English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 30 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
His happiness consists in helping others. U خوشبختی او در این است که به دیگران کمک کند.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
consists U مرکب بودن از
Namely …viz …it consists of… U عبارت است از ...
it consists mainly U اصلاعبارت است از
it consists mainly U بیشتر عبارت است از
consists U شامل بودن عبارت بودن از
helping U یاری
helping U یک وعده یا پرس خوراک
helping U کمک
helping <adj.> U دارای مزیت
helping <adj.> U بدرد خور
helping <adj.> U به درد بخور
helping <adj.> U کمک دهنده
helping <adj.> U کمک کننده
helping hand U کمکبهفردی
happiness U خوشحالی
happiness U خوشی
happiness U شادی خوشنودی
happiness U خرسندی
i wish you happiness U خوشی شما راخواستارم
i wish you happiness U خوشی یا سعادت شما را می خواهم
happiness U شادکامی
to give somebody [something] a helping hand U به کسی [چیزی ] کمک کردن
to give somebody [something] a helping hand U به کسی [چیزی ] یک دست دادن
pursuit of happiness U به دنبال رضایت خاطر [خرسندی]
married happiness U خوشی زناشویی
material to happiness U لازمه خوشی
the road to happiness U راه خوشبختی
Money doesn't bring [buy] happiness. <proverb> U پول خوشبختی نمی آورد. [ضرب المثل]
One mustn't sk apple trees for oranges, France for sun, women for love, life for happiness. U نباید از درخت پرتقال انتظار سیب، از فرانسه انتظار آفتاب، از زنان انتظار عشق و از زندگی انتظار شادی داشت.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com