English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ref U Personal For Request نوشتهای که نیازمندیهای یک فرد را شرح میدهد
refs U Personal For Request نوشتهای که نیازمندیهای یک فرد را شرح میدهد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
civilrequirements U نیازمندیهای غیرنظامی نیازمندیهای کشور
incriptional U نوشتهای
ps/ U 2/System Personal
personal microcomputer U computer personal
at U AT Computer Personal
r U Request
PID U DEVICE IDENTIFICATION PERSONAL
IRQ U REQUEST INTERRUPT
rfq U Quotation For Request
RFC U COMMENT FOR REQUEST
ARQ U REQUEST REPEAT AUTOMATIC
rts U Send To Request تقاضای ارسال
PCMCIA U ASSOCIATION INTERNATIONAL CARD MEMORY COMPUTER PERSONAL
lease U نوشتهای برای واگذاری یک قطعه در یک زمانی به جای پرداخت قیمت
leases U نوشتهای برای واگذاری یک قطعه در یک زمانی به جای پرداخت قیمت
to find oneself U نیازمندیهای خودرافراهم کردن
material requirements planning U برنامه ریزی نیازمندیهای کالا
the press of modern life U فشارو نیازمندیهای زندگی امروز
can you supply our wants? U ایا شما میتوانید نیازمندیهای ما را رفع نمایید
palimpsest U نسخه خطی یا دست نوشتهای که نوشتهء روی ان پاک شده و دوباره رویش نوشته باشند
design phase U فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
background program U برنامهای که به هنگام عدم نیازمندیهای برنامههای باتقدم بالا به امکانات سیستم کامپیوتری چند برنامهای قابل اجرا میباشد
replacement demand U نیازمندیهای جایگزینی تقاضای جایگزینی پرسنل
logical U حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد.
dma U UPC ای که به کنترولی DMA اجازه ارسال داده روی باس در حین دورههای ساعت میدهد وقتی که دستورات داخلی یا NOP را انجام میدهد
graphics U پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
support U CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
ToolTips U برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
supervisory U 1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
slice U ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
slices U ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
HTML U مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
worlds U میدهد
world U میدهد
the garden provides food U میدهد
fibre over Etherenet U میدهد
readout U را میدهد
the ship leaks U کشتی اب تو میدهد
point U نشان میدهد
creditor's bill U به ورثه میدهد
periodical U که مرتب رخ میدهد
belly dancer U زنیکهرقصشکمانجام میدهد
periodic U که مرتب رخ میدهد
previous U آنچه زودتر رخ میدهد
he pays his own money U پولش را خودش میدهد
we are informed by him that U محترما` اگاهی میدهد که
fasted U کیلو baud میدهد
fast U کیلو baud میدهد
what is the thir everning U امشب چه نشان میدهد
you are advised that U به شما اگاهی میدهد
switches U ثیر قرار میدهد
switched U ثیر قرار میدهد
gunner U بازیگری که کمترپاس میدهد
gunners U بازیگری که کمترپاس میدهد
transaction U ثیر قرار میدهد.
times U ثیر قرار میدهد
it smells sour U بوی ترشیده میدهد
it gives off a bad odour U بوی بدی میدهد
sea mark U خطی که حدجزرومدرانشان میدهد
timed U ثیر قرار میدهد
factor U ثیر قرار میدهد
factors U ثیر قرار میدهد
time U ثیر قرار میدهد
switch U ثیر قرار میدهد
fastest U کیلو baud میدهد
voter U کسی که رای میدهد
fasts U کیلو baud میدهد
voters U کسی که رای میدهد
What does this mean? U این چه معنی میدهد؟
tufter U کسی که شکار را رم میدهد شکارچی
business U نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
businesses U نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
continual U آنچه به طور پیاپی رخ میدهد
flowchart U ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد
output U امکان نمایش اطلاعات میدهد
outputs U امکان نمایش اطلاعات میدهد
robust U که کار را پس از خطا ادامه میدهد
adapter U اجازه نصب در سوکت میدهد
circuit U یچ کردن عملیات انجام میدهد
circulating library U کتابخانهای که کتاب کرایه میدهد
lending library U کتابخانهای که کتاب عاریه میدهد
lending libraries U کتابخانهای که کتاب عاریه میدهد
upsilon U است وصدای u را در فرانسه میدهد
differentials U آنچه اختلاف را نشان میدهد
robustly U که کار را پس از خطا ادامه میدهد
differential U آنچه اختلاف را نشان میدهد
i am tortured with headache U سر درد مرا ازار میدهد
cock a doodle doo U نامی که بچه بخروس میدهد
mills U دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
gossiper U کسیکه شایعات بی اساس میدهد
goal predicates blackness U زغال از سیاهی خبر میدهد
mill U دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
circuits U یچ کردن عملیات انجام میدهد
logic seeking U دستورات تنظیم و... را تشخیص میدهد
clock U ماشینی که زمان را نشان میدهد
consulting U شخصی که نصیحات تخصصی میدهد
clocks U ماشینی که زمان را نشان میدهد
compacted U روی دیسک فشرده را میدهد
compact U روی دیسک فشرده را میدهد
compacts U روی دیسک فشرده را میدهد
bureau U ادارهای که اطلاعات در اختیار میدهد
flow diagram U ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد
gold import point U طلای خالص به فروشنده میدهد
bureaus U ادارهای که اطلاعات در اختیار میدهد
QuickTime U گرافیکی امکان نمایش میدهد.
compacting U روی دیسک فشرده را میدهد
rates U تعداد خطاهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
plain flap U فلپی که لایه فراربال را تشکیل میدهد
supinator U ماهیچهای ک کف دست رارو به بالاقرار میدهد
microsoft U ورودی کاربر و خروجی را نمایش میدهد
plug U امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
multimedia U پردازش تصویر رو نمایش متن میدهد
displaying U وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
light U نانومتر nm که به شخص امکان دیدن میدهد
display U وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
rate U تعداد خطاهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
equivalence U دروازهای که تابع معادل انجام میدهد
omr U وسیلهای که علامتها و خط وط خاص را تشخیص میدهد
systems analysis U شخصی که بررسیهای سیستم را انجام میدهد
chandler U فردی که تدارکات کشتی راانجام میدهد
know allmen by these presents U بموجب این سندعموم را اگاهی میدهد
numerals U حرف یا نشانه که یک عدد را نشان میدهد
numeral U حرف یا نشانه که یک عدد را نشان میدهد
transients U خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
leg spin U چرخش توپ که تغییر مسیربطرف پا میدهد
textualist U کسی که زیاد به نص یا لفظ اهمیت میدهد
transient U خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
lock spit U شیاری که مسیر راه را نشان میدهد
draught line U خطی که اب نشین کشتی رانشان میدهد
lightest U نانومتر nm که به شخص امکان دیدن میدهد
bifurcation gate U دریچهای که با دو مجراجریان را از خود عبور میدهد
lighted U نانومتر nm که به شخص امکان دیدن میدهد
gates U مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
chickens come home to roost <idiom> U زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد
plugs U امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
to be a long time in the coming U خیلی طولش میدهد تا بیاید [برسد]
stating U وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
states U وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
simultaneous U آنچه همزمان با چیز دیگری رخ میدهد
null U حرفی که معنای هیچ چیز میدهد.
optical U فرآیندی که اجازه میدهد علامتها یا خط وط خاص
stated U وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
locomotor ataxy U بی نظمی در حرکت دست و پا که از سفلیس رخ میدهد
frequenting U آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
gates U مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
queen's bounty U دستلافی که ملکه بزن سه قلوزاییده میدهد
gate U دروازهای که عمل AND منط قی را انجام میدهد
gate U مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
gates U دروازهای که عمل AND منط قی را انجام میدهد
frequent U آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
gate U مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
frequented U آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
wet behind the ears <idiom> U نابالغ ،دهانش بوی شیر میدهد
whyŠthere is the answer U شرط در امده تقریبا معنی میدهد
fasts U که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
frequents U آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
state U وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
fast U که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
fasted U که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
waterline U خط روی بدنه قایق که حد اب را نشان میدهد
combo box U ورودی- خروجی متفاوت را نمایش میدهد
state- U وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
fastest U که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
rate gyro U ژایرویی که میزان تغییروضعیت را نشان میدهد
displayed U وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
discrete U که در واحدهای جداگانه کوچک روی میدهد
A dictionary tell you what words mean . U فرهنگ زبان معنی کلمات را میدهد
plugging U امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
to be long in coming U خیلی طولش میدهد تا بیاید [برسد]
displays U وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
music mistress U بانویی که موزیک یاد میدهد معلمه موسیقی
service chevron U علایم بازویی که خدمات جنگی را نشان میدهد
calculator U ماشین الکترونیکی که پاسخ مشکلات عددی را میدهد
NOR function = U مدار الکترونیکی یا قطعهای که تابع NOR را انجام میدهد
force U کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
forces U کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
diabase U نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
intelligence quotient U عددی که هوش و زیرکی شخص را نشان میدهد
neper U واحدی که نسبت اسکالر دوجریان را نشان میدهد
forcing U کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
NOT function U مدار الکترونیکی یا قطعه که تابع NOT را انجام میدهد
setters U سگی که با خزیدن محل شکار را نشان میدهد
protagon U جسم فوسفوری که جزاصلی سفیده مخ را تشکیل میدهد
registries U پایگاه داده که پایه ویندوزرا تشکیل میدهد
witness stand U محلی که شاهد درانجا ایستاده و شهادت میدهد
registry U پایگاه داده که پایه ویندوزرا تشکیل میدهد
transition U نقط های در برنامه یا سیستم که تغییری رخ میدهد
database U تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
paralleling U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
transparencies U مقداری از یک تصویر دیگر در زیر آن نشان میدهد
transparency U مقداری از یک تصویر دیگر در زیر آن نشان میدهد
amplifiers U مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد
parallel U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
calculators U ماشین الکترونیکی که پاسخ مشکلات عددی را میدهد
transitions U نقط های در برنامه یا سیستم که تغییری رخ میدهد
parallels U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
parallelling U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
databases U تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
parallelled U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
self- U سیستمی که خود را با کارهای مختلف تط بیق میدهد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com