Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
photographic
U
وابسته به عکاسی
photographic
U
عکسی
photographic fixing
U
ثبوت عکاسی
photographic strip
U
نوار عکاسی
photographic accessories
U
لوازم عکاسی
photographic strip
U
باند عکاسی
photographic scale
U
مقیاس عکاسی
photographic chamber
U
اتاقکعکاسی
photographic chemistry
U
شیمی عکاسی
air photographic
U
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
photographic dosimetry
U
روش اندازه گیری میزان دوزاتمی جذب شده به وسیله افراد از روی عکس بدن انها
experts
U
ویژه گر
experts
U
نرم افزاری که دانش نصیحت و قوانین تصویب شده توسط خبره ها را در یک موضوع مشخص به داده کاربر اعمال میکند تا کمک به رفع یک مشکل
experts
U
شخصی که درباره موضوعی بسیار می داند
experts
U
ویژه کار
experts
U
اهل خبره
experts
U
کارشناس
experts
U
متخصص
experts
U
خبره
experts
U
تیرانداز ممتاز
experts
U
ماهر
experts
U
متخصص کارشناس
award of experts
U
نظر کارشناسان
experts opinion
U
رای کارشتاس
group
U
حزب
group
U
مجموعهای از نشانه ها یا فایل ها یا برنامه ها که در یک پنجره نشان داده می شوند
group
U
کد مشخص کردن شروع و خاتمه گروهی از رگوردهای مربوط به هم یا داده ها
group
U
گروه رزمی
group
U
نشانهای که پنجرهای را نشان میدهد که حاوی مجموعهای نشانههای فایل یا برنامه هاست
group
U
مجموعهای از کاربران که با یک نام معرف شده اند
group
U
جمع کردن چندین وسیله با هم
group
U
کلمه شش حرف در ارتباط تلگرافی
group
U
مجموعهای از رکوردهای کامپیوری حاوی اطلاعات مربوط به هم
group
U
جمع اوری چندین چیز با هم
group
U
طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
group
U
دسته دسته کردن
group
U
جمعیت گروه بندی کردن
group
U
انجمن
group
U
گروه
group
U
دسته بندی کردن
group
U
شیعه
group
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group
U
ناوگروه
group
U
جمع شدن
t group
U
گروه حساسیت اموزی
we group
U
گروه خودی
in group
U
گروه خودی
out group
U
برون گروه
group
U
دسته
t group
U
گروه T
user group
U
گروه کاربران
gas group
U
گروه گاز
functional group
U
گروه عاملی
formal group
U
گروه رسمی
finite group
U
گروه متناهی
[ریاضی]
user group
U
گروه استفاده کننده
cyclic group
U
گروه دوری
[ریاضی]
sporadic group
U
گروه نامنظم
[ریاضی]
group acceptance
U
پذیرش گروهی
group analysis
U
تحلیل گروه
group dynamics
U
پویش گروهی
commutative group
U
گروه جابجاپذیر
group dynamics
U
مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
group drive
U
محرکه گروهی
group discussion
U
بحث گروهی
group contracts
U
قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
group contagion
U
سرایت گروهی
group consciousness
U
اگاهی گروهی
group casting
U
ریخته گری گروهی
group casting
U
ریخته گری
group captain
U
سرهنگ هوایی
group atmosphere
U
جو گروهی
control group
U
گروه گواه
ginger group
U
افرادیکهکنارهمبایکدیگرکارمیکنند
adverbial group
U
گروه قیدی
group test
U
ازمون گروهی
experimental group
U
گروه ازمایشی
encounter group
U
گروه رویارویی
end group
U
گروه انتهایی
feeding group
U
قسمت خوراک دهنده
feeding group
U
گروه تغذیه کننده
entering group
U
گروه وارد شونده
entry group
U
واجدین شرایط تخصصی شغلی
entry group
U
گروه واجد شرایط
group practice
U
گروهپزشکی
interest group
U
علایقگروهی
coordinated group
U
گروه کوئوردینانسی
business group
U
شرکت سهامی
[شرکت]
splinter group
U
گروهجداییطلب
hydrogxyl group
U
گروه هیدروکسیل
dead group
U
زاویه بیروح
dead group
U
زمین بیروح
deactivating group
U
گروه کم کننده فعالیت
detail group
U
قسمت بیگاری
detail group
U
دسته ماموربیگاری
diastereotopic group
U
گروه هدایت کننده به موقعیتهای ارتو پارا
noun group
U
گروهکلمات
within group variance
U
پراکنش درون گروهی
group factors
U
عاملهای گروهی
landing group
U
گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
reference group
U
گروه مرجع
repeating group
U
الگوی داده مکرردریک رشته بیتی
salvage group
U
گروه بازیابی وسایل
salvage group
U
تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
selected group
U
گروه گزیده
shot group
U
گروه گلوله هایی که نزدیک هم به هدف خورده باشند
side group
U
گروه جانبی
spelling group
U
حرف رمزی که نماینده یک گروه رمز یا کلمات رمز است
standardization group
U
گروه معیاریابی
strength group
U
گروه عمده قوای دریایی درعملیات اب خاکی
substituent group
U
گروه استخلافی
symmetry group
U
گروه تقارن
product group
U
کالاهی مشابه
primary group
U
گروه نخستین
leaving group
U
گروه ترک کننده
local group
U
گروه محلی
marginal group
U
گروه حاشیهای
membership group
U
گروه عضویت
minority group
U
گروه اقلیت
natural group
U
گروه طبیعی
norm group
U
گروه هنجار
open group
U
گروه باز
phosphoryl group
U
گروه فسفریل
pile group
U
دسته شمعهائی که سر انها رادال بتنی می پوشاند
point group
U
گروه نقطهای
infinite group
U
گروه نامتناهی
tail group
U
مجموعه دم که بعنوان یک واحد یا جزئی از هواپیمامسوب میشود
task group
U
ناو گروه مامور اجرای عملیات
group of targets
U
گروه هدفها
group of targets
U
گروه اماجها
group norms
U
هنجارهای گروهی
group membership
U
عضویت گروهی
group mark
U
علامت گروه
group mark
U
نشان گروه
group interview
U
مصاحبه گروهی
group index
U
اندیس گروه
group index
U
شاخص گروه
group identification
U
همانند سازی گروهی
group pressure
U
فشار گروهی
group printing
U
چاپ گروهی
task group
U
گروه ماموریت زمینی
thiocarbonyl group
U
گروه تیوکربونیل
group velocity
U
سرعت گروهی
group theory
U
نظریه گروهها
tractor group
U
گروه ناوچههای اب خاکی مخصوص پیاده کردن نفرات و خودروهای شنی دار اب خاکی
group teaming
U
ریخته گری گروهی
group theory
U
نظریه گروهی
group structure
U
ساخت گروهی
group separator
U
جداساز گروه
group selector
U
سلکتور گروهی
group rendezvous
U
نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
group frequency
U
بسامد گروهی
attack group
U
گروه تک
battle group
U
واحد ارتشی مرکب از پنج گروهان
battle group
U
گروه نبرد
beach group
U
گروه خدمات ساحلی
beach group
U
گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
acidic group
U
گروه اسیدی
between group variance
U
پراکنش میان گروهی
boat group
U
ناو گروه قایقها در عملیات اب خاکی
bridged group
U
گروه پل شده
acidic group
U
گروه اسید
bridging group
U
گروه پل شده
management group
U
ائتلاف چند شرکت
management group
U
ائتلاف تجاری
aiming group
U
عوامل مثلث گیری
aiming group
U
دستگاه مثلث گیری
army group
U
گروه ارتش
armor group
U
گروه زره تانک
armor group
U
گروه زرهی
attack group
U
گروه تک به ساحل
artillery group
U
گروه توپخانه
amino group
U
گروه امینی
alkyl group
U
گروه الکیلی
alkyl group
U
گروه الکیل
air group
U
گروه هوایی یک ناو
air group
U
گروه هوایی
pressure group
U
گروه فشار
extra-group
U
ناهمراه گروه
[پرنده شناسی]
acid group
U
گروه اسیدی
command group
U
گروه فرماندهی
coacting group
U
گروه همکار
closed group
U
گروه بسته
blood group
U
گروه خونی
age group
U
گروه سنی
carboxylic group
U
کروه کربوکسیلی
age group
U
گروه سالخور
carbonyl group
U
گروه کربونیل
blood group
U
تعیین کردن
abelian group
U
گروه ابلی
group therapy
U
گروه درمانی
Group theory
U
نظریه گروه ها
[ریاضی]
peer group
U
گروه همسالان
criterion group
U
گروه ملاک
acid group
U
گروه اسید
blood group
U
گروه خون
local group of galaxies
U
کهکشانهای گروه محلی
amphibious control group
U
گروه کنترل اب خاکی
sensitivity training group
U
گروه حساسیت اموزی
antisubmarine carrier group
U
ناو گروه هواپیمابر ضدزیردریایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com