English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Programming Linear برنامه نویسی خطی Printer Line
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
linear programming U برنامه نویسی خطی
linear programming U برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
linear programming U برنامه ریزی خطی
line printer U چاپگر سطری
line printer U چاپگر خطی
line printer U وسیله چاپ اطلاعات با سرعت بالا خروجی به صورت خط در دقیقه است
line printer controller U کنترل کننده چاپگر خطی
line at a time printer U چاپگر خطی
linear system [system of linear equations] U دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
programming U برنامه نویسی
programming U برنامه ریزی
programming U نوشتن داده در وسیله PROM
programming U نوشتن برنامه برای کمپیوترها
programming U نرم افزاری که به کاربر امکان نوشتن مجموعه دستورات مشخص برای کاری را میدهد که بعداگ به قالبی ترجمه میشود که توسط کامپیوتر قابل فهم است
programming U قوانینی که برنامه باید به آنها تبدیل شود تا کد سازگار ایجاد شود
programming U برنامه نویسی کامپیوتر
programming U GOLORP
structured programming U برنامه نویسی ساخت یافته
dynamic programming U برنامه سازی پویا
dynamic programming U برنامه ریزی پویا
dynamic programming U برنامه نویسی پویا
optimum programming U برنامه نویسی بهینه
bottom up programming U ترکیب دستورات سطح پایین به دستور سطح بالا
nonlinear programming U برنامه ریزی غیر خطی
quadratic programming U برنامه ریزی غیرخطی
modular programming U برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
modular programming U برنامه نویسی پیمانهای
discrete programming U برنامه سازی گسسته
multi programming U سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
logic programming U برنامه نویسی منطقی
defensive programming U برنامه نویسی تدافعی
systems programming U برنامه نویسی سیستم
system programming U برنامه نویسی سیستم
symbolic programming U برنامه نویسی سمبلیک
structured programming U برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
non numeric programming U برنامه ریزی غیر عددی
mathematical programming U برنامه نویسی ریاضی
quantitative programming U برنامه ریزی کمی
computer programming U برنامه نویسی کامپیوتری
automatic programming U برنامه نویسی اتوماتیک
automatic programming U روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
programming librarian U بایگان برنامه نویسی
goal programming U برنامه ریزی ارمانی
interactive programming U برنامه سازی فعل و انفعالی
programming linguistics U زبان شناسی برنامه نویسی
integer programming U برنامه سازی صحیح
integer programming U برنامه ریزی عدد صحیح
programming language U زبان برنامه نویسی
programming aids U کمک برنامه نویسی
programming aids U ادوات برنامه نویسی
functional programming U برنامه نویسی تابعی
application programming U برنامه نویسی کاربردی
top down programming U برنامه سازی از بالا به پایین
concurrent programming U برنامه نویسی همزمان
conversational programming U برنامه سازی محاورهای
quadratic programming U تابع هدف درجه دوم است
programming methods U روشهای برنامه ریزی
optimm programming U برنامه نویسی بهینه
programming specification U مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
programming statement U حکم برنامه نویسی
programming team U تیم برنامه نویسی
conventional programming U برنامه نویسی قراردادی
elegant programming U نوشتن برنامه ساخت یافته با استفاده از کمترین تعداد دستور است
linear U خطی
linear U باریک کشیده
linear U روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا به جواب برسد.
linear U لیستی که فضای خالی برای رکورد جدید در ساختارش ندارد
linear U طولی
linear U دراز
linear U روش شکستن ریاضی مشکل به طوری که دو قسمت باکامیوتر قابل حل باشد
linear U برنامه کامپیوتری که حلقه یا جهشی ندارد
certificate in computer programming U CCP
ego loss programming U تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
object oriented programming U برنامه نویسی مقصود گرا
planning programming budgetting U نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
planning programming budgetting U system
turning programming language U زبان برنامه نویسی تورینگ
object language programming U برنامه نویسی به یک زبان ماشین قابل اجرا در یک کامپیوتر بخصوص
linear transformation U نگاشت خطی [ریاضی]
linear function U نگاشت خطی [ریاضی]
linear combination U ترکیب خطی [ریاضی]
linear independence U استقلال خطی [ریاضی]
linear distance U خط هوایی
linear mapping U نگاشت خطی [ریاضی]
linear algebra U جبر خطی [ریاضی]
linear map U نگاشت خطی [ریاضی]
linear perspective U پروژکتور دارای عدسی مخطط
linear speed U سرعت خطی
linear space U فضای خطی [ریاضی]
linear list U لیست خطی
linear measure U مقیاس طولی
linear metre U متر طولی
linear metre U متر کرباسی
linear molecule U مولکول خطی
linear momentum U نیروی ضربه که برابراست باحاصلضرب جرم در سرعت خطی
linear momentum U اندازه حرکت
linear movement U حرکت خطی
linear optimization U بهینه سازی خطی
linear perspective U نمای خطی
linear polymer U بسپار خطی
linear portion U قسمت خطی
linear portion U شاخه خطی
linear deformation U تغییر شکل خطی
linear probing U کاوش خطی
linear rectifier U یکسوکننده خطی
linear function U تابع خطی
linear equations U معادلههای خطی
linear space U فضای برداری [ریاضی]
linear acceleration U شتاب خطی
linear accelerator شتاب دهنده خطی
linear amplifier U تعویض کننده خطی
linear array U ارایه خطی
linear circuit U مدار خطی
linear code U رمز خطی
linear accelerator U شتابده خطی الکترون
linear code U برنامه بدون حلقه
linear combination U ترکیب خطی
linear correlation U همبستگی خطی
linear detector U اشکارساز خطی
linear equation U معادله خطی
linear regression U برگشت خطی
linear relationship U رابطه خطی
linear search U جستجوی خطی
linear target U هدفهای درخط
linear approximation U تقریب خطی [ریاضی]
linear target U هدفهای خطی
linear shaped U خرج خطی
linear structure U ساختار خطی
linear shaped U خرج در خط
linear strain U تغییر شکل نسبی خطی
linear sheaf U مروحه خطی
linear sheaf U مروحه در خط
linear scale U درجه بندی خطی
linear speed U روش محاسبه سبقت به طریقه خطی سبقت خطی هدف
linear scale U مقیاس خطی
linear scale U مقیاس خطی نقشه
printer U چاپ کننده
printer U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printer's d. U پادوی چای خانه
printer U چاپگر
printer U مطبعه
printer U صاحب چاپخانه
low level programming language U زبان برنامه نویسی سطح پایین
input output programming system U سیستم برنامه سازی ورودی- خروجی
special purpose programming language U زبان برنامه نویسی تک منظوره
mail application programming interface U که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
high level programming language U زبان برنامه نویسی سطح بالا
object oriented programming language U زبان برنامه نویسی موضوعی
mail application programming interface U مجموعه استانداردها
quasi linear equation U معادله شبه خطی
linear polarized light U نور قطبیده مسطح
system of linear equations U دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
linear or long measure U اندازه یا مقیاس در درازا
xerographic printer U چاپگر تصویربردار از عکس چاپگر تصویر بردار
graphics printer U چاپگر گرافیکی
xerographic printer U که جوهر باردار جذب میشود به محل تصویر باردار
xerographic printer U چاپگر
band printer U چاپگری که حروف آن روی قوپ فلزی متحرک قرار دارد
bar printer U چاپگری که در آن حروفی که روی بازو هستند به کاغذ می چسبند یا چاپ می شوند
thermal printer U چاپگر حرارتی
color printer U چاپگر رنگی
thimble printer U چاپگر کامپیوتری که از نوک چاپ مشابه wheel-daily استفاده میکند ولی به شکل انگشتانه است
band printer U چاپگر نواری
drum printer U چاپگر طبله
chain printer U چاپگرزنجیرهای
chain printer U چاپگر زنجیری
bar printer U چاپگر میلهای
console printer U چاپگر کنسول
thimble printer U چاپگر انگشتانهای
electronic printer U چاپگر الکترونیکی
barrel printer U چاپگر بشکهای
electrostatic printer U چاپگر الکترواستاتیکی
drum printer U چاپگر طبلهای
wheel printer U چاپگر چرخ دوار
spark printer U چاپگر حرارتی که حروف را روی کاغذ حرارتی با جرقه الکتریکی تولید میکند
bidirectional printer U چاپگر دو طرفه
character printer U چاپگرعلامتی
electrothermal printer U چاپگری که نوک چاپ به همراه عناصر گرمایی -dot matrix برای فرم دادن به حروف کاغذهای حساس به الکتریسیته به کار می رود
electrothermal printer U چاپگری با سرعت زیاد بااستفاده از عناصر گرمازا چاپگر حرارتی
serial printer U چاپگر سری
barrel printer U نوعی چاپگر که حروف روی لوله چرهان آن قرار دارند
character printer U چاپگر دخشهای
record printer U اشاره گر رکورد
contact printer U اتصالچاپگر
electrosensitive printer U چاپگر حساس الکترونیکی چاپگر با حساسیت الکترونیکی
character printer U چاپگر کاراکتری
serial printer U چاپگر نوبتی
electrothermal printer U چاپگرحرارتی برقی
matrix printer U چاپگر ماتریسی
parallel printer U چاپگر موازی
page printer U چاپگر صفحهای
non impact printer U چاپگر
impact printer U چاپگر برخوردی
laser printer U چاپگر لیزری
nonimpact printer U چاپگر غیربرخوردی
nonimpact printer U چاپگر غیر تماسی
non impact printer U که حالت حرف ریبون روی کاغذ را گرم نمیکند
drum printer U چاپگراستوانهای
magnetic printer U پرینتر
magnetic printer U چاپگر مغناطیسی
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com