English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 79 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inch U اینچ
to inch out U خرد خرد بیرون کردن
inch by inch U خردخرد
inch by inch U اینچ اینچ
inch U حرکت کردن
inch U مقیاس طول برابر 45/2سانتی متر
inch U واحد طول در سیستم غیرمتریک برابر 045/2سانتیمتر
inch U پیمودن مسیر [به طریق آهسته]
acre inch U 21/1 یک جریب اب
he is a man every inch of him U مردواقعی است
he is a man every inch of him U با تمام معنی مرد است
eight inch disk U فلاپی دیسک با فرفیت بالا که قط ر هشت اینچی دارد
bytes per inch U تعداد بایت ها در یک واحد اینچ
dots per inch U نقطه در هر اینچ
character per inch U دخشه در اینچ
eight inch disk U درایو دیسک برای دیسک هشت اینچی
character per inch U کاراکتر دراینچ
trackes per inch U شیار در اینچ
square inch U اینچ مربع
track per inch U مقیاسی از تراکم ذخیره دیسکهای مغناطیسی
within an inch of one's life <idiom> U نفسهای آخر را کشیدن
He was every inch a frenchman. U اویک فرانسوی تمام عیار بود
RPI [row per inch] U رجشمار نسبت به اینچ
ounce per inch square U اونس اینچ مربع
pound per square inch U پوند بر اینچ مربع
give someone an inch and they will take a mile <idiom> U اگربه مرده روبدی میگه کفن پولک دوزی میخواهم
I wont budge an inch. U من که از جایم تکان نخواهم خورد
tons per inch immersion U تناژ ناو بر حسب عمق اب
tracks U خط اهن جاده
tracks U راهچه
tracks U تعداد شیارهای داده هم مرکز روی سطح دیسک در واحد اینچ
tracks U شیار روی دیسک مغناطیسی که حاوی آدرس فایل ها و... که روی شیارهای دیگر ذخیره شده اند است
tracks U محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
tracks U یکی از چند حلقه هم مرکز روی دیسک مغناطیسی یا خط وط نازک روی نوار که نوک خواندن و نوشتن به آن دستیابی دارد و در امتداد آن روی سکتورهای مختلف داده ذخیره شده است
tracks U دنبال کردن یک مسیر به درستی
tracks U رد
in one's tracks <idiom> U ناگهانی ،بیدرنگ
tracks U مسیر دو
tracks U خط
tracks U شیار
tracks U اثار
tracks U مسیر
tracks U دنبال کردن
tracks U پی کردن
tracks U توالی ردپاراگرفتن
tracks U تسلسل
tracks U مسابقه دویدن
tracks U نشان
tracks U راه
tracks U اثر
tracks U رد پا
tracks U پیگردی کردن
tracks U باریکه
tracks U لبه
tracks U مسیرطی شده
tracks U ردیابی کردن
tracks U با طناب کشیدن راه
tracks U پیدا کردن
tracks U پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracks U ادامه گوی در مسیربولینگ
tracks U زمین بازیهای میدانی
tracks U خط سیر
tracks U تعقیب مسیر کردن
tracks U تعقیب کردن
tracks U در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
tracks U ایز
tracks U ایز راه
tracks U جاده
railway tracks U مسیر راه اهن
railway tracks U خط اهن
stop in one's tracks <idiom> U سریه متوقف شدن
cover one's tracks <idiom> U پنهان کردن یا نگفتن اینکه شخصی کجا بوده (پنهان کاری کردن)
caterpillar tracks U وسائلنقلیهسنگینمثل"تانک"
mine tracks U ریلهای مین گذاری ناوها
cinder tracks U زمین دو
follow in one's footsteps (tracks) <idiom> U دنبال روی دیگری
wrong side of the tracks <idiom> U قسمت فقیرنشین شهر
number of tracks sign U شمارهعلائملبه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com