Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
absolute filter
U
صافی صد در صد
absolute filter
U
صافی میکرونی صافی میکروسکپی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
l filter
U
فیلتر سلفی
filter
U
پالایه
filter
U
فیلتر صافی
filter
U
صاف کردن یا شدن
filter
U
انتخاب رکوردهای مختلف از فایل پایگاه داده ها
filter
U
انتخاب کلمه چند بیتی
filter
U
حذف عناصر ناخواسته از فایل یا سیگنال
filter
U
الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی
filter
U
مدار الکترونیکی که فرکانسهای خاص اجازه عبور میدهد و دیگران باید متوقف باشند
filter
U
توری
filter
U
چیزیکه بعضی پرتوها از ان میگذرندولی حائل پرتوهای دیگر است
filter
U
پالودن صاف کردن
filter
U
تصفیه کردن
filter
U
اب صاف کردن
filter
U
پالونه
filter
U
صافی
filter
U
پالودن
filter
U
صافیدن
filter
U
فیلتر
filter
U
صاف کردن نور
filter
U
صافی پالایه
filter
U
صاف کردن
filter bed
U
صافی اب
filter bed
U
صافی شنی
filter capacitor
U
خازن صافی
filter center
U
مرکز کنترل و نتیجه گیری ازاخبار پدافند هوایی
filter blocks
U
اجر توخالی
filter characteristic
U
مشخصه صافی
filter chock
U
چوک صافی
filter circuit
U
مدار صافی
filter command
U
فرمان FILTER
filter condenser
U
خازن صافی
filter crystal
U
کریستال صافی
filter curve
U
منحنی صافی
filter add
U
کمک صافی
filter stick
U
لوله صافی دار
filter press
U
صافی فشاری
porous filter
U
صافی متخلخل
absorbent filter
U
صافی جذب
acoustic filter
U
صافی صوتی
antivignetting filter
U
صافی هماهنگ کننده نور صافی تطبیق نور
bandpass filter
U
فیلتر الکترونیکی که به فرکانسهای خالص اجازه عبور میدهد و سایر فرکانسها را ترد میکند
crystal filter
U
صافی بلورین
cuno filter
U
نوعی فیلتر متشکل از تعدادی دیسک که توسط تیغه هایی ازهم جدا شده اند
differentiating filter
U
صافی ممیز
electric filter
U
صافی الکتریکی
filter network
U
شبکه ی صافی
filter packing
U
پوشش صافی
filter packing
U
لایی صافی
filter paper
U
کاغذ صافی
filter center
U
مرکزتوزیع اطلاعات
filter disc
U
قرص صافی
line filter
U
صافی خط
noise filter
U
صافی همهمه
nominal filter
U
صافی میکرونی
nominal filter
U
صافی به اندازه عبور معین
oil filter
U
صافی روغن
petrol filter
U
صافی بنزین
polarizing filter
U
صافی قطبی
quadrature filter
U
مدار تربیعی
scratch filter
U
صافی پیکاپ
suction filter
U
صافی مکنده
water filter
U
صافی اب
wet filter
U
فیلتری که در ان فیلمی ازمایع که روی سطح المنت قرارگرفته مانع از عبور ذرات و و الودگی میشود
air filter
U
فیلترهوا
colour filter
U
فیلتررنگ
filter cover
U
پوششفیلتر
line filter
U
صافی شبکه
line filter
U
صافی همهمه
filter disk
U
قرص صافی
filter element
U
المنت فیلتر
filter flask
U
بالن صافی
filter insert
U
دریچه یا مدخل صافی
filter layer
U
لایه صافی
filter layer
U
لایه پالایش
frequency filter
U
صافی فرکانس
fuel filter
U
صافی سوخت
fuel filter
U
صافی بنزین
gravel filter
U
صافی شنی
integrating filter
U
صافی جمع کننده
interference filter
U
صافی تداخل
interference filter
U
صافی پارازیت
light filter
U
صافی نور
lint filter
U
فیلترتهلگن
filter-tipped
U
سیگار دارای فیلتر
filter tip
U
فیلتر سیگار
filter tip
U
سیگار فیلتردار
filter tipped
U
سیگار دارای فیلتر
filter tips
U
فیلتر سیگار
filter tips
U
سیگار فیلتردار
air-cleaner filter
U
هواکشتصفیههوا
impedance transforming filter
U
صافی تبدیل امپدانس
fluted filter paper
U
کاغذ صافی چین دار
red safelight filter
U
فیلتراشعهمفیدقرمز
power line filter
U
یکنواخت کننده برق
power line filter
U
صافی جریان برق
capacitor intel filter
U
شبکهای متشکل از یک خازن و یک سلف بمنظور یکنواخت کردن خروجی موج داررکتیفایر
band project filter
U
فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
low pass filter
U
صافی پایین گذر
band pass filter
U
فیلتر میانگذر
low frequency filter
U
صافی فرکانس پایین
high pass filter
U
صافی بالا گذر
narrow band filter
U
صافی فلزات باریک
colour selection filter
U
فیلترجداکنندهرنگ
automatic filter coffee maker
U
صافیقهوهجوشاتوماتیک
intermediate frequency band filter
U
صافی باند فرکانس میانی
low pass acoustical filter
U
صافی پایین گذر صوتی
high pass acoustical filter
U
صافی صوتی بالا گذر
band pass filter circuit
U
مدار صافی باند پاس
diesel fuel oil filter
U
صافی سوخت موتور دیزل
flexible oil filter line
U
لوله صافی روغن
absolute
استبدادی
absolute
U
دایره نامحدود
absolute zero
U
صفر مطلق
absolute
U
غیر مقید
absolute
U
کامل
absolute
U
خالص
absolute value
U
مقدار مطلق
absolute value
U
قدر مطلق
absolute value
U
ارزش مطلق
absolute
U
ازاد
absolute value
U
قدر مطلق
[ریاضی]
absolute
<adj.>
U
اجتناب ناپذیر
absolute
<adj.>
U
خالص
absolute
U
مجرد
absolute
<adj.>
U
مطلق
absolute
<adj.>
U
لازم الاجرا
absolute
<adj.>
U
غیر مشروط
absolute
<adj.>
U
حتمی
absolute
<adj.>
U
ضروری
absolute
<adj.>
U
صرف نظرنکردنی
absolute
<adj.>
U
حیاتی
absolute
آزاد از قیود فکری
absolute
U
کامل قطعی
absolute
خود رای
absolute
مستقل
absolute
U
غیر مشروط
absolute
<adj.>
U
غیر قابل امتناع
absolute
U
مطلق
absolute
<adj.>
U
چاره نا پذیر
absolute
<adj.>
U
واجب
absolute address
آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیما و بدون تغییر به محل یا وسیله ای دستیابی دارد
absolute address
آدرس مطلق
absolute address
U
آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که فقط به یک محل دستیابی دارد
absolute advantage
U
برتری مطلق
absolute advantage
برتری مطلق یک کشور یا واحد تولیدی درعرضه یک محصول یا خدمت با هزینه ای کمتر از رقیب
absolute authortity
U
اختیار مطلق
absolute artesian well
U
چاه ارتزین مطلق
absolute altitude
U
ارتفاع هواپیمانسبت به سطح زمین
absolute altitude
U
ارتفاع مطلق
absolute altimeter
U
ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
absolute altimeter
U
دستگاه ارتفاع سنج هواپیما
absolute alcohol
U
الکل مطلق
absolute authortity
U
اقتدار مطلق
absolute address
U
مقدار یک خطا بدون توجه به علامت
absolute value function
U
تابع قدر مطلق
[ریاضی]
mean absolute deviation
U
انحراف میانگین
It is an absolute chaos.
U
همه رشته کارها از دست در رفته است
decree absolute
حکم نهائی دادگاه
absolute height
U
ارتفاع نسبت به سطح دریا
unattainbility of absolute zero
U
دسترس ناپذیری صفر مطلق
absolute majority
U
اکثریت مطلق
absolute pitch
U
زیر و بمی مطلق
absolute accommodation
U
انطباق مطلق
absolute address
U
نشانی مطلق
absolute address
U
برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
absolute address
U
مرجع صفحه گسترده که همیشه به یک خانه اشاره میکند حتی اگر به محل دیگر کپی شود
absolute address
U
کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اجرا میشود و فقط به مقادیر و آدرسهای مطلق نیاز دارد.
absolute address
U
وسیله ورودی مثل tablet یا mouse که مختصات نشانه گر را با بردارهای مخصوص برمی گرداند
absolute address
U
بیشترین مقدار یا حد یک سیستم
absolute address
محل یک شی در رابطه با مبدا
absolute address
U
اندازه یا مقدار یک عدد بدون توجه به علامت آن
absolute address
U
تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
absolute address
مختصاتی که فاصله یک نقطه از محل تقاطع بردارها را نشان میدهد
absolute address
برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند
monarchy absolute
U
حکومت سلطنتی مطلقه واستبدادی
absolute ceiling
حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد
absolute paths
U
مسیر مطلق
absolute limen
آستانه مطلق
absolute liability
U
بدهی مطلق
absolute legal
U
قاعده تسلیط
absolute legal
U
or dominion exercise ofthe power property controlover
absolute joystick
U
سکان هدایت مطلق
absolute threshold
آستانه مطلق
absolute loader
U
بارکننده مطلق
absolute luminosity
U
درخشندگی مطلق
absolute nullity
U
بطلان مطلق
absolute movement
U
حرکت مطلق
absolute monopoly
U
انحصار مطلق
absolute monarchy
U
سلطنت مطلقه
absolute methanol
U
متانول مطلق
absolute measurement
U
اندازه گیری مطلق
absolute magnitude
U
قدر حقیقی
absolute magnitude
U
قدر مطلق
absolute humidity
U
رطوبت مطلق
absolute gravity
U
سنگینی مطلق
absolute efficiency
U
کارائی مطلق
absolute dry
U
کاملا" خشک
absolute drought
U
خشکی مطلق
absolute discharge
آزادی مطلق
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com