Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
To make reservations. To book seats.
U
جا تهیه کردن ( رزرو کردن )
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reservations
U
احتیاط
reservations
U
قید استثناء
reservations
U
شرط
reservations
U
تقیه
reservations
U
رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
reservations
U
ذخیره
reservations
U
قطعه زمین اختصاصی
seats
U
جایگزین ساختن
seats
U
مقر
seats
U
نشیمنگاه
seats
U
پایه
seats
U
سکوی استقرار
seats
U
وضع بدن ژیمناست روی اسباب با تکیه روی نشیمنگاه
seats
U
جایگاه نشاندن
seats
U
محل اقامت
seats
U
قسمت میانی زین اسب
seats
U
جا
seats
U
صندلی
seats
U
نیمکت
seats
U
نشیمنگاه مسند
seats
U
سرین
seats
U
کفل
seats
U
مرکز مقر
seats
U
حرکت تعادلی
bucket seats
U
صندلی یکنفری
orchestra seats
U
صندلیارکستر
window seats
U
صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
country seats
U
خانهی اربابی
They changed seats .
U
صندلی هایشان را با هم عوض کردند
country seats
U
خانهی بزرگ روستایی
back to your seats
U
برگردید بجای خود
the hall seats one thousand
U
تالار هزار صندلی میخورد تالارهزارتن راجامیدهد
to make friends
[to make connections]
U
رابطه پیدا کردن
[با مردم برای هدفی]
To make money. To make ones pile.
U
پول درآوردن ( ساختن )
book
U
شماره بازیگرخطاکار
book
U
ثبت کردن
to book something
U
چیزی را سفارش دادن
very many book
U
کتابهای خیلی زیاد
with out book
U
برون سند کتابی ازبر
book
U
اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
book
U
دفتر
you are welcome to my book
U
بفرمایید از کتاب بنده استفاده کنید
by the book
U
کتابی
by the book
U
ازروی کتاب
book value
U
ارزش دفتری
book value
U
ارزش ثبت شده در دفتر
book value
U
بهای دفتری
book value
U
ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
book one
U
کتاب نخست
your book
U
کتاب شما
your book
U
کتابتان
book
U
رزرو کردن توقیف کردن
i had never seen such a book
U
من هرگز چنین کتابی ندیده ام
it was a p to another book
U
مقدمه کتاب دیگربود
that is my book
U
کتاب من است
book one
U
جلد نخستین
i will t. you for the book
U
شیر یا خط می کنم ببینم کتاب را کی باید بردارد
here is my book
U
اینست کتاب من
here is my book
U
کتاب من اینها
that book
U
ان کتاب
that book
U
این کتاب
that is my book
U
این
the a of a book
U
خوانندگان کتابی
the book is out of p
U
کتاب تمام شده است
this book is yours
U
این کتاب مال شما ست
to d. into a book
U
نگاه مختصر بکتابی کردن
book
U
درکتاب یادفترثبت کردن
book
U
بداخلاق
to book something
U
چیزی را رزرو کردن
book
U
فصل یاقسمتی از کتاب
book
U
مجلد دفتر
book
U
کتاب
book plates
U
برچسب کتاب
She laid the book aside .
U
کتاب را کنار گذاشت ( مطالعه اش را متوقف کرد)
white book
U
کتاب سفید
white book
U
ویدیو- CD استاندارد ساخت philips , JVC که نحوه ذخیره ویدیودیجیتال روی ROM-CD را بیان میکند
To talk like a book .
U
لفظ قلم صحبت کردن
throw the book at
<idiom>
U
شدیدا مواخذه کردنبخاطر شکستن قانون
Yellow Book
U
مشخصات -CD ROM منتشر شده توسط Philips که حاوی قالب ذخیره سازی داده است و استاندارد ROM-CD XA را می پوشاند
year book
U
سالنامه
woman of the book
U
کتابیه
job book
U
کتاب راهنمای انجام کار راهنمای کار تعمیردستگاهها
journal book
U
دفتر گزارش روزانه
letter book
U
رونوشت نامه
book plate
U
برچسب کتاب
winter book
U
تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
letter book
U
کتاب رونوشت
phone book
U
کتاب راهنمای تلفن
comic book
U
کتاب کاریکاتور
comic book
U
کتاب دارای کاریکاتورهایی که داستانی را شرح میدهد
word book
U
کتاب لغت
What is the title of the book ?
U
عنوان این کتاب چیست ؟
log book
U
دفتر رخدادهای روزانه
log book
U
رخداد نامه
phone book
U
دفتر حاوی شمارههای تلفن
telephone book
U
دفتر تلفن
telephone book
U
راهنمای تلفن
appointment book
U
دفترچهقرارملاقاتها
book ends
U
کتابنگهدار
book of matches
U
جعبهکبریت
bound book
U
کتابپربرگ
book token
U
کارتخریدکتاب
spine of the book
U
تیرهپشتیکتاب
log book
U
رخداد نگاشت
code book
U
کتابرمزگشا
exercise book
U
کتابتمرین
You wI'll benefit by this book .
U
از خواندن این کتاب فایده خواهی برد
She was reading the book to herself.
U
کتاب را آهسته ( پیش خودش) می خواند
To bind a book.
U
کتابی را جلد کردن
Please fetch the book.
U
لطفا"بروکتاب رابیاور
rule book
U
کتابقانون
rent book
U
کتابچهایکهدرآنمبلغکرایهذکرشدهباشد
reference book
U
کتابمرجع
phrase book
U
لغتنامهمسافرت
pension book
U
برگهایکهوجهیکهبایستپرداختشوددرآندرجشدهاست
guest book
U
دفترچهمیهمانها
address book
U
دفترچه تلفن
cookery book
U
کتابآشپزی
text book
U
کتاب درسی
telephnone book
U
دفتر تلفن
service book
U
کتب مذهبی
service book
U
کتب دعا
scrap book
U
مجموعه عکس هاوقطعاتی که از کتابهای دیگر بریده باشند
run book
U
دفتر رانش
run book
U
دفتر اجرا
road book
U
راهنما
road book
U
راه نامه
refit book
U
دفتر یادداشت وقایع دریایی
red book
U
کتاب سرخ
record book
U
دفتر ثتب سوابق
purview of a book
U
انچه کتابی فرامیگیرد
purview of a book
U
ویعت کتاب
punishment book
U
ایین نامه انضباطی
text book
U
کتاب اصلی دریک موضوع
text book
U
رساله
thank tou for that book
U
خواهش دارم ان کتاب را به من بدهید
to license a book
U
اجازه چاپ کتابی را دادن
to gut a book
U
جوهرمطالب کتابیراکشیدن
to gut a book
U
مواداصلی کتابیرا ازان دراوردن
to e. upon acovnt book
U
همه اقلام لازم رادردفترحساب وارد کردن
to consult a book
U
از کتاب فال گرفتن
to consult a book
U
سرکتاب باز کردن
to bring to book
U
حساب پس گرفتن
to bring to book
U
بازخواست کردن از
to bind a book
U
صحافی کردن یک کتاب
time book
U
دفتر ثبت ساعات کار
the book is print
U
کتاب برای فروش موجودایت
the book is print
U
کتاب زیر چاپ است
the book is my property
U
کتاب مال من است
that book will immortalize him
U
ان کتاب نام اورا تا جاویدان زنده نگاه خواهد داشت
thank tou for that book
U
متشکرم
property book
U
دفتر اموال
property book
U
دفتر دارایی یکان
muster book
U
دفتر ثبت وقایع روزانه
minute book
U
دفتر یاد داشت یاد داشت نامه
minute book
U
دفتر وقایع
message book
U
دفتر پیام
message book
U
دفتر یادداشت پیام
mass book
U
کتاب نماز
mass book
U
زادالمعاد
mass book
U
کتاب نماز سالیانه
record book
U
دفترچه سوابق جنگ افزار پرونده سوابق
to put any one through a book
U
کسیرا وادار بخواندن کتابی کردن
to read a book
U
کتابی را دوباره وسه باره خواندن یامرورکردن
to subscribe for a book
U
پیش ازانتشارکتاب تعهدخریدیک یاچندجلدانراکردن
to wade through a book
U
بکندی وزحمت کتابی راخواندن
tou book
U
لباس تکواندو
waste book
U
دفتر باطله
muster book
U
دفتروقایع یکان
needle book
U
سوزن دان کتابی
note book
U
دفتریاد داشت
prompt book
U
نسخه سخن رسان
policy book
U
کتاب روشها
policy book
U
پرونده خط مشیها
pocket book
U
دفتر بغلی
pocket book
U
کیف بغلی
please return the book
U
خواهشمندم کتاب را برگردانید
pilot book
U
direction sailing
picture book
U
کتاب عکس دار
pepole of the book
U
اهل کتاب
peon book
U
دفتر ارسال مراسلات رسیدنامه
pass book
U
برای صاحب سپرده نگاه میدارد دفترنسیه دکاندار
pass book
U
دفتر حساب جاری
order book
U
دفتر سفارشات
Orange Book
U
مجموعه استانداردهای Philips که قالب ROM-CD قابل ضبط را بیان میکند
note book
U
دفتر کتابچه
what is this book worth?
U
این کتاب چقدر ارزش دارد
cheque book
U
دفترچه چک
book message
U
نامهای که سایر گیرندگان دران قید نمیشود
book marker
U
چوب الف
book marker
U
نشان لای کتاب
book making
U
شرطبندی
book learning
U
علم کتابی
book keeper
U
دفتردار
book draw
U
تساوی کتابی یا تئوریک شطرنج
book debts
U
بدهی دفتری
bill book
U
دفتر بروات
book cost
U
هزینه ثبت شده در دفتر
blue book
U
کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند
blue book
U
کتاب ابی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com