English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 80 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Notes . Comments . Remarks. U ملاحظات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
I have no comments make . No comments . U از اظهار نظر معذوریم
comments U توضیحات
comments U نکات
Your guess is as good as mine . It is anybodys guess. I have no comments to make . U والله چه عرض کنم
remarks U توضیح
remarks U توجه
remarks U تفسیر
remarks U افهار نظر کردن
remarks U عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
remarks U نکته
remarks U افهار بیان
remarks U افهار داشتن افهار نظریه دادن
are there any remarks? U ایا کسی نظریهای
are there any remarks? U دارد
remarks U ملاحظه
remarks U تذکر
remarks U تبصره ملاحظه کردن
personal remarks U اشارات وسخنانی که به شخصیت کسی برخورد
his opening remarks U نخستین گفتههای وی
personal remarks U انتقادات شخصی
His remarks are unfounded. U حرفهایش پایه واساسی ندارد
Profound remarks . U بیانات وگفته های پرمغز
I take exception to the tone of your remarks. U من به لحن سخنان شما اعتراض می کنم.
I dont like such remarks one bit . U از این حرفها هیچ خوشم نمی آید
Tendentious articles and remarks . U مطالب واظهارات غرض آمیز ( غرض آلود )
To bully . To make unreasonable remarks. U زور گفتن ( حرف زور زدن )
What kind of talk is that ? I object to your remarks (state ments) U این چه فرمایش است می فرمایید ! ( در مقام اعتراض )
notes U تبصره قبض
notes U نامه رسمی
notes U نامهای که به وسیله نماینده سیاسی به حکومت خارجی تسلیم میشودaide-memoire
notes U pro-memoria
notes U ملاحظه کردن
notes U تفسیر
notes U یادداشت سخنرانی
to take notes of U خلاصه نویسی کردن از
to take notes of U یاد داشت برداشتن از
notes U درنظر گرفتن
notes U ثبت کردن
notes U اهنگ صدا نت موسیقی
notes U خاطرات یادداشت
notes U تبصره یادداشت ها
notes U یادداشت کردن
notes U بخاطرسپردن
notes U سند
notes U کلید پیانو
notes U یادداشت درسی
notes U یادداشت
notes U تذکر
notes U توجه
notes U اسکناس
notes U توجه کردن ذکر کردن
notes U نت موسیقی نوشتن
promissory notes U سند بدهی
re issuable notes U اوراق بهادار در وجه حامل که پس از یک بار پرداخت دوباره قابل استفاده هستند
to preach from notes U از روی یاد داشت وضع کردن
promissory notes U برگه بدهی
promissory notes U اسناد اعتباری
lecture notes U جزوه درس دانشگاهی
promissory notes U سند ذمهای
credit notes U سند بدهی
credit notes U برگ بستانکار
credit notes U صورت وضعیت اعتباری
credit notes U اعلامیه بستانکاری
promissory notes U سفته
promissory notes U فته طلب
half-notes U نیم پرده
article had two notes U ماده یکم دو تبصره
article had two notes U داشت
identic notes U منظوریادداشتهایی با مضمون واحداست که چند دولت به یک دولت می دهند . چون این یادداشتها جداگانه تسلیم میشود عمل هر دولت فاهرا"مستقل از عمل دولت دیگراست تسلیم این یادداشتهاعمل غیردوستانه تلقی میشود
identic notes U یادداشتهای همانند
promissory notes U فته طلب یا پته طلب قبض عندالمطالبه
field notes U یادداشتهای صحرایی
exchange of notes U نوعی ازموافقتهای سیاسی است که به وسیله مبادله اسنادی بامضمون واحد و حاوی مواردو مطالب مورد توافق طرفین متبادلین انجام میشود
exchange of notes U مبادله یادداشتها
bank notes U اسکناس
materials transfer notes U برگه انتقال مواد
materials transfer notes U دستورانتقال مواد
To exchange views with someone . . To compare notes with some one. U با کسی تبادل نظرکردن
To talk rot. To talk through ones hat. To make irrelevant remarks. U پرت وپلا( چرت وپرت ) گفتن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com