English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 30 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
The professor stepped into the classroom. U استاد بداخل کلاس قدم گذاشت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
classroom U اموزگاه
classroom U کلاس درس
classroom U کلاس درس
professor U استاد
professor U معلم دبیرستان یا دانشکده
professor U مدرس
professor U پرفسور
A bogus professor . U پروفسور قلابی
The professor knows what he is talking about. U استاد ازروی اطلاع صحبت می کند
regius professor U استاد منصوب ازطرف پادشاه
As a university professor , his performance stank. U طرف گند زد به هر چه استاد دانشگاه !
stepped-up U تسریع شده
He just stepped out. U او [مرد] همین الان رفت به بیرون.
stepped-up U تشدیدشده
stepped up U تسریع شده
stepped up U تشدیدشده
stepped U پله دار
stepped lines U خطوط کنگره ای [خطوط شکسته] [در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
She stepped on my foot . U پایم را لگه کرد
stepped up separation U حرکت پلهای هواپیماها ارایش پلهای در حرکات هوایی
goose-stepped U قدم اهسته
goose-stepped U رژه بابدن راست وبدون خم کردن زانوچنانکه درپیاده ن
stepped drop U شیبشکن پلکانی
stepped fall U ابشار پلکانی
stepped flashing U درزپوش پلکانی
stepped platform U صفحه پله دار
stepped thread U پیچ ناقص کولاس
stepped thread U کولاس پیچی ناقص
stepped motor U دستگاه مکانیکی که بهنگام پالس دادن به ان مقدار ثابتی می چرخد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com