Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 27 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
I licked my lips
[in anticipation]
.
U
دهنم آب افتاد.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
He licked ( smacked ) his lips .
U
لب ودهنش آب افتاد ( از روی لذت وخوشی )
Other Matches
licked
U
تازیانه زدن مغلوب کردن
licked
U
فراگرفتن
licked
U
زبانه کشیدن
licked
U
زبان زدن
licked
U
لیسیدن
licked
U
لیسه
licked
U
لیس
lips
U
استاندارد و اندازه گیری توان پردازش از موتور واسط
lips
U
Second Per LogicalInferences
lips
U
واحد اندازه گیری سرعت برای کامپیوترهای نسل پنجم
he did not open his lips
U
خاموش ماند
to purse one's lips
U
قهر کردن
He had a cigar between his lips .
U
یک سیگار برگ گذاشته بود گوشه لبش
To pout ones lips .
U
لب غنچه کردن
he did not open his lips
U
لب نگشود
To lick ones lips .
U
شکم خود را برای چیزی صابون زدن
red lips
U
لبهای قرمز
to escape one's lips
U
از دهان کسی در رفتن
my lips are sealed
U
لبهایم رابسته اند
ripe lips
U
لبهای قرمز
purse the lips
U
بستن لبها
he did not open his lips
U
دهان نگشود سخن نگفت
From your lips to God's ears!
<idiom>
U
امیدوارم که حق با شما باشد، اما من کمی شک و تردید دارم.
smile played on his lips
U
تبسم برلبانش بوسه میزد
commissure of lips of mouth
U
سطحاتصالدولب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com