشندگی مطلق
absolute magnitude U قدر مطلق
absolute nullity U بطلان مطلق
absolute movement U حرکت مطلق
absolute monarchy U سلطنت مطلقه
absolute methanol U متانول مطلق
absolute measurement U اندازه گیری مطلق
absolute magnitude U قدر حقیقی
absolute monopoly U انحصار مطلق
absolute filter U صافی میکرونی صافی میکروسکپی
absolute frequency U بسامد مطلق
absolute frequency U فراوانی مطلق
absolute error U اشتباه مطلق تیراندازی
absolute filter U صافی صد در صد
absolute configuration U پیکر بندی مطلق
absolute ether U اثر مطلق
absolute humidity U رطوبت مطلق
absolute gravity U سنگینی مطلق
absolute height U ارتفاع نسبت به سطح دریا
absolute error U اشتباه مطلق
real absolute value function U تابع حقیقی قدر مطلق [ریاضی]
absolute reaction rate U سرعت واکنش مطلق
complex absolute value function U تابع مختلط قدر مطلق [ریاضی]
approximate absolute temperature U دمای مطلق تقریبی
absolute electrical units U واحدهای الکتریکی مطلق
instrument for absolute measurement U دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق
absolute refractive index U ضریب شکست مطلق
absolute refractory period U دوره بی پاسخی مطلق
absolute cell reference U رجوع مطلق سل
absolute ethyl alcohol U اتیل الکل مطلق
absolute boiling point U دمای جوش مطلق
absolute humidity of gas U رطوبت مطلق گاز
absolute income hypothesis فرضیه درآمد مطلق
absolute index of refraction U ضریب مطلق شکست
absolute temperature scale U مقیاس مطلق
absolute temperature scale U مقیاس دمای مطلق
absolute system of units U دستگاه احاد مطلق
absolute system of units سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
absolute specific gravity U سنگینی ویژه مطلق
multiple absolute prediction U پیش بینی چند متغیری مطلق
absolute system of electrical units دستگاه مطلق یکان های الکتریکی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com