Perdic | Group theory | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	group theory U	نظریه گروهها
	group theory U	نظریه گروهی
	Group theory U	نظریه گروه ها [ریاضی]

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	theory U	تئوری
	theory U	نظریه
	theory U	نگرش
	theory U	تحقیقات نظری
	theory U	فرض علمی
	theory U	اصل کلی
	theory U	علم نظری
	theory U	اصول نظری
	theory U	فرضیه
	in theory U	د رعالم فرض
	in theory U	درعلم نظری
	value theory U	نظریه ارزش
	theory of value U	نظریه ارزش
	second best theory U	نظریه بهترین دوم
	second best theory U	نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
	So much for theory! <idiom> U	به اندازه کافی از تئوری صحبت شد.
	theory U	نگره فرضیه
	theory U	مباحث ریاصیاتی محض
	theory U	فرضیه علمی تعلیم
	group U	مجموعهای از کاربران که با یک نام معرف شده اند
	out group U	برون گروه
	t group U	گروه حساسیت اموزی
	t group U	گروه T
	in group U	گروه خودی
	group U	دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
	group U	ناوگروه
	group U	گروه رزمی
	group U	جمع شدن
	group U	دسته دسته کردن
	group U	جمعیت گروه بندی کردن
	we group U	گروه خودی
	group U	انجمن
	group U	گروه
	group U	دسته
	group U	جمع کردن چندین وسیله با هم
	group U	مجموعهای از رکوردهای کامپیوری حاوی اطلاعات مربوط به هم
	group U	کلمه شش حرف در ارتباط تلگرافی
	group U	مجموعهای از نشانه ها یا فایل ها یا برنامه ها که در یک پنجره نشان داده می شوند
	group U	دسته بندی کردن
	group U	نشانهای که پنجرهای را نشان میدهد که حاوی مجموعهای نشانههای فایل یا برنامه هاست
	group U	کد مشخص کردن شروع و خاتمه گروهی از رگوردهای مربوط به هم یا داده ها
	group U	شیعه
	group U	حزب
	group U	طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
	group U	جمع اوری چندین چیز با هم
	field theory U	نظریه میدانی
	quantum theory U	تئوری کوانتوم
	quantum theory U	نظریه کوانتومی
	game theory U	این نظریه اغلب در تحلیل کردار انحصارچند جانبه بکار میرود واستراتژیهای مختلف را موردبررسی قرار میدهد
	facet theory U	نظریه رویه ها
	field theory U	تئوری میدان ها
	field theory U	نظریه اساسی میدان
	decision theory U	نظریه تصمیم گیری
	probability theory U	نظریه احتمال
	probability theory U	نظریه احتمالات
	game theory U	نظریه بازیها
	queing theory U	نظریه صف
	queuing theory U	نظریه صف بندی
	social theory U	نظریه اجتماعی
	duplicity theory U	نظریه دو جزیی
	electomagnetic theory U	نظریه الکترومغناطیسی
	electron theory U	نظریه الکترونی
	electron theory U	نظریه الکترونها
	electron theory U	تئوری الکترونی
	sampling theory U	نظریه نمونه گیری
	emission theory U	فرض اینکه نورعبارت است ازیک رشته ذرات سبک که ازجسم نورانی ریزش میکند
	representation theory U	نظریه نمایش
	replacement theory U	نظریه جایگزینی
	recapitulation theory U	نظریه بازپیدایی
	queuing theory U	نظریه صف
	queuing theory U	نظریه خط انتظار نوبت درتحقیق عملیات
	equilibrium theory U	نظریه تعادل
	decision theory U	تئوری تصمیم
	game theory U	نظریه بازی
	location theory U	نظریه تعیین محل استقرار صنعت
	location theory U	نظریه تعیین مکان
	local theory U	نظریه اختصاصی
	leg theory U	روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
	learning theory U	نظریه یادگیری
	labor theory of value U	تئوری ارزش کار
	labor theory of value U	براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
	labor theory of value U	نظریه ارزش کار
	kinetic theory U	نظریه جنبشی
	kinetic theory U	فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
	innovation theory U	ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
	innovation theory U	این نظریه اولین بار توسط جوزف شومپتر
	innovation theory U	نظریه نواوری
	information theory U	نظریه اطلاعات
	information theory U	نظریه خبر
	hartree theory U	نظریه هارتری
	logic theory U	نظریه منطقی
	mechanistic theory U	نظریه ماشینی نگری
	fuzzy theory U	نوعی منط ق در برنامه نویسی کامپیوتری که روشهای نتیجه گیری در مغز بشر را جانشین میکند
	game theory U	تئوری بازی
	general theory U	نظریه عمومی
	price theory U	اقتصاد خرد
	graph theory U	نظریه گرافها
	graph theory U	تئوری گراف
	price theory U	نظریه قیمت
	poisson theory U	تئوری پویسن
	plutonic theory U	فرضیهای که بموجب ان خارههای پی درپی پوسته زمین دراثرگرمای درست شده اند
	theory of law U	فلسفه حقوق
	perturbation theory U	نظریه اختلال
	one factor theory U	نظریه یک عاملی
	noncontinuity theory U	نظریه ناپیوستگی
	network theory U	نظریه شبکه
	neoclassical theory of value U	تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
	need press theory U	نظریه نیاز- فشار
	molecular theory U	نظریه مولکولی
	information theory U	نظریه اگاهی
	theory of numbers U	نظریه اعداد [ریاضی]
	trichromatic theory U	نظریه سه رنگی
	transformational theory U	نظریه تطور
	three component theory U	نظریه سه مولفهای
	underconsumption theory of U	نظریه دور تجاری بر مبنای مصرف ناکافی
	theory of saving U	نظریه مربوط به پس انداز
	theory of saving U	نظریه پس انداز
	theory of rent U	نظریه اجاره
	capital theory U	نظریه سرمایه
	theory of relativity U	نظریه نسبیت
	theory of preformation U	فرضیهای که بموجب ان هربخشی ازموجودالی درنطفه موجودبوده بایدبزرگ شود
	theory of numbers U	نظریه اعداد
	classical theory U	نظریه کلاسیک
	trireceptor theory U	نظریه سه گیرندهای
	two factor theory U	نظریه دو عاملی
	set theory U	نظریه مجموعه ها [ریاضی]
	valence theory U	نظریه والانسی
	economic theory U	نظریه اقتصادی
	atomic theory U	فرضیهء اتمی که تمام مواد راترکیبی از ذرات اتم میداند تئوری انفصال ماده
	viscoelastic theory U	نظریه ویسکوالاستیک
	automata theory U	نظریه ماشینها
	underconsumption theory of U	cycle business
	balance theory U	نظریه توازن
	underconsumption theory U	نظریه مصرف ناکافی
	theory of fault U	تئوری تقصیر
	cloaca theory U	اعتقاد به مقعدزایی
	set theory U	نظریه مجموعه ها
	continuity theory U	نظریه پیوستگی
	Order theory U	ترتیب جزئی [ریاضی]
	switching theory U	تئوری سوئیچینگ
	quantum theory U	مکانیک کوانتومی [فیزیک]
	switch theory U	نظریه راه گزینی
	set theory U	تئوری مجموعه ها
	communication theory U	نظریه ارتباط
	consumption theory U	نظریه مصرف
	communication theory U	تئوری مخابرات
	theory of epigensis U	فرض اینکه نطفه بوجودمیایدنه اینکه ازپیش بوده وپس ازمواقعه
	theory of accumulation U	نظریه انباشته
	communication theory U	نظریه ارتباطات
	tetrachromatic theory U	نظریه چهاررنگی
	management group U	ائتلاف تجاری
	sporadic group U	گروه نامنظم [ریاضی]
	finite group U	گروه متناهی [ریاضی]
	marginal group U	گروه حاشیهای
	minority group U	گروه اقلیت
	business group U	شرکت سهامی [شرکت]
	local group U	گروه محلی
	membership group U	گروه عضویت
	landing group U	گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
	management group U	ائتلاف چند شرکت
	cyclic group U	گروه دوری [ریاضی]
	leaving group U	گروه ترک کننده
	extra-group U	ناهمراه گروه [پرنده شناسی]
	splinter group U	گروهجداییطلب
	natural group U	گروه طبیعی
	noun group U	گروهکلمات
	repeating group U	الگوی داده مکرردریک رشته بیتی
	task group U	گروه ماموریت زمینی
	salvage group U	گروه بازیابی وسایل
	salvage group U	تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
	task group U	ناو گروه مامور اجرای عملیات
	tail group U	مجموعه دم که بعنوان یک واحد یا جزئی از هواپیمامسوب میشود
	user group U	گروه کاربران
	symmetry group U	گروه تقارن
	selected group U	گروه گزیده
	shot group U	گروه گلوله هایی که نزدیک هم به هدف خورده باشند
	side group U	گروه جانبی
	substituent group U	گروه استخلافی
	strength group U	گروه عمده قوای دریایی درعملیات اب خاکی
	spelling group U	حرف رمزی که نماینده یک گروه رمز یا کلمات رمز است
	reference group U	گروه مرجع
	product group U	کالاهی مشابه
	interest group U	علایقگروهی
	group practice U	گروهپزشکی
	ginger group U	افرادیکهکنارهمبایکدیگرکارمیکنند
	norm group U	گروه هنجار
	adverbial group U	گروه قیدی
	open group U	گروه باز
	within group variance U	پراکنش درون گروهی
	phosphoryl group U	گروه فسفریل
	pile group U	دسته شمعهائی که سر انها رادال بتنی می پوشاند
	point group U	گروه نقطهای
	user group U	گروه استفاده کننده
	thiocarbonyl group U	گروه تیوکربونیل
	primary group U	گروه نخستین
	tractor group U	گروه ناوچههای اب خاکی مخصوص پیاده کردن نفرات و خودروهای شنی دار اب خاکی
	standardization group U	گروه معیاریابی
	infinite group U	گروه نامتناهی
	acid group U	گروه اسید
	air group U	گروه هوایی