Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 50 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
They were devastated by the news.
U
این خبر آنها را بسیار پریشان کرد.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to be devastated
U
از نظر روحی خرد شدن
I was devastated.
<idiom>
U
من را واقعا پریشان کرد.
[اصطلاح روزمره]
I was devastated.
<idiom>
U
من را بسیار ناراحت کرد
[اصطلاح روزمره]
devastated
U
بسیارمتاثروشکزده
He was utterly devastated when his wife left him.
U
وقتی که زنش او
[مرد]
را ترک کرد روحش خرد و افسرده شد.
keep up with the news
<idiom>
U
حفظ اطلاعات
what news
U
چه خبر تازه دارید
what news
U
خبرتازه چه دارید
Thats no news to me.
U
این برایم خبر جدیدی نیست ( قبلا می دانستم )
news
U
اوازه
news
U
خبر
news
U
اخبار
The news bowled her over .
U
این خبر کمرش را شکست
The news got round that he has come.
U
خبرپیچیدکه اوآمده است
The news shocked me.
U
این خبر مرا تکان داد (هول کردم )
Job's news
U
خبر بد
hot news
U
خبر دست اول
break the news
<idiom>
U
اول ازهمه خبر را رساندن
What is the latest news?
U
آخرین خبرها ( اخبار ) چیست ؟
That was exhilarating news.
U
روح این خبر روحم را شاد کرد
unofficial news
U
خبر غیر رسمی
news agency
U
آژانس خبری
news print
U
کاغذروزنامه
news agent
U
خبرگزار
news agent
U
روزنامه فروش
impartation of news
U
رساندن یا ابلاغ خبر
good news
U
خبر خوش
good news
U
مژده
news stand
U
جایگاه فروش روزنامه
news conferences
U
مصاحبه و کنفرانس مطبوعاتی
news conference
U
مصاحبه و کنفرانس مطبوعاتی
news-stands
U
جایگاه فروش روزنامه
news reader
U
نرم افزاری که به کاربر امکان مشاهده لیست گروههای خبری و خواندن مقالات چاپ شده در هر گروه یا ارسال آن مقاله را میدهد
news room
U
اطاق روزنامه خوانی
news-stand
U
جایگاه فروش روزنامه
news agencies
U
بنگاه خبرگزاری
to skim ones the news
U
به اخبارنگاهی سطحی کردن
news agencies
U
آژانس خبری
to break news
U
فاش کردن اخبار
news writer
U
خبرنگار
news agency
U
بنگاه خبرگزاری
news vendor
U
روزنامه فروش
He cried the news all over the town .
U
با داد وفریاد خبررا ؟ رشهر پرکرد
to pass on
[information or news]
U
به بقیه اطلاع دادن
daily news paper
U
روزنامه یومیه
The news caused a sensation.
U
خبر مثل توپ صدا کرد
To pass the news by word of mouth .
U
خبری را در دهان به دهان پخش کردن
Lets suppose the news is true .
U
حالا فرض کنیم که این خبر صحیح با شد
Bad news travels fast .
<proverb>
U
خبرهاى بد سریع پخش مى شوند.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com