Perdic | He is unpredicateble. He acts haphazardly. | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 30 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	He is unpredicateble. He acts haphazardly. U	کارش حساب وکتابی ندارد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	haphazardly U	اتفاقی
	haphazardly U	اتفاقا
	haphazardly U	برحسب تصادف
	acts U	اعمال
	hovering acts U	قوانینی که بر رفت و امد کشتیهای خودی و اجنبی در محدوده معینی ازابهای کشور حکمفرمایی میکند
	indecent acts U	منکرات
	international acts U	اسناد بین المللی
	international acts U	مستندات بین المللی
	non serverign acts U	اعمال تصدی دولت
	play-acts U	بازی کردن
	play-acts U	نقش داشتن
	play-acts U	وانمود کردن
	play-acts U	تو بازی رفتن
	play-acts U	ادا در آوردن
	Provocative acts. U	اقدامات تحریک آمیز گ
	hovering acts U	قوانین ضد قاچاق
	hostile acts U	اقدامات دشمنانه
	acts of God U	حوادث ناگهانی و غیر قابل پیش بینی طبیعی
	acts of God U	قوه قهریه
	acts of God U	قوه جابره حوادث غیرمترقبه
	acts of God U	مشیت الهی
	acts of God U	اتفاق قهری
	acts of God U	حادثه قهری قوه قهریه
	acts of God U	افات سماوی
	Acts of Parliament U	قانون موضوعه
	adrama in acts U	درام درپنج پرده
	commission of acts U	ارتکاب عمل
	hostile acts U	اقدامات خصمانه
	acts based on private motives U	غرض ورزی

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy