Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
human machine interface
U
حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند
interface human machine interface
U
امکانات بهبود رابط ه بین کاربرد و سیستم کامپیوتری
man machine interface
U
سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای ارتباط ساده تر کاربر با ماشین
Other Matches
interface
U
که شامل : کانال ورودی /خروجی
interface
U
مدار کامپیوتری را اتصالی که به داده موازی امکان ارسال و دریافت میدهد.
interface
U
مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
interface
U
واسط واحد پردازش و باس IEEE
interface
U
وصل کردن از طریق رابط
interface
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface
U
مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد
interface
U
فاصل
interface
U
رابط
interface
U
پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
interface
U
استاندارد باس واسط بین کامپیوتر و قطعه آزمایشگاهی
interface
U
نرم افزاری که به برنامه ها و داده یک سیستم امکان اجرا در دیگری را میدهد
interface
U
سطح مشترک
interface
U
دفتر مشترک قسمتها
interface
U
یچ بسته که با جریان داده کار میکند
interface
U
وجه مشترک
interface
U
میانجی
interface
U
کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند
interface
U
و به عنوان پردازنده واسط عمل میکند
interface
U
تخته جانبی که به کامپیوتر امکان میدهد تا با وسایل مشخصی واسط باشد یا استاندارد مشخصی را رعایت کند
interface
U
استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم
interface
U
واسط
expansion interface
U
تخته مدار که به یک فردامکان میدهد تا گردانندههای دیسک
standard interface
U
رابط استاندارد
interface card
U
کارت رابط
friendly interface
U
ترکیب تجهیزات ترمینالی وبرنامههای کامپیوتری
expansion interface
U
حافظه جانبی وسایر دستگاههای جانبی رابه یک کامپیوتر اصلی اضافه کند
electrical interface
U
تداخل الکتریکی
eia interface
U
یک رابط استاندارد میان دستگاههای جانبی وریزکامپیوترها و مدمها وترمینالها
parallel interface
U
رابط موازی
serial interface
U
رابط سری
standard interface
U
واسطه استاندارد
communication interface
U
میانجی ارتباطی
centronics interface
U
رابط موازی
centronics interface
U
واسط چاپ موازی که توسط Centronics Inc پیشنهاد شده است
user interface
U
میانجی کمکی
graphical user interface
U
میانجی نگارهای کاربر
graphical user interface
U
استفاده میکند و به نرم افزار امکان کنترل آسانتر میدهد. دستورات سیستم که لازم به نوشتن نیستند
general purpose interface
U
میانگیر همه منظوره
application program interface
U
میانجی یا رابط برنامه کاربردی
MIDI interface card
U
کارت آداپتور که به اتصالی در PC وصل میشود و امکان ارسال دریافت داده MIDI را فراهم میکند
graphical user interface
U
واسط بین سیستم عامل و برنامه و کاربر از تصاویر گرافیکی و نشانه ها برای نمایش توابع یا فایل
input output interface
U
میانگیر ورودی- خروجی
network interface card
U
کارت میانجی شبکه
programmable communications interface
U
رابط مخابراتی برنامه پذیر
system v interface definition
U
تعریف میانجی سیستم 5
computer interface unit
U
وسیله اتصال دستگاههای جانبی به کامپیوتر
apple desktop interface
U
رابط رومیزی اپل
musical instrument digital interface
U
واسط سریال که قط عات الکترونیکی را بهم وصل میکند
musical instrument digital interface
U
میانجی رقمی الات موسیقی
small computer systems interface
U
واسط موازی سریع استاندارد , برای اتصال کامپیوتر به وسایل جانبی
small computer system interface
U
میانجی سیستم کامپیوتری کوچک
mail application programming interface
U
که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
mail application programming interface
U
مجموعه استانداردها
enhanced system device interface
U
میانجی دستگاه سیستم پیشرفته
general purpose interface bus
U
مسیر میانگیر همه منظوره
fibre distributed data interface
U
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال دده مگابایت در ثانیه است
fibre distributed data interface II
U
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد
machine
U
بیت اجرا میشود
machine sensible
U
قابل درک توسط کامپیوتر
machine
U
شیارانداختن روی فلز
machine
U
دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machine
U
بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
machine
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
machine
U
دستگاه
machine
U
سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
machine
U
ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
machine
U
کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
machine
U
خطای ناشی خرابی سخت افزار
machine
U
تراشکاری کردن صیقل کردن
two way machine
U
ماشین دو راهه
machine
U
کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
machine
U
براده برداشتن
machine
U
تراشیدن ماشین
machine
U
شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است را مشخص میکند
machine
U
خطای ناشی از خرابی قطعه
machine
U
ماشین شبیه سایز شده و عملیات آن
machine
U
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine
U
عمل پردازش دستورات در برنامه توسط کامپیوتر
machine
U
ماشین
machine
U
تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
machine
U
زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machine
U
یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machine
U
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machine
U
زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machine
U
فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
machine
U
کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
d.c. machine
U
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
machine
U
که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
machine
U
نرم افزاری که با سخت افزار سیستم به نزدیکی کار میکند
machine
U
دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
machine
U
تولید برنامه کد ماشین از برنامه HLL با ترجمه و اسمبلر کردن هر دستور HLL
machine
U
کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است
machine word
U
کلمه ماشین
object machine
U
ماشین مقصود
open machine
U
ماشین باز
planer machine
U
ماشین صفحه تراش
molding machine
U
دستگاه قالب گیری
multi way machine
U
دستگاه چند راهه
mortising machine
U
دستگاه کام کنی
milling machine
U
دستگاه فرز
mowing machine
U
ماشین علف چینی
mowing machine
U
علف چین
milling machine
U
ماشین فرز
milling machine
U
ماشین تراش
scouring machine
U
ماشین سمباده
milking machine
U
ماشین قابل حمل که داده ماشینهای مختلف را می پذیرد و به کامپیوتر بزرگتر ارسال میکند
planing machine
U
ماشین کندگی
machine welding
U
جوشکاری ماشینی
machine translation
U
ترجمه ماشینی
machine capacity
U
فرفیت ماشین
machine fault
U
عیب ماشین
machine fault
U
نقص ماشین
machine foundation
U
پایه دستگاه
machine frame
U
چارچوب دستگاه
machine gunner
U
مسلسل چی
machine independent
U
مستقل از ماشین
machine instruction
U
دستورالعمل ماشین
machine intelligence
U
هوش ماشین
machine interupption
U
وقفه ماشین
machine error
U
خطای ماشین
machine check
U
برسی ماشین
machine column
U
پایه یا ستون دستگاه
machine cycle
U
چرخه ماشین
machine dependent
U
وابسته ماشین
machine dependent
U
وابسته به ماشین
machine designer
U
طراح ماشین
machine down time
U
زمان توقف ماشین
machine down time
U
زمان معطلی دستگاه
machine equipment
U
تجهیزات ماشین
machine language
U
زبان ماشین
machine readable
U
خواندنی توسط ماشین
machine readable
U
قابل خواندن توسط ماشین
machine recognization
U
بازشناختی توسط ماشین
machine ringing
U
زنگ ماشینی
machine run
U
رانش ماشین
machine run
U
اجرای ماشین
machine operator
U
کارگردان ماشین
machine shop
U
کارگاه محاسبات ماشینی
machine time
U
وقت ماشین
machine oriented
U
ماشین گرا
machine operator
U
متصدی ماشین
machine learning
U
فراگیری ماشین
machine number
U
عدد سرعت هواپیما
machine number
U
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
tabulating machine
U
جدول نویس
machine oil
U
روغن ماشین
machine operating
U
عملکرد ماشین
machine operator
U
اپراتوردستگاه
machine operator
U
اپراتور ماشین
machine time
U
زمان ماشین کاری
printer machine
U
ماشین چاپ
fruit machine
U
جک پات
rowing machine
U
ماشینپایی
kidney machine
U
ماشینکمکیبرایافرادبیمار
cog in the machine
<idiom>
U
قطرهای از دریا
plaiting machine
U
دستگاه چین
[تا]
کن
[صنعت نساجی]
pleating machine
U
دستگاه چین
[تا]
کن
[صنعت نساجی]
plaiting machine
U
دستگاه چاکدار کن
[صنعت نساجی]
pleating machine
U
دستگاه چاکدار کن
[صنعت نساجی]
machine hall
U
راهرویماشین
fuelling machine
U
ماشینسوخت
pinball machine
U
ماشین پینبال
pinball machine
U
ماشین ساچمه پران
sub-machine gun
U
مسلسل دستی
sub-machine gun
U
تیربار دستی
sub-machine gun
U
تیربار خودکار
sub-machine guns
U
مسلسل دستی
sub-machine guns
U
تیربار دستی
sub-machine guns
U
تیربار خودکار
fax machine
U
فاکس
freezing machine
U
فریزر
[غذا و آشپزخانه]
fax (machine)
U
دستگاه فکس
facsimile (machine)
U
دستگاه فکس
drilling machine
U
دریل
[ابزار]
boring machine
U
دریل
[ابزار]
drilling machine
U
مته برقی
[ابزار]
sweeper
[machine]
U
ماشین خاکروب
boring machine
U
دستگاه مته
[ابزار]
drilling machine
U
دستگاه مته
[ابزار]
reeling machine
U
ماشین نخ پیچی
boring machine
U
مته برقی
[ابزار]
winnowing machine
U
ماشین باد افشانی
printer machine
U
دستگاه چاپ
seeding machine
U
ماشین تخم کاری
sequential machine
U
ماشین ترتیبی
shaping machine
U
دستگاه صفحه تراش
smart machine
U
ماشین هوشیار
snow machine
U
ماشین ایجاد کننده برف مصنوعی
sowing machine
U
ماشین تخم کاری
sowing machine
U
بذر افشان
spininning machine
U
ماشین یا دستگاه ریسندگی
spreading machine
U
مقسم بتن
seaming machine
U
ماشین درزگیری
dyeing machine
U
ماشین رنگرزی
punching machine
U
ماشین سوراخکن
punching machine
U
دستگاه منگنه
punching machine
U
دستگاه پانچ
reaping machine
U
ماشین درو
accept machine
دستگاه پذیرنده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com