Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
To process and treat something .
U
چیزی راعمل آوردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
treat
U
رفتار کردن
treat someone
<idiom>
U
پول کسی را پرداختن ،دعوت کردن
treat
U
تحت عمل قرار دادن بحث کردن در
treat
U
رفتار کردن با
treat
U
چیزلذت بخش
treat
U
خوراک رایگان
treat
U
درمان شدن
treat
U
درمان کردن
treat
U
عمل اوردن
treat
U
مهمان کردن
treat
U
مربوط بودن به
treat
U
بحث کردن سروکار داشتن با
treat
U
تلقی کردن
treat
U
موردعمل قرار دادن
Dutch treat
<idiom>
U
To treat something as a joke
U
چیزی را بشوخی گرفتن
to treat somebody as if they weren't there
<idiom>
U
به کسی عمدا بی محلی کردن
[اصطلاح روزمره]
to let somebody treat you like a doormat
<idiom>
U
با کسی خیلی بد رفتار کردن
[اصطلاح]
[ مثال تحقیر کردن بی محلی کردن قلدری کردن]
treat with insolence
U
اهانت کردن به
dutch treat
U
مهمانی دانگی
invitation to treat
U
دعوت به معامله
heat treat
U
انجام دادن عملیات حرارتی
ill treat
U
بدرفتاری کردن
ill treat
U
بد استقبال کردن
invitation to treat
U
پیشنهادمعامله
invitation to treat
U
دعوت به مذاکره
to stand treat
U
هزینه مهمانی یا سواری رادادن
treat surface
U
روسازی کردن
ill treat
U
سوء استفاده کردن ضایع کردن
ill-treat
U
بد رفتاری کردن به
trick or treat
U
قاشق زنی وکاسه زنی دم درب خانههای مردم
To treat them all alike. (indiscriminately).
U
همه رابا یک چوب راندن ( یکسان رفتار کردن )
To treat flippantly(lightly).
U
شل گرفتن
Some friendship ! This is a fine way to treat a friend !
U
معنی دوستی را هم فهمیدیم
I wI'll show you! Who do you think you are ?I know how to handle (treat) people like you !
U
خیال کردی! خیالت رسیده ! ( درمقام تهدید )
To ignore some one completely . To treat someone with utmost contempt .
U
به کسی محل سگ نگذاشتن
process
U
ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
process
U
و وسایل کنترل و پشتیبانی
process
U
برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است
process
U
که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
process
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
process
U
کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
process
U
نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
process
U
تعداد کارهایی که باید انجام شوند تا به هدف رسید
process
U
انجام دادن کارهایی برای تولید نتیجه
process
U
طرزعمل
process
U
جریان
process
U
زائده
process
U
پرورش دادن
process
U
تقویم کردن تولید کردن
process
U
جریان کار
process
U
پردازش کردن
process
U
تهیه کردن
process
U
فرایند
process
U
مراحلی راطی کردن
process
U
دوره عمل
process
U
جریان عمل مرحله
process
U
پیشرفت تدریجی ومداوم
process
U
مراحل مختلف چیزی
process
U
بانجام رساندن تمام کردن
process
U
فرا گرد
process
U
فراشد روند
process
U
عملکرد
process
U
مرحله
process
U
فرابرد فرابرش
process
U
جریان کار در دادگاه
process
U
روش
process
U
روند طریقه
process
U
احضار کردن
process
U
جریان دعوی از مجرای قانون تعقیب کردن
process
U
عمل
process
U
مرحله جریان
process
U
عمل اوردن
process
U
تکلیف به حضور کردن
process
U
روند
process
U
فراگرد
process
U
پویش
process
U
تهیه و تولید کردن
process
U
شیوه
process
U
تحویل
process of industrialization
U
فرایند صنعتی شدن
remelting process
U
فرایند ذوب مجدد
process server
U
مامور ابلاغ برگهای قانونی
process schizophrenia
U
اسکیزوفرنیای تکوینی
production process
U
فرایند تولید
production process
U
جریان تولید
obolete process
U
فرایندهای مهجور
pultrusion process
U
فرایند کشش رانی
production process
U
روند ساخت
pterygoid process
U
زائده نازله عظم وتدی
process conversion
U
تبدیل فرایند
markov process
U
فرایند مارکف
mental process
U
فرایند ذهنی
mesne process
U
مراحل مختلفه و احکام وقرارهای مختلف دادگاه تاپیش از دستور اجرا
output process
U
فرایند خروجی
oxidizing process
U
فرایند اکسیداسیون
oxidizing process
U
فراینداحیاء
photogelatin process
U
چاپ بوسیله ژلاتین
predefined process
U
فرایند از پیش تعریف شده
process bound
U
برنامه عملیاتی و محاسباتی شرایطی که در ان سیستم کامپیوتری توسط سرعت پردازنده محدود میشود
process chart
U
نقشه عملیات
process chart
U
نقشه روند کار
process control
U
کنترل فرایندها
process control
U
بررسی فرایند
process control
U
کنترل فرایند
mastoid process
U
زایده پستانی
random process
U
پویش تصادفی
random process
U
جریان تصادفی فرایند تصادفی
the next process is weaving
U
عمل یا مرحله بعداز بافتن است
transverse process
U
زائده جانبی ستون فقرات
process of negotiations
U
روند مذاکرات
pterygoid process
U
زائده نازله استخوان شب پرهای
trustee process
U
توقیف
tunneling process
U
فرایند تونل زنی
unionmelt process
U
فرایند الیرا
word process
U
ویرایش , ذخیره و تغییر متن با کامپیوتر
work in process
U
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
ziegler process
U
فرایند زیگلر
spinous process
U
زائدهخارمانند
due process
U
سازمانتامینحقوقوآزادیافراد
solution
[process]
U
راه حل
styloid process
U
زائده سهمی
stochastic process
U
فرایند اتفاقی
steelmaking process
U
فرایند فولادسازی
refinery process
U
فرایند کوره پالایش
refining process
U
فرایند پالایش
remelting process
U
روش ذوب مجدد
retread process
U
تعمیر مجدد
retread process
U
تقویت روکش روکش دوباره
reversal process
U
جریان معکوس
salpeter process
U
فرایند سالپیتر
scrubbing process
U
فرایند شستشو و تصفیه
selective process
U
فرایند گزینشی
sequential process
U
فرایند ترتیبی
solidifying process
U
فرایند انجماد
solidifying process
U
روند انجماد جریان انجماد
solidifying process
U
مرحله انجماد
solidifying process
U
پروسه انجماد
dissipative process
U
فرایند اتلافی
fixation process
U
فرایند تثبیت
flow process
U
جریان انجام کار
flow process
U
جریان چرخش کار
cleaning process
U
فرایند شستشو
fusion process
U
فرایند ذوب
cladding process
U
مرحله روکش کاری
gosseneck process
U
فرایند دوخمی
historical process
U
فرایند تاریخی
historical process
U
پویش تاریخی
cladding process
U
فرایند پوشش
child process
U
تابع یا برنامهای که توسط برنامههای دیگر فراخوانده می شوند و در حین اجرای برنامه دوم فعال می مانند
mond process
U
فرایند موند
in process of time
U
بمرور زمان
in process of time
U
رفته رفته
fission process
U
مرحله انشقاق
fission process
U
فرایند انشقاق پروسه انشقاق
direct process
U
فرایند مستقیم
duplexing process
U
فرایند دوپلکس
ecological process
U
فرایند بوم شناختی
diabatic process
U
پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
decision process
U
فرایند تصمیم
cyclic process
U
فرایند چرخهای
discriminal process
U
فرایند افتراقی
coronoid process
U
زائده منقاری
extrusion process
U
فرایند چکش کاری
final process
U
دستور اجرای حکم
converting process
U
فرایند بیرنه
fission process
U
روند انشقاق
continuous process
U
فرایند پیوسته
batch process
U
فرایندناپیوسته
intelligence process
U
جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
interative process
U
فرایند تکراری
annealing process
U
فرایند تابکاری
manufacture process
U
فرایند ساخت
iterative process
U
فرآیندی که تکرار میشود تا به شرطی برسد
acid process
U
فرایند اسیدی
batch process
U
فرایند پیمانهای
isothermal process
U
پروسه هم دما
adiabatic process
U
فرایند بی دررو
background process
U
فرایندهای پس زمینه
associative process
U
فرایند تجمعی
manufacture process
U
فراگرد ساخت
bessemer process
U
فرایند بسمر
budget process
U
فرایند بودجه
irreversible process
U
فرایند برگشت ناپذیر
manufacturing process
U
پویش ساخت
irreversible process
U
پردازش که پس از یک بار اجرا قابل برگشت نیست
isentropic process
U
فرایند هم انتروپی
budget process
U
مراحل بودجه
isothermal process
U
تحول در دمای ثابت
isothermal process
U
تحول همدما
manufacturing process
U
فرایند ساخت
iterative process
U
فرایند تکراری
air refining process
U
فرایند تصفیه با هوا
acetate rayon process
U
فرایند تهیه الیاف استاتی
centrifugal casting process
U
طریقه ریخته گری گریز از مرکز
vacuum impregnating process
U
پرسازی در خلاء
centrifugal casting process
U
فرایند ریخته گری گریز ازمرکز
The formalities of judicial process.
U
تشریفات حقوقی وقضایی
bench scale process
U
فرایند کارگاهی
compression molding process
U
فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com