English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 34 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
She is passionately fond of tennis . U شهوت تنیس باز ی کردن دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
passionately U از روی تندخوئی
passionately U بطور شهوت امیز
passionately U با شور وغیرت
fond <adj.> U دل باخته
fond U خواهان
fond U شیفته
fond U مایل مشتاق
fond U انس گرفته
fond U علاقمند
To be fond of fun. U اهل تفریح بودن
She is fond of sweet things. U از چیزهای شیرین ( شیرینی ) خوشش می آید
tennis U تنیس
table tennis U بازی پینگ پنگ
table tennis U تنیس روی میز
tennis racket U راکدتنیس
tennis player U بازیکنتنیس
tennis ball U توپتنیس
tennis shoe U تنیس کفش کتانی
tennis shoe U کفش
tennis set U یک دور مسابقه تنیس
tennis grip U طرز گرفتن راکت تنیس
table tennis U پینگ پنگ
lawn tennis U بازی تنیس روی چمن
lawn tennis U تنیس روی چمن
court tennis U تنیس داخل سالن
squash tennis U بازی شبیه به اسکواش درهمان محوطه بین 2 نفر که امتیاز فقط بوسیله سرویس کننده به دست می اید و توپ وراکت فرق دارند
team tennis U بازیهای مختلف تنیس
tennis court U زمین تنیس
tennis elbow U اسیب ارنج
tennis court U 07/32 در59/01 متر
table tennis bat U راکدتنیسرویمیز
We mark out the tennis court. U زمین تنیس راعلامت گذاری کردیم
table tennis ball U گیرهقفلمیز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com