Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
absolute efficiency
U
کارائی مطلق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
efficiency
U
ضریب انتفاع
efficiency
U
بازده سودمندی
overall efficiency
U
بازده کلی
overall efficiency
U
راندمان کلی
efficiency
U
خوب کار کردن
efficiency
U
بهره
efficiency
U
کارامدی
efficiency
U
راندمان
efficiency
U
بهره وری
efficiency
U
فعالیت مفید بازده
efficiency
U
کفایت
efficiency
U
کارایی
efficiency
U
میزان لیاقت تولید
efficiency
U
بازده
efficiency
U
اثر بخشی
efficiency
U
درجه تاثیر
efficiency
U
عرضه
efficiency
U
قابلیت کاردانی
efficiency
U
کارایی وسیله یا نفر شایستگی
efficiency
U
لیاقت
efficiency unit
U
واحد کارایی
efficiency variance
U
تباین کارایی
conversion efficiency
U
بازده تبدیل
emission efficiency
U
بازده کاتد
energy efficiency
U
بازده انرژی لومینسانس
generator efficiency
U
بازده مولد
high efficiency
U
راندمان بالا
ideal efficiency
U
بازده ایده ال
increase of efficiency
U
افزایش راندمان
high efficiency
U
ضریب بهره بالا
efficiency point
U
حد مطلوبیت کالای تولید شده با حداقل هزینه
efficiency of rectification
U
بازده یکسوکنندگی
efficiency variance
U
اختلاف بازدهی
average efficiency
U
بازده متوسط
ballistic efficiency
U
کارایی بالیستیکی گلوله یاجنگ افزار بازده بالیستیکی
combat efficiency
U
کارایی رزمی
combustion efficiency
U
راندمان احتراق
combustion efficiency
U
بازده احتراق
commercial efficiency
U
بازده صنعتی
component efficiency
U
میزانی برای اندازه گیری بازده یک قسمت از یک ماشین
economic efficiency
U
کارائی اقتصادی
ideal efficiency
U
راندمان ایده ال
injection efficiency
U
بازده تزریق
internal efficiency
U
راندمان داخلی
production efficiency
U
کارائی تولید
production efficiency
U
کارائی در تولید
radiation efficiency
U
راندمان تابش
rectifier efficiency
U
بازده یکسوکننده
tax efficiency
U
کارائی مالیاتی
teacher efficiency
U
کارامدی معلم
thermal efficiency
U
راندمان حرارتی
total efficiency
U
راندمان کل
transformer efficiency
U
بازده مبدل
transformer efficiency
U
راندمان ترانسفورماتور
predictive efficiency
U
کارایی پیش بینی
nozzle efficiency
U
کارایی نازل
luminous efficiency
U
ضریب روشنایی
luminous efficiency
U
راندمان روشنایی
maximum efficiency
U
حداکثر کارائی
maximum efficiency
U
راندمان حداکثر
maximum efficiency
U
راندمان بیشینه
mechanical efficiency
U
راندمان مکانیکی
mechanical efficiency
U
بازده مکانیکی
mechanical efficiency
U
کارایی مکانیکی
motor efficiency
U
بازده موتور
nozzle efficiency
U
راندمان نازل
volumetric efficiency
U
بازده حجمی
margine efficiency of capital
U
نرخ مورد نظر هر کس ازسرمایه گذاری خود
margine efficiency of capital
U
بازده نهایی سرمایه
energy conversion efficiency
U
راندمان تبدیل انرژی
marginal efficiency of investment
U
کارائی نهائی سرمایه گذاری
marginal efficiency of capital
U
کارائی نهائی سرمایه
margin efficiency of investment
U
بازده نهایی سرمایه گذاری
annual efficiency index
U
شاخص کارایی سالانه خدمتی
lamp bulb efficiency
U
بازده لامپ
equity versus efficiency
U
برابری در مقابل کارائی
low level injection efficiency
U
ضریب بهره تزریق در سطح پایین
marginal efficiency of investment schedu
U
نمودار کارائی نهائی سرمایه گذاری
decreasing marginal efficiency of capita
U
کارائی نهائی نزولی سرمایه
crystal frequency changer efficiency
U
بازده بلور تغییر دهنده بسامد
coefficient of relative efficiency organ
U
ضریب نسبی کارایی سازمان
ampere hour efficiency of storage batter
U
بازده باتری انبارهای
absolute
استبدادی
absolute
U
کامل
absolute
U
ازاد
absolute value
U
مقدار مطلق
absolute value
U
ارزش مطلق
absolute zero
U
صفر مطلق
absolute
<adj.>
U
مطلق
absolute
<adj.>
U
غیر مشروط
absolute value
U
قدر مطلق
[ریاضی]
absolute
<adj.>
U
اجتناب ناپذیر
absolute
<adj.>
U
لازم الاجرا
absolute
<adj.>
U
حتمی
absolute
<adj.>
U
واجب
absolute
<adj.>
U
حیاتی
absolute
<adj.>
U
خالص
absolute value
U
قدر مطلق
absolute
<adj.>
U
ضروری
absolute
<adj.>
U
صرف نظرنکردنی
absolute
U
کامل قطعی
absolute
U
خالص
absolute
مستقل
absolute
آزاد از قیود فکری
absolute
U
غیر مقید
absolute
U
مجرد
absolute
U
دایره نامحدود
absolute
خود رای
absolute
<adj.>
U
غیر قابل امتناع
absolute
U
مطلق
absolute
<adj.>
U
چاره نا پذیر
absolute
U
غیر مشروط
absolute zaro
U
صفر مطلق
absolute altitude
U
ارتفاع مطلق
absolute altimeter
U
ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
absolute altimeter
U
دستگاه ارتفاع سنج هواپیما
absolute alcohol
U
الکل مطلق
absolute viscosity
U
گرانروی مکانیکی
absolute volue
U
ارزش مطلق
absolute altitude
U
ارتفاع هواپیمانسبت به سطح زمین
absolute volue
U
مقدار مطلق قدر مطلق
absolute zero entropy
U
انتروپی در صفر مطلق انتروپی صفر مطلق
absolute viscosity
U
گرانروی مطلق
absolute advantage
U
برتری مطلق
absolute volume
U
حجم مطلق
absolute advantage
برتری مطلق یک کشور یا واحد تولیدی درعرضه یک محصول یا خدمت با هزینه ای کمتر از رقیب
absolute address
U
تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
absolute address
مختصاتی که فاصله یک نقطه از محل تقاطع بردارها را نشان میدهد
absolute address
برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند
absolute address
U
نشانی مطلق
absolute accommodation
U
انطباق مطلق
It is an absolute chaos.
U
همه رشته کارها از دست در رفته است
decree absolute
حکم نهائی دادگاه
absolute majority
U
اکثریت مطلق
unattainbility of absolute zero
U
دسترس ناپذیری صفر مطلق
mean absolute deviation
U
انحراف میانگین
absolute magnitude
U
قدر مطلق
absolute address
U
اندازه یا مقدار یک عدد بدون توجه به علامت آن
absolute address
محل یک شی در رابطه با مبدا
absolute address
آدرس مطلق
absolute address
U
آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که فقط به یک محل دستیابی دارد
absolute address
آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیما و بدون تغییر به محل یا وسیله ای دستیابی دارد
absolute address
U
مقدار یک خطا بدون توجه به علامت
absolute address
U
برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
absolute address
U
مرجع صفحه گسترده که همیشه به یک خانه اشاره میکند حتی اگر به محل دیگر کپی شود
absolute address
U
کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اجرا میشود و فقط به مقادیر و آدرسهای مطلق نیاز دارد.
absolute value function
U
تابع قدر مطلق
[ریاضی]
absolute address
U
وسیله ورودی مثل tablet یا mouse که مختصات نشانه گر را با بردارهای مخصوص برمی گرداند
absolute address
U
بیشترین مقدار یا حد یک سیستم
monarchy absolute
U
حکومت سلطنتی مطلقه واستبدادی
absolute viscosity
U
لزجت مطلق
absolute liability
U
بدهی مطلق
absolute frequency
U
بسامد مطلق
absolute frequency
U
فراوانی مطلق
absolute filter
U
صافی صد در صد
absolute ether
U
اثر مطلق
absolute error
U
اشتباه مطلق تیراندازی
absolute gravity
U
سنگینی مطلق
absolute height
U
ارتفاع نسبت به سطح دریا
absolute humidity
U
رطوبت مطلق
absolute legal
U
قاعده تسلیط
absolute legal
U
or dominion exercise ofthe power property controlover
absolute judgment
U
قضاوت مطلق
absolute joystick
U
سکان هدایت مطلق
absolute filter
U
صافی میکرونی صافی میکروسکپی
absolute error
U
اشتباه مطلق
absolute error
U
خطای مطلق
absolute deficiency
U
عدم کارائی مطلق
absolute deficiency
U
نقص مطلق
absolute coulomb
U
کولن مطلق
absolute coding
U
برنامه نویسی مطلق
absolute code
U
برنامه نویسی مطلق
absolute champion
U
قهرمان مطلق شطرنج
absolute ceiling
حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد
absolute authortity
U
اقتدار مطلق
absolute density
U
چگالی مطلق
absolute deviation
U
انحراف مطلق
absolute energy
U
انرژی مطلق
absolute artesian well
U
چاه ارتزین مطلق
absolute dud
U
گلوله اتمی عمل نکرده
absolute drought
U
خشکی مطلق
absolute discharge
آزادی مطلق
absolute deviation
U
انحراف اصابت گلوله تا مرکز هدف
absolute authortity
U
اختیار مطلق
absolute velocity
U
سرعت مطلق
absolute priority
U
اولویت مطلق
absolute price
U
قیمت مطلق
absolute pressure
U
فشار مطلق
absolute poverty
U
فقر مطلق
absolute potential
U
پتانسیل مطلق
absolute scale
U
مقیاس مطلق
absolute scale
U
مقیاس دمای مطلق
absolute dry
U
کاملا" خشک
absolute vacuum
U
خلاء مطلق
absolute unit
U
واحد مطلق
absolute temperature
U
دمای مطلق
absolute configuration
U
پیکر بندی مطلق
absolute sensitivity
U
حساسیت مطلق
absolute pitch
U
زیر و بمی مطلق
absolute movement
U
حرکت مطلق
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com