Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 45 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
We had a gorgeous dinner .
U
شام معرکه یی خوردیم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gorgeous
U
نمایش دار
gorgeous
U
مجلل
gorgeous
U
زرق وبرق دار
gorgeous
U
با جلوه
I just had dinner.
U
درست چند لحظه قبل شام خوردم
to get dinner
U
ناهارخوردن
We were having dinner when. . .
U
داشتیم شام می خوردیم که ..
dinner
U
مهمانی
dinner
U
شام
dinner
U
ناهار
to ask somebody out for dinner
U
کسی را برای شام به رستوران دعوت کرن
[بیشتر دوست دختر و پسر]
he took her in to dinner
U
انزن را بسفره خانه برده پهلویش نشست
dinner table
U
میزغذاخوری
dinner service
U
فروفغذاخوری
It wasnt much of a dinner .
U
زیاد شام مهمی نبود
Well discuss it at dinner.
U
سر شام صحبت خواهیم کرد
Well discuss it at dinner.
U
سرت رابلند کن ببینم
To disg up the dinner .
U
شام را کشیدن
WI'll you stay for ( to ) dinner?
U
برای شام بمانید (می مانید؟)
The dinner will be followed by a concert.
U
به دنبال شام کنسرتی اجرا می شود.
dinner etc. is served
U
غذا آماده است
dinner party
U
میهمانیشام
dinner dance
U
میهمانیرقص
dinner plate
U
بشقابپلوخوری
dinner jacket
U
لباس مخصوص مهمانی رسمی
dinner jackets
U
اسموکینگ
dinner jackets
U
لباس مخصوص مهمانی رسمی
dinner is ready
U
ناهاراماده
dinner is ready
U
است
dinner is served
U
شام حاضراست
dinner set
U
لوازم و فرف شام یا ناهار
dinner wagon
U
میزیکه روی غلطک میگرددودرسفره خانه بکارمیبرند
dinner jacket
U
اسموکینگ
dinner knife
U
چاقویغذاخوری
dinner fork
U
چنگالغذاخوری
to orders dinner
U
دستور ناهار دادن
shore dinner
U
غذای دریایی
my neighbour at dinner
U
کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است
i asked him to dinner
U
او را به ناهار خواندم
We are expecting guests for dinner .
U
برای شام مهمان داریم
She gave us quite a decent dinner.
U
یک شام خیلی حسابی به ماداد
don't wait the dinner for me
U
ناهاعرابرای خاطرمن معطل نکنید
After dinner he likes to retire to his study.
U
پس از شام او
[مرد]
دوست دارد به اتاق مطالعه خود کناره گیری بکند.
The library is the obvious place for the after-dinner hours.
U
کتابخانه جایی بدیهی برای ساعت پس از شام است.
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...