English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 44 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
He had some fascinating tales to tell about europe. U چه تعریفها که از اروپانمی کرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fascinating U سحرامیز
fascinating U دلکش
fascinating U فریبنده
Europe U قاره اروپا
he was ordered to europe U او مامور اروپا شد
he was ordered to europe U او باروپاگسیل گردید
the concert of europe U دول متوافق اروپا
the concert of europe U منظوردولی هستند که پس ازشکست ناپلئون اول در سال 5181 در کنفرانس وین سیاست خارجی خود را با هم هماهنگ ساختند و این هماهنگی بخصوص در زمینه مسائل مربوط به بالکان وعثمانی محسوس بود
the play of europe U کشور سویس
council of europe U ن پیوستند
concert of europe U اتفاق دولت بزرگ اروپا نسبت به مسائل سیاسی
Talking of Europe ,please allow me … U حالا که صحبت از اروپ؟ است اجازه می خواهم ...
I am thinding of going to Europe. U خیال دارم به اروپ؟ بروم
to e. carpets to the europe U فرش به اروپا فرستادن
to tell tales U چغلی کردن
to tell tales U سخن چینی کردن
to tell tales U خبربری کردن
tales U خبرکشی
tales U افسانه
tales U داستان
tales U قصه
tales U حکایت شرح
tales U چغلی
tales U جمع حساب
How long wI'll you stay in Europe ? U چند وقت اروپا می مانید ؟
I have visited Europe time and again. بارها اروپا را دیده ام.
All of a sudden , he turned up in Europe . U یکدفعه سر از اروپا درآورد
He left his family in Europe . U خانواده اش را دراروپ؟ گذاشت
old wives' tales U شایعه
old wives' tales U حرفهای خاله زنکی
old wives' tales U عقیدهی قدیمی و مردود
old wives' tales U یاوه
fairy tales U داستان جن و پری
fairy tales U داستان باور نکردنی
fairy tales U دروغ شگفتانگیز
fairy tales U دروغ شاخدار
old wives' tales U خرافه
old wives' tales U حرف الکی
The climate of Europe desnt suit me. U حال آمدن ( بهوش آمدن )
Of this amount Europe's share is 20 percent. U از این مقدار ۲۰ درصد مال اروپا است.
travellers tell fine tales U جهاندیده بسیارگوید دروغ
To tell tales. To be a gossip(an informer) U خبر چینی کردن
My trip to Europe was business and pleasure combined . U سفرم به اروپ؟ هم فال بود وهم تماشا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com