Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
interface human machine interface
U
امکانات بهبود رابط ه بین کاربرد و سیستم کامپیوتری
configuration
U
شکلبندی
configuration
U
هیئت پذیری
configuration
U
ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
configuration
U
ترکیب
configuration
U
شکل
configuration
U
قواره
configuration
U
ارایش فضایی
configuration
U
پیکرمان
configuration
U
وضعیت کامپیوتر که به سیستم یا برنامه اجازه تشخیص داده شده میدهد
configuration
U
روش تنظیم و نصب سخت افزار و نرم افزار سیستم کامپیوتری
configuration
U
ترکیب
configuration
U
تنظیمات
configuration
U
پیکربندی
configuration
U
شکل بندی
configuration
U
وضعیت یا موقعیت
configuration
U
شکل قواره
configuration
U
هیئت
configuration
U
پیکربندی
configuration
U
ترتیب
advanced
U
ترقی کرده پیش افتاده
advanced
U
جلوافتاده
advanced course
U
دوره عالی
advanced
U
عالی
advanced
U
جلویی مقدم
advanced
U
پیشرفته
advanced
U
روش ذخیره سازی داده روی دیسک سخت که سریع تر و کاراتراز RLL است
advanced
U
که به سیستم عامل اجازه میدهد سخت افزارهای مناسب را خودکار تشخیص دهد
advanced
U
سیستم نرم افزاری
advanced
U
Protocol CommunicationControl Dataپروتکل پیشرفته کنترل ارتباطات
advanced
U
بسیار پیچیده و مشکل برای یادگیری
advanced
U
پروتکلهای IBM که امکان اتصال Peer-to-Peer را بین ایستگاههای کاری متصل به شبکه SNA فراهم می کنند که LU هم نامیده می شوند
advanced
U
برنامهای با الگوهای پیچیده برای کاربر با تجربه
advanced
پیشرفته
advanced
U
یک نوع واسط استاندارد برای CD-ROMها
inversion of configuration
U
وارونگی پیکربندی
absolute configuration
U
پیکر بندی مطلق
configuration management
U
مدیریت پیکربندی
configuration file
U
فایل پیکربندی
spider configuration
U
پیکربندی عنکبوتی
nuclear configuration
U
ترکیب هستهای
planar configuration
U
پیکربندی مسطح
atomic configuration
U
ارایش اتمی
electron configuration
U
ارایش الکترونی
field configuration
U
ترکیب و شکل میدان
retention of configuration
U
حفظ پیکربندی
hardware configuration
U
پیکربندی سخت افزار
advanced pawn
U
پیادهای که از نیمه صفحه گذر کرده باشد
advanced timing
U
ادوانس
advanced level
U
پایه مهارت عالی در سطح عالی
advanced work
U
استحکامات اصلی ساختمان
advanced countries
U
کشورهای پیشرفته کشورهای توسعه یافته
advanced pawn
U
پیاده پیش رفته
advanced capitalism
U
سرمایه داری پیشرفته
advanced basic
U
بیسیک پیشرفته
advanced rigging
U
ملوانی پیشرفته
advanced ignition
U
اوانس احتراق
advanced level
U
پیشرفته
high lift configuration
U
شکل برای زیاد
centralized network configuration
U
ساختار شبکهای متمرکز
advanced landing field
U
پایگاه هوایی مقدم
advanced individual training
U
اموزش تکمیلی انفرادی
advanced fleet anchorage
U
لنگرگاه مقدم ناوگان
Advanced Technology Attachment
U
خصوصیتی در ATA توسعه یافته توسط Quantum Lorp که حاوی واسط استاندارد سریع برای ارسال چندین مگابایت داده است
advanced landing field
U
پایگاه فرود مقدم
advanced unit training
U
اموزش تکمیلی واحد اموزش تکمیلی یکان
Advanced Technology Attachment
U
حالت معمول از واسط SCSI که تحت نام IDE هم شناخته شده است
The date of the meeting has been advanced.
U
تاریخ جلسه جلو افتاده است
Advanced Technology Attachment
U
واسط استاندارد برای اتصال دیسک سخت یا CD-ROM به کامپیوتر
Advanced Technology Attachment
U
مگابایت دار ثانیه دارد
Advanced Technology Attachment
U
واسط واسط استاندارد که به ROM-CD را درایو نوار اجازه میدهد به پورت ATA متصل شود
advanced progressive matrices test
U
ازمون ماتریسهای مدرج پیشرفته
hunger for power
[craving for power]
U
میل شدید به قدرت
interface
U
که شامل : کانال ورودی /خروجی
interface
U
مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد
interface
U
وجه مشترک
interface
U
پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
interface
U
مدار کامپیوتری را اتصالی که به داده موازی امکان ارسال و دریافت میدهد.
interface
U
مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
interface
U
واسط واحد پردازش و باس IEEE
interface
U
دفتر مشترک قسمتها
interface
U
سطح مشترک
interface
U
استاندارد باس واسط بین کامپیوتر و قطعه آزمایشگاهی
interface
U
استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم
interface
U
تخته جانبی که به کامپیوتر امکان میدهد تا با وسایل مشخصی واسط باشد یا استاندارد مشخصی را رعایت کند
interface
U
و به عنوان پردازنده واسط عمل میکند
interface
U
یچ بسته که با جریان داده کار میکند
interface
U
کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند
interface
U
میانجی
interface
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface
U
فاصل
interface
U
رابط
interface
U
وصل کردن از طریق رابط
interface
U
واسط
interface
U
نرم افزاری که به برنامه ها و داده یک سیستم امکان اجرا در دیگری را میدهد
interface card
U
کارت رابط
user interface
U
میانجی کمکی
communication interface
U
میانجی ارتباطی
centronics interface
U
رابط موازی
centronics interface
U
واسط چاپ موازی که توسط Centronics Inc پیشنهاد شده است
expansion interface
U
تخته مدار که به یک فردامکان میدهد تا گردانندههای دیسک
eia interface
U
یک رابط استاندارد میان دستگاههای جانبی وریزکامپیوترها و مدمها وترمینالها
standard interface
U
رابط استاندارد
standard interface
U
واسطه استاندارد
serial interface
U
رابط سری
parallel interface
U
رابط موازی
friendly interface
U
ترکیب تجهیزات ترمینالی وبرنامههای کامپیوتری
expansion interface
U
حافظه جانبی وسایر دستگاههای جانبی رابه یک کامپیوتر اصلی اضافه کند
electrical interface
U
تداخل الکتریکی
graphical user interface
U
استفاده میکند و به نرم افزار امکان کنترل آسانتر میدهد. دستورات سیستم که لازم به نوشتن نیستند
graphical user interface
U
واسط بین سیستم عامل و برنامه و کاربر از تصاویر گرافیکی و نشانه ها برای نمایش توابع یا فایل
general purpose interface
U
میانگیر همه منظوره
MIDI interface card
U
کارت آداپتور که به اتصالی در PC وصل میشود و امکان ارسال دریافت داده MIDI را فراهم میکند
human machine interface
U
حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند
network interface card
U
کارت میانجی شبکه
man machine interface
U
سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای ارتباط ساده تر کاربر با ماشین
apple desktop interface
U
رابط رومیزی اپل
application program interface
U
میانجی یا رابط برنامه کاربردی
graphical user interface
U
میانجی نگارهای کاربر
computer interface unit
U
وسیله اتصال دستگاههای جانبی به کامپیوتر
programmable communications interface
U
رابط مخابراتی برنامه پذیر
system v interface definition
U
تعریف میانجی سیستم 5
input output interface
U
میانگیر ورودی- خروجی
general purpose interface bus
U
مسیر میانگیر همه منظوره
musical instrument digital interface
U
میانجی رقمی الات موسیقی
musical instrument digital interface
U
واسط سریال که قط عات الکترونیکی را بهم وصل میکند
enhanced system device interface
U
میانجی دستگاه سیستم پیشرفته
mail application programming interface
U
مجموعه استانداردها
fibre distributed data interface II
U
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد
small computer systems interface
U
واسط موازی سریع استاندارد , برای اتصال کامپیوتر به وسایل جانبی
fibre distributed data interface
U
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال دده مگابایت در ثانیه است
small computer system interface
U
میانجی سیستم کامپیوتری کوچک
mail application programming interface
U
که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
power
U
قدرت نیرو
to the power of
[three]
U
به توان
[سه]
[ریاضی]
power
U
توان
[ریاضی]
power
U
حداکثر تلاش در کمترین زمان
power
U
نیرو بخشیدن به نیرومند کردن
power
U
توان نیرو
power on
U
روشن کردن
power
U
قوه
[ریاضی]
power
U
قوه یا توان
power 0
U
تلاش برای سرعت بیشتر ضمن مسابقه با 02 پاروزن پی درپی
power
U
شدت
power
U
توانایی
power
U
انرژی
power
U
قوه
power
U
راندن
power
U
اقتدار و اختیار
power
U
دولت
power
U
قدرت دیدذره بین
power down
U
قطع برق خاموش کردن
will-power
U
قدرت اراده
will-power
U
عزم راسخ
power
U
توان
power
U
برقی
power
U
دستگاه برقی
useful power
U
توان مفید
useful power
U
قدرت مفید
e. power
U
نیروی اجرایی
e. power
U
قوه مجریه
power saw
U
دستگاه اره
will to power
U
قدرت خواهی
will-power
U
تصمیم
will-power
U
اراده
power down
U
خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید
power
U
زور بکاربردن
power
U
توان برقی
power
U
درشت نمایی قدرت دوربین
power
U
که باعث توقف کار کردن یا بد کار کردن قط عات الکتریکی میشود مگر اینکه باتری آنها برگردد
power saw
U
اره ماشینی
power
U
جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
power up
U
روشن کردن
power
U
برتری
power i
U
طرح شماره یک بازی با سه مدافع
power
U
برق
power
U
نیرو
i did all in my power
U
انچه در توانم بود کردم
power up
U
برق
p in power to do something
U
عدم نیروبرای کردن کاری
power
U
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
power
U
اصط لاح ریاضی برای بیان تعداد دفعاتی که یک عدد باید در خودش ضرب شود.
power
U
روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی
power
U
قدرت
power down
U
قطع نیرو
outside power
U
جریان خارجی
power
U
تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
power
U
خاموش کردن یک وسیله
power
[over somebody/something]
U
قدرت
[ بر کسی یا چیزی]
power
U
توان از دست رفته
power
U
توقف منبع تغذیه الکتریکی
power
U
بیان اینکه ولتاژ یک قطعه الکتریکی تامین شده است
will power
<idiom>
U
قدرت
power
U
اقتدار سلطه نیروی برق
power
U
خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
power
U
زور
power
U
حذف توان کامپیوتر
power
U
نرم افزار کامپیوترهای luptop و برخی صفحههای جدیدتر PC و صفحههای نمایش که برای حفظ انرژی قط عاتی که استفاده نمیشوند را به طور خودکار خاموش می کنند
power
U
قطعهای که اگر برای مدت زمان مشخص استفاده نشود خود را خاموش میکند
power
U
منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com