English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 66 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
We are now quits. We are now even . The slate is now cleaned. U حالادیگر حسابمان پاک شد (نه بدهکار نه بستانکار )
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
quits U مفاصا
we are now quits U اکنون با هم برابر شدیم دیگرحسابی نداریم
quits U بی حساب تلاقی شده
quits U واریز شده
We are quits. We are even. U دیگر با هم حسابی نداریم (نه بدهکارنه بستانکار )
call it quits <idiom> U متوقف کردن تمام کار
double or quits U بازی ای که درنتیجه ان بردوباخت یادوبرابریاازادمیشود
slate U سنگ لوح
slate U مقدرکردن
slate U تعیین کردن
slate U واقعهای راثبت کردن
slate U با لوح سنگ پوشاندن
slate U پلمه
slate U فهرست نامزدهای انتخاباتی
slate U ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
slate U تورق
slate U تخته سنگ
slate U لوح سنگ
slate U سنگ متورق سنگ لوح
slate <adj.> <noun> U رنگی میان آبی و خاکستری
slate U ورقه سنگ
clean slate <idiom> U بدون هیچ اشتباهی
slate pencil U قلم تخته سنگ
slate clay U شیست خاک رسی
slate clay U شیست
slate blue U رنگ ابی مایل به خاکستری
slate black U رنگ سیاه سنگ لوحی
slate black U رنگ ارغوانی مایل بسیاه
natural slate U سنگ لوح
asbestos cement slate U ارداواز
to wipe the slate clean <idiom> U شروع تازه ای کردن [تخلفات قبلی را کاملا از پرونده پاک کردن] [اصطلاح]
cleaned U تمیز کردن چیزی
cleaned U حرکت بدون نقص
cleaned U بی نقص
cleaned U بدون قید و شرط
cleaned U هواپیمای فاقد هرگونه بارخارجی
cleaned U زدودن
cleaned U درست کردن
cleaned U پاک کردن
cleaned U خالص
cleaned U تمیزکردن
cleaned U عفیف
cleaned U نظیف طاهر
cleaned U تمیز
cleaned U پاکیزه
cleaned U پاک
cleaned U شکل مناسب اتومبیل از لحاظ مقاومت هوا دو ضرب
cleaned U بدون کثیفی یا خرابی یا برنامه
cleaned U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleaned U مایع یا پارچهای که کثیفی را از صفحه VDU پاک کند
cleaned U دیسک مخصوصی که کثیفی را ازنوک خوندن / نوشتن پاک میکند
cleaned U پاک کردن خطا از داده
cleaned U که از زمان خواندن تغییری نکرده است
cleaned U صفحهای
cleaned U کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است
cleaned U بی نقض
cleaned U فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند
cleaned U بی قید و شرط
cleaned U ساده
cleaned U مرتب کردن
cleaned U تمیز کردن
spotlessly cleaned U بطور بی لکه تمییز شده
dry-cleaned U لکه گیری کردن
I want these clothes cleaned. من میخواهم این لباس ها تمیز شود.
dry-cleaned U بابنزین پاک کردن
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com