Perdic | This is a calculated risk. | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 68 (5 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	This is a calculated risk. U	این یک ریسک حساب شده است

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	calculated U	حساب کردن
	calculated U	براورد کردن
	calculated U	فیلدی در یک رکورد پایگاه داده ها که حاوی نتیجه محاسبه انجام شده روی سایر فیلدهاست
	calculated U	برآورد کردن
	calculated U	یافتن پاسخ یک مشکل با کمک اعداد
	it was i. calculated U	درست حساب نشده بود
	calculated altitude U	ارتفاع تنظیم شده
	calculated altitude U	ارتفاع محاسبه شده
	calculated field U	فیلد محاسبه
	to something against risk U	چیزی را از خطر حفظ نمودن
	risk U	به مخاطره انداختن
	risk U	احتمال زیان
	risk U	غرر
	risk U	دل به دریا زدن
	on risk U	در معرض خطر
	risk U	احتمال زیان یاخطر
	risk U	پذیرفتن خطر
	risk U	خطر
	risk U	مخاطره
	risk U	ریسک
	risk U	احتمال زیان و ضرر
	risk U	گشاد بازی بخطر انداختن
	risk U	خطر احتمالی
	risk U	مخاطره ریسک خطر
	risk U	خطر کردن
	risk U	خطر امکان خطر
	risk U	به خطر انداختن
	risk U	احتمال خطر ریسک کردن
	risk taking U	خطرجویی
	risk lover U	طرفدار خطر
	split risk U	تفکیک خطر
	risk lover U	طرفدار ریسک
	to run risk U	دل بدریا زدن خودرابمخاطره انداختن
	to run risk U	پیه زیان یااسیبی رابخودمالیدن
	to incur a risk U	ریسک کردن
	war risk U	خطر جنگ
	to incur a risk U	ریسکی را قبول کردن
	flood risk U	خطر سیل
	run a risk <idiom> U	ریسک خطرناک ،نا امن خیلی خطرناک
	caculated risk <idiom> U	شانس زیاد برای موفقیت
	To take a chance . To risk it. U	دل رابه دریا زدن
	risk taker U	خطر طلب
	security risk U	ریسکبرخلافامنیتیککشوریاارگان
	risk avoider U	اجتناب کننده از ریسک
	risk avoider U	اجتناب کننده از خطر
	risk actually incurred U	خطر محقق شده
	risk money U	کسر صندوق
	carrier's risk U	خطرات به عهده حمل کننده
	carrier's risk U	ریسک به عهده شرکت حمل ونقل
	at the owner's risk U	بعهده مالک
	at the owner's risk U	باشد
	at the owner's risk U	با قید اینکه هرگونه خسارت بعهده مالک
	at owner's risk U	یا حمل جنس باهمین شرط
	at owner's risk U	معامله با قید این که هر گونه خسارت به عهده صاحب جنس باشد
	market risk U	خطر بازار
	collision risk U	خطر تصادم
	all risk insurance U	بیمه تمام حوادث
	degree of risk U	میزان خطر
	degree of risk U	شدت خطر شدت قبول خطر
	emergency risk U	ریسک اضطراری
	emergency risk U	خطرات غیرقابل اجتناب اتمی
	prohibited risk U	خطر بیمه نشدنی
	owner's risk U	ریسک صاحب کالا
	owner's risk U	خطر یاخطرات به عهده صاحب کالا
	producer's risk U	ریسک تولید کننده
	all risk insurance policy U	بیمه نامه تمام خطر
	war risk insurance U	بیمه خطر مرگ

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy