English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (37 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
shadow RAM U ROM به یک قطعه RAMسریع تر در هنگام روشن کردن کامپیوتر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
autoexec bat U در DOS یک فایل دستهای است که هنگام روشن شدن کامپیوتر یا شروع مجدد کاردستگاه فعال میشود
power down U خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید
cold U روشن کردن یک کامپیوتر
coldest U روشن کردن یک کامپیوتر
colder U روشن کردن یک کامپیوتر
colds U روشن کردن یک کامپیوتر
hard U که معادل خاموش کردن و سپس روشن کردن مجدد کامپیوتر است
harder U که معادل خاموش کردن و سپس روشن کردن مجدد کامپیوتر است
hardest U که معادل خاموش کردن و سپس روشن کردن مجدد کامپیوتر است
smoke test U بررسی تصادفی برای اینکه ماشین باید در صورتی که هنگام روشن کردن دود ایجاد نشود کار کند
cold fault U نقص کامپیوتر که به محض روشن کردن اشکار میشود
coldest U خطای کامپیوتری که در لحظه روشن کردن کامپیوتر رخ میدهد
coldest U روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن
cold boot U روشن کردن کامپیوتر و بارکردن سیستم عامل به درون ان
colds U خطای کامپیوتری که در لحظه روشن کردن کامپیوتر رخ میدهد
colder U خطای کامپیوتری که در لحظه روشن کردن کامپیوتر رخ میدهد
colds U روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن
cold U روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن
colder U روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن
cold U خطای کامپیوتری که در لحظه روشن کردن کامپیوتر رخ میدهد
sense U روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
sensed U روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
autos U امکان بار کردن خودکار برنامه پس از روشن شدن کامپیوتر
senses U روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
auto U امکان بار کردن خودکار برنامه پس از روشن شدن کامپیوتر
powered U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powers U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powering U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
power U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
bootstrap U مجموعه دستوراتی که پیش از بار شدن برنامه توسط کامپیوتر اجرا میشود که معمولاگ سیستم عامل را بار میکند وقتی که کامپیوتر روشن میشود
fallout U خرابی مولفههای الکترونیکی که به هنگام کنترل کیفی یک قطعه جدید از تجهیزات به وقوع می پیوندد
micros U کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
microcomputer U کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
micro U کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
level two cache U حافظه پنهان سریع که مناسب با تخته اصلی کامپیوتر است بجز کامپیوتر با پردازنده Pentium Pro که حافظه بخشی از طراحی قطعه پردازنده است
hybrid circuit U نوعی واسط بین کامپیوتر و یک قطعه آنالوگ
illumination by diffusion U روشن کردن منطقه از طریق انعکاس نور غیر مستقیم یاسایه روشن
interfaces U استاندارد باس واسط بین کامپیوتر و قطعه آزمایشگاهی
interface U استاندارد باس واسط بین کامپیوتر و قطعه آزمایشگاهی
generals U استاندارد برای باس واسط بین کامپیوتر و یک قطعه آزمایشگاهی
general U استاندارد برای باس واسط بین کامپیوتر و یک قطعه آزمایشگاهی
gpib U استاندارد برای باس واسط بین کامپیوتر و قطعه آزمایشگاهی
powered U مجموعه بررسیهای سخت افزاری که کامپیوتر پس از روشن شدن انجام میدهد
powers U مجموعه بررسیهای سخت افزاری که کامپیوتر پس از روشن شدن انجام میدهد
powering U مجموعه بررسیهای سخت افزاری که کامپیوتر پس از روشن شدن انجام میدهد
power U مجموعه بررسیهای سخت افزاری که کامپیوتر پس از روشن شدن انجام میدهد
refreshes U قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refreshed U قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refresh U قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
die U قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
dib U باسی که هنگام انتقال داده از بخشی از کامپیوتر به دیگری استفاده میشود مثل بین حافظه و CPU
segments U قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
segment U قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
blessed folder U در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
rollover U میانگیری که میتواندکاراکترها و فرمانهای تحریر شده را به هنگام بالابودن سرعت دخول انها نسبت به پردازش کامپیوتر ذخیره کند
chip U کامپیوتر کامل ساده شامل CPU حافظه و پورتهای ورودی / خروجی روی یک قطعه
chips U کامپیوتر کامل ساده شامل CPU حافظه و پورتهای ورودی / خروجی روی یک قطعه
config.sys U این فایل در هنگام روشن شدن CPU یک بار خوانده میشود و سیستم عامل بار میشود
illuminate U چراغانی کردن موضوعی را روشن کردن روشن
illuminating U چراغانی کردن موضوعی را روشن کردن روشن
illuminates U چراغانی کردن موضوعی را روشن کردن روشن
flashes U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashed U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flash U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
spooler U برنامه یا دستگاه جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد تا به هنگام انجام کار دیگر نسخه چاپی روی چاپگر تولید کندجمع کننده
segmentation U تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
daylit U روز روشن روشن کردن
daylight U روز روشن روشن کردن
supervisors U ن میشود که قطعه به درستی کار می رود. 2-بخشی از سیستم عامل کامپیوتر که استفاده از رسانههای جانبی و عملیات cpvرا مرتب میکند
supervisor U ن میشود که قطعه به درستی کار می رود. 2-بخشی از سیستم عامل کامپیوتر که استفاده از رسانههای جانبی و عملیات cpvرا مرتب میکند
masters U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
mastered U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
master U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
electroluminescent U صفحه نمایش مسط ح و سبک که از دو قطعه شیشه پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط لایه نازک گاز که در صورت سیگنال الکتریکی به آن اصابت کند روشن میشود
cartridge U که قابل نصب در کامپیوتر است و حاوی داده و برنامههای جانیبی ذخیره شده در قطعه ROM است
cartridges U که قابل نصب در کامپیوتر است و حاوی داده و برنامههای جانیبی ذخیره شده در قطعه ROM است
drummed U رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند
drum U رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند
explained U روشن کردن باتوضیح روشن کردن
explains U روشن کردن باتوضیح روشن کردن
explaining U روشن کردن باتوضیح روشن کردن
explain U روشن کردن باتوضیح روشن کردن
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
anatomize U قطعه قطعه کردن تجزیه کردن
clear one's ears U متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
Winsock U امکان نرم افزاری برای کنترل مودم هنگام اتصال به اینترنت تحت DOS-MS یا ویندوز که به کامپیوتر امکان ارتباط تحت پروتکل TCP/IP میدهد
infra red link U سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
fragments U قطعه قطعه کردن
segments U قطعه قطعه کردن
fritter U قطعه قطعه کردن
segment U قطعه قطعه کردن
fritters U قطعه قطعه کردن
fragmenting U قطعه قطعه کردن
fragment U قطعه قطعه کردن
crystals U قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystal U قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
serials U مدار مبدل داده موازی در کامپیوتر به سری . که امکان ارسال و دریافت داده سری از قطعه دیگر را می دهند
serial U مدار مبدل داده موازی در کامپیوتر به سری . که امکان ارسال و دریافت داده سری از قطعه دیگر را می دهند
minicomputer U کامپیوتر کوچک با محدوده دستوران و توان پردازش بیشتر از ریز کامپیوتر ولی غیرقابل مقایسه با سرعت و فرفیت ارسال داده کامپیوتر main frame
lobation U قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
upload U 1-ارسال فایلهای داده یا برنامه از یک کامپیوتر کوچک به CPU اصلی . 2-ارسال فایل از یک کامپیوتر به BBS یا کامپیوتر میزبان .
externals U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
mini U کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست
companion part U لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
to take counsel of one'spillow U شب هنگام اندیشه در چیزی کردن
illuminati U روشن ضمیران روشن فکران
boot U خراب کردن توپ هنگام گرفتن ان
to consult one's pillow U هنگام شب پیش خود اندیشه کردن
noil U خرده پشمی که هنگام شانه کردن میریزد
to cry wolf too often U کردن هنگام راست بودن هم کسی باورنکند
plegaphonia U گوش کردن صدای سینه هنگام دق خشکنای
to clear up U روشن کردن
light U روشن کردن
lightest U روشن کردن
lighted U روشن کردن
ignite U روشن کردن
illumine U روشن کردن
igniting U روشن کردن
illuminates U روشن کردن
illuminate U روشن کردن
illumined U روشن کردن
to shed light on U روشن کردن
illuminating U روشن کردن
elucidated U روشن کردن
ignited U روشن کردن
illumining U روشن کردن
to bring tl light U روشن کردن
ignites U روشن کردن
elucidate U روشن کردن
refresh U روشن کردن
clear U : روشن کردن
clarifying U روشن کردن
power up U روشن کردن
to fire up U روشن کردن
clearest U : روشن کردن
illume U روشن کردن
clarifies U روشن کردن
turn on U روشن کردن
fire up U روشن کردن
clarify U روشن کردن
clearer U : روشن کردن
power on U روشن کردن
clears U : روشن کردن
emblaze U روشن کردن
elucidating U روشن کردن
refreshes U روشن کردن
illumines U روشن کردن
brighten U روشن کردن
brightening U روشن کردن
relume U روشن کردن
brightens U روشن کردن
refreshed U روشن کردن
to switch on U روشن کردن
brightened U روشن کردن
elucidates U روشن کردن
lumine U روشن کردن
to throw light upon U روشن کردن کمک بتوضیح چیزی کردن
planar U روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
remote U نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remoter U نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remotest U نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
jig U ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
jigs U ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
imposition of hands U هنگام دادن ماموریت روحانی بکسی یادعا کردن به وی
wheat germ U گیاهک گندم که هنگام اسیاب کردن جدا میشود
clarify U روشن کردن یا شدن
refurbishing U روشن و تازه کردن
To light ( kindle) a fire. U آتش روشن کردن
refurbished U روشن و تازه کردن
refurbish U روشن و تازه کردن
clarifies U روشن کردن یا شدن
refurbishes U روشن و تازه کردن
turn over <idiom> U موتور را روشن کردن
clarifying U روشن کردن یا شدن
lightening U درخشیدن روشن کردن
owl light U کمی روشن کردن
to make something clear U چیزی را روشن کردن
explicated U روشن کردن فاهرکردن
explicates U روشن کردن فاهرکردن
cold start U دوباره روشن کردن
lighten U درخشیدن روشن کردن
explicating U روشن کردن فاهرکردن
to play with fire U آتش روشن کردن
lightened U درخشیدن روشن کردن
To light a fire . U آتش روشن کردن
to make oneself clear <idiom> U منظور را روشن کردن
lightens U درخشیدن روشن کردن
to start a car [to crank a car] [American English] U ماشینی را روشن کردن
to bring out in relief U برجسته یا روشن کردن
to kindle U آتش روشن کردن
explicate U روشن کردن فاهرکردن
ignited U روشن کردن گیراندن
illuminating U روشن کردن منطقه
ignites U روشن کردن گیراندن
restart U روشن کردن دوباره
igniting U روشن کردن گیراندن
to light a cigarette U سیگاری را روشن کردن
ignite U روشن کردن گیراندن
illuminates U روشن کردن منطقه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com