Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
very large scale integration
U
قطعه
large scale integration
U
مجتمع سازی در مقیاس بزرگ
very large scale integration
U
مجتمع سازی در مقیاس بسیار بزرگ
super large scale integration
U
قط عه
ultra large scale integration
U
مجتمع سازی در مقیاس ماوراء بزرگ
wafer scale integration
U
یک قطعه بزرگ که از مدارهای مجتمع کوچکتر تشکیل شده است که بهم وصل هستند
small scale integration
U
قطعه
small scale integration
U
مجتمع سازی در مقیاس کوچک
medium scale integration
U
مدار مجتمع با دو قطعه
medium scale integration
U
مجتمع سازی در مقیاس متوسط
large-scale
U
مقیاس بزرگ
large-scale
U
در مقیاس بزرگ
large scale
U
بمقدار زیاد
large scale
U
نسبتا زیاد بمعیار وسیع
large scale
U
در مقیاس بزرگ
large-scale
U
نسبتا زیاد بمعیار وسیع
large-scale
U
بمقدار زیاد
large scale
U
مقیاس بزرگ
large scale raid
U
حمله ناگهانی تعداد زیاد پلیس
large scale computer
U
سیستم کامپیوتر قوی
sale on a large scale
U
فروش زیاد
large scale map
U
نقشه مقیاس بزرگ
large scale computer
U
که میتواند به حافظه با فرفیت بالا دستیابی داشته باشد و نیز وسایل پشتیبان مثل کاربران چندتایی
large scale production method
U
روش تولیدانبوه
large scale production method
U
روش تولیدبه مقیاس وسیع
integration
U
انجام چندین عمل با هم
integration
U
یکپارچگی
integration
U
ائتلاف
integration
U
مجتمع سازی
integration
U
یکپارچگی اتحاد عناصر مختلف اجتماع
integration
U
انضمام
integration
U
یکی کردن و بهم پیوستن پیوستگی اجزاء
integration
U
انتگرال گیری
social integration
U
یکپارچگی اجتماعی
seamless integration
U
فرایندشامل کردن وسیله بانرم افزارجدیددر سیستم بدون مشکل
personality integration
U
یکپارچگی شخصیت
integration by parts
U
انتگرال گیری جز به جز
[ریاضی]
integration by parts
U
انتگرال گیری جز به جز
[فیزیک]
horizontal integration
U
تمرکز افقی
economic integration
U
همبستگی اقتصادی
radius of integration
U
شعاع ترکیب عمل جنگ افزارهای معمولی با جنگ افزار اتمی
variable of integration
U
متغیر انتگرال
[ریاضی]
vertical integration
U
ادغام عمودی
horizontal integration
U
انضمام افقی
Constant of integration
U
ثابت انتگرال گیری
[ریاضی]
horizontal integration
U
ادغام افقی
economic integration
U
یکپارچگی اقتصادی
double integration method
U
روش انتگرال دوبل
rate integration gyro
U
ژایرویی با یک درجه ازادی که محور خروجی ان با مایع چسبناکی به محور دوران متصل شده
battery integration end radar display
U
equipment
battery integration end radar display
U
وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
in large
U
بمقیاس زیاد
large n
U
بتفضیل
large n
U
ازادانه
large n
U
مفصلا بطور کلی
in large
U
بمقدار زیاد
large n
U
ازادی
large n
U
سر بسته همینطوری
the large one
U
بزرگه
so large
U
باین بزرگی
so large
U
چندان بزرگ بقدری بزرگ
by and large
U
کلا
by and large
<idiom>
U
روی هم رفته
by and large
U
رویهمرفته
at large
U
به طور کلی
[معمولا]
large
U
بزرگ
large
U
سترگ بسیط
large
U
وسیع
large
U
جامع
large
U
جادار
large
U
درشت لبریز
large
U
پهن
large
U
کامل
large
U
حجیم
large
U
هنگفت
to a large extent
U
زیاد
to a large extent
U
تا حد زیادی
to a large extent
U
خیلی
large minded
U
دارای فکر وسیع
large minded
U
ادم فهمیده
large minded
U
متفکر
large minded
U
ادم فرفیت دار
to set at large
U
رهاکردن
to set at large
U
ازاد کردن
large model
U
مدل حافظه که کد و داده تا کلید بایت جریان دارند ولی اندازه ترکیبی باید از مگابایت کمتر باشد
gentleman at large
U
قای بیکار
large ship
U
ناو بزرگ
large sized
U
بزرگ
gentleman at large
U
کسیکه وابسته بدرباراست و کار ویژهای ندارد
large leaved
U
گل بوته
large intestine
U
قولون روده فراخ
it is unusually large
U
ازاندازه معمول بزرگتراست
large hande a
U
دارای دست بگیر گیرنده
statute at large
U
چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی
large hande a
U
دست باز
large detail
U
جزء بزرگ
large sized a
U
بزرگ
of a large size
U
بزرگ
large adv
U
بیشتر
large adv
U
زیاد
it is unusually large
U
فوق العاده بزرگ است
large hande a
U
حریص
large intestine
U
معاء غلاظ
large intestine
U
روده بزرگ
large hearted
U
نظر بلند
large hearted
U
سخاوتمند بخشنده
in large quantities
U
بمقادیرزیاد
in large quantities
U
خیلی خیلی
large hearted
U
مساعد
large hearted
U
همدرد
large handed
U
دست باز
large aircraft
U
هواپیمای بزرگ
was grinted in large t.
U
با حروف درشت چاب
a large car
U
یک اتومبیل بزرگ
large spread
U
فاصله گلوله ها راکم کنید
large spread
U
مروحه خیلی باز است
large ship
U
کشتی که بیش از 731 مترطول داشته باشد
considerably large
U
بس بزرگ
set at large
U
ازاد کردن
large wheel
U
چرخبزرگ
large white
U
خوک سفید انگلیسی
set at large
U
ول کردن
large ship
U
کشتی بزرگ
large blade
U
تیغهبزرگ
he inherited a large fortune
U
دارایی زیادی بمیراث برد دارایی زیادی به او رسید
large chopping knife
U
ساطور
There he is in the flesh. there he is as large as life.
U
خودش حی وحاضر است
He left a large fortuue.
U
ثروت هنگفتی را به ارث (باقی )گذاشت
large detached house
U
خانهویلایی
very large data base
U
پایگاه داده بسیار بزرگ
large leaved hybrid petunia
U
اطلسی دهن اژدر
scale
U
جدول
scale
U
مقیاس نقشه
scale
U
درجه بندی
scale down
U
کاهش مقیاس
scale
U
حرکت تعادلی ژیمناستیک کندن فلسهای ماهی
scale
U
مقیاس کردن
scale
U
قپان
scale down
U
به نسبت ثابت
scale down
U
کاهش
scale down
U
کاهش تدریجی
scale
U
درجه
scale
U
مقیاس
scale up
U
افزایش
scale up
U
افزایش به نسبت ثابت
scale up
U
افزایش مقیاس
scale
U
ستون درجه رسوب جدار داخلی دیگ بخارناو
scale
U
شاخص
scale
U
میزان مقیاس درجه
scale
U
طبله
scale
U
طبلک درجه
scale
U
کار کردن با حجم کوچک یا بزرگ داده
scale
U
قطعه
m f scale
U
مقیاس نرینگی- مادینگی
scale
U
خطکش
scale
U
ترازو
scale
U
مقیاس گذاشتن
to scale down
U
پایین اوردن ومطابق مقیاس قراردادن
to scale up or down
U
مقیاس چیزیرابزرگتر یاکوچکتر کردن
y scale
U
در عکس هوایی مایل مقیاسی خطی است که موازی با خط محوراصلی عرضها کشیده میشود
x scale
U
مقیاس طولی عکس
x scale
U
در عکس هوایی مایل مقیاس خطی است که موازی با خط افق حقیقی عکس کشیده میشودc
z scale
U
مقیاس " زی "
scale
U
ن
two scale
U
دو مقیاسی
f scale
U
مقیاس اف
z scale
U
نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
scale
U
نرخ دو مقدار
scale value
U
ارزش مقیاسی
k scale
U
مقیاس ک
two scale
U
دودویی
t scale
U
مقیاس T
scale
U
فلس پشم
[این عامل اصلی کهنه جلوه نمودن فرش در اثر کنده شدن فلس از سطح پشم در اثر مرور زمان و راه رفتن بر روی فرش می باشد.]
scale
U
مشابه 8865
scale
U
کمتریا افزایش نسبت
scale
U
دسته بندی
scale factor
U
ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
scale of balance
U
کپه
scale factor
U
ضریب مقیاس
scale of preferences
U
مقیاس رجحانها
stanine scale
U
مقیاس نه بخشی
scale leaf
U
برگقطعهای
tempo scale
U
میزانتمپو
scale of weights
U
جدول وزنهایی که اسب مسابقه باید تحمل کند
scale of project
U
وسعت طرح
transfer scale
U
پایهانتقال
vernier scale
U
قالبنمایش
scale of project
U
اندازه طرح
scale of production
U
مقیاس تولید
scale factor
U
ضریب اندازه
scale factor
U
پیمایش
scale factor
U
مقیاس گذاری
exposure scale
U
جدول پرتوگیری
[عکاسی]
rating scale
U
مقیاس درجه بندی
scale of preferences
U
مقیاس برتریها
ration scale
U
مقیاس نسبتی
ration scale
U
مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
reasonable scale
U
مخارج متعارفه
return to scale
U
بازده نسبت به مقیاس
scale armor
U
زره پولک دار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com