Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
I remembered to post the letters .
U
یادم بود که نامه ها را پست کنم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
I dont quite remembered to post (mail)your letter.
U
کاملا" بخاطرم ماند ( یادم نرفت ) که نامه تان را پست کنم
remembered
U
بخاطراوردن
remembered
U
یاد اوردن بخاطر داشتن
The elephant has remembered India.
<proverb>
U
فیلش یاد هندوستان کرده است .
How come you remembered me ? What lucky chance brings you here
U
چه شد که یادی از ماکردی ؟
letters
U
حروف ارسالی به چندین آدرس با نام بدون تغییر در متن
letters
U
کاغذ ادبیات
letters
U
معرفت دانش
letters
U
باحروف نوشتن باحروف علامت گذاشتن اجازه دهنده
letters
U
نویسه
letters
U
معرفی نامه
letters
U
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
letters
U
سند
letters
U
نوشته
letters
U
نامه
letters
U
حرف چاپی
letters
U
حرف
letters
U
حرف الفباء
letters
U
مراسله
letters
U
اثارادبی
Are there any letters for me?
U
من نامه ای ندارم؟
letters of administration
U
سند مدیریت ترکه
letters of administration
U
اختیارنامه قیمومت
letters of administration
U
قیم نامه
block letters
U
حروف جداودرشت
letters of administration
U
حکم انتصاب امین ترکه سندی است که به موجب ان سمت مدیر یامدیره ترکه بلاوارث احراز میشود و به وی اختیار قیام به امور راجع به اداره ترکه را میدهد
letters of marque
U
حکم ضبط اموال بیگانگان
letters of procurator
U
وکالت نامه
letters of reprisal
U
اجازه نامه انتقام
swamped with letters
U
غرق نامه
letters missive
U
نامه رسمی پادشاه که در ان کسی برای اسقفی گماشته شده است
letters rogatory
U
نامه مشعر بر تقاضای نیابت قضایی
commonwealth of letters
U
جمهورنویسندگاه یا مولفین
covering letters
U
نامه توضیحی
covering letters
U
نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
covering letters
U
نامه پوششی
love letters
U
نامه عاشقانه
form letters
U
فرم نامه
open letters
U
نامه سر گشاده
abbreviated letters
U
حروف مقطعه
belles letters
U
ادبیات
commonwealth of letters
U
گروه نویسندگاه
letters patent
U
نامه سرگشوده
letters patent
U
نامهای که ازطرف دولت برای کسی فرستاده میشود تافورا بازنموده وبرای همه بخواند
letters patent
U
نامه سرگشاده
uncial letters
U
حروفی که در کتابهای خطی سدههای 8 میلادی بکارمیبردند....بحروف درشت
the profession of letters
U
تالیف
the profession of letters
U
نویسندگی
print letters
U
دستخطی که مانند چاپ یاحروف چاپی باشد
weak letters
U
حروف عله
swamped with letters
U
کاغذ پیچ
palatal letters
U
حروف لطعی یا حنکی حروفی که با گذاردن زبان بکام دهان تلفظمیشوند
small letters
U
حروف کوچک چون bوa
signal letters
U
معرف
rogatory letters
U
نامه محتوی تفویض نیابت قضایی
republic of letters
U
جمهور اهل ادب
republic of letters
U
گروه ادبا
chain letters
U
نامهی زنجیری
letters patent
U
نامهای است که به وسایل مختلفه به مردم عرضه میشود تا ازمضمون ان همگان اگاه شوند
letters patent
U
نامه سرگشاده یا فرمانی که از طرف شاه به صاحب اختراعی داده شود
a man of letters
U
اهل قلم
letters testamentary
U
حکم یا خطاب دادگاه ذی صلاحیت
letters testamentary
U
خطاب به وصی دائربه اشتغال بامروصایت
letters testamentary
U
حکم وصایت
letters of request
U
rogatory
nassal letters
U
حروف غنه
nassal letters
U
حروف تو دماغی
I have some letters to write .
U
چند تا کاغذ باید بنویسم
lingual letters or linguals
U
حروف زبانی یا ذولقی
to space out letters
[text]
U
فاصله گذاری
[بین حروف را بیشتر کردن]
[رایانه شناسی ]
[چاپ]
In capital(block)letters.
U
با حرف بزرگ ؟( دستی یا چاپ؟ )
letters shift ltrs
U
مبدله حروف
amateur station call letters
U
علامت فرستنده تفننی
out post
U
نگهبان
first post
U
شیپور خبر شبانه
last post
U
شیپور خاموشی
last post
U
شیپورعزا
Would you post this for me, please?
U
ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
to post up
U
تکمیل کردن
to post up
U
مطلع کردن کامل دادن به
ex post
U
به اعتبار گذشته
ex post
U
بوقوع پیوسته
ex post
U
عملی
out post
U
نگهبانی
post-
U
مقام مسئولیت
the post has come
U
پست رسید
the post has come
U
پست امد
out post
U
پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی
ex post
U
واقعی
the post has come
U
پست وارد شد
post
U
مقام مسئولیت
post
U
محل ماموریت موضع
post
U
گماردن نگهبان قرار دادن
post
U
مربوط به پست
post
U
چوب تقویت
post
U
پست کردن
post
U
تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post
U
محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post
U
جرز
post
U
پادگان قرارگاه
post
U
پایگاه
post-
U
جرز
post-
U
چوب تقویت
post-
U
مربوط به پست
post
U
شغل
post-
U
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post
U
اگهی کردن اعلان کردن
post-
U
گماردن نگهبان قرار دادن
post
U
بدیوار زدن
post-
U
محل ماموریت موضع
post
U
تیرعمودی
post
U
تیر
post-
U
سیستم پستی پستخانه
post-
U
بسته پستی
post-
U
مجموعه پستی
post-
U
نامه رسان پستچی
post-
U
چاپار
post-
U
پست
post
U
وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post
U
وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post
U
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post
U
که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post-
U
عجله
post-
U
ارسال سریع پست کردن
post-
U
پست نظامی
post
U
ستون
post
U
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post-
U
پادگان قرارگاه
post-
U
پایگاه
post-
U
بدیوار زدن
post-
U
اگهی کردن اعلان کردن
post-
U
شغل
post-
U
پاسگاه
post
U
دیرک ستون
post-
U
تیرعمودی
post
U
چاپار
post-
U
ستون
post
U
نامه رسان پستچی
post-
U
وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post-
U
صندوق پست تعجیل
post-
U
وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post-
U
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post-
U
که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post-
U
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post
U
مجموعه پستی
post-
U
محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post
U
پست نظامی
post
U
سیستم پستی پستخانه
post
U
ارسال سریع پست کردن
post
U
پست
post-
U
تیر
post
U
پاسگاه
post
U
صندوق پست تعجیل
post
U
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post-
U
دیرک ستون
post-
U
تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post
U
بسته پستی
post-
U
پست کردن
post
U
عجله
post test
U
پس ازمون
post indexing
U
شاخص گذاری بعدی
post tensioning
U
پیش تنیدگی ناشی از کشش ارماتورهائی که بعد از بتن ریزی تحت کشش قرارگرفته و روی بتن عمل امده و سخت شده اتکاء دارد
post matter
U
چیزهای پستی
post haste
U
بسرعت شتاب فراوان
post hoc
U
پس از این
post horse
U
اسب چاپاری
post hostilities
U
بعد از خاتمه درگیریها
post hostilities
U
بعداز خاتمه مخاصمات
post processing
U
پس پردازی
post indexing
U
فهرست سازی بعدی
post time
U
زمان شروع اسبدوانی
post processing
U
پس پردازش
post juvenal
U
بعد از جوانی
post town
U
شهری که پستخانه مستقل دارد
post strike
U
بعد از تک هوایی
post mortem
U
پس از مرگ
post mortem
U
پس از واقعه
post multiplication
U
پس ضرب
post nuptial
U
بعد از ازدواج
post processor
U
پس پرداز
post obit
U
قابل اجرا پس از مرگ
post obit
U
بعد ازفوت
post of duty
U
پاسگاه
sentry post
U
پاسگاه
post oral
U
پشت دهنی
post order
U
حواله پستی
post position
U
محل اسب در شروع
post parade
U
رژه اسبها تا محل شروع
post mortem
U
پس از واقع
post processor
U
پس پردارنده
post meridiem
U
پس از نصف النهار
post strike
U
بعد از اجرای تک
post script
U
SYSTE ADOBE برای طراحی فاهر صفحات درسیستمهای ریزکامپیوتری ساخته شده است یک زبان شرح صفحه که توسط S
post script
U
مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
post road
U
جاده چاپارخانه دار
post road
U
جاده پستی
post restante
U
پست رستان
post race
U
مسابقهای که صاحب اسب قبلا نام اسب را ثبت میکند
post matter
U
محمولات پستی
post meridian
U
بعد از فهر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com