Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 41 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Every day of the week but Sundays.
U
همه روز هفته غیر از یکشنبه ها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
The shops will be open daily except Sundays / excluding Sundays / outside of Sundays
[American E]
.
U
مغازه ها به جز یکشنبه ها روزانه باز خواهند بود.
Sundays
U
یکشنبه
Sundays
U
مربوط به یکشنبه تعطیل
Sundays
U
یکشنبه را گذراندن
when two sundays meet
U
وقت گل نی
a week
U
یک هفته
for a week
U
برای یک هفته
per week
U
هر هفته
She comes here at least once a week .
U
دست کم هفته ای یکبار اینجا می آید
this d. a week
U
یک هفته از امروز
A whole week
U
یک هفته تمام
week
U
هفت روز
week
U
هفته
last week
U
هفته گذشته
next week
U
هفته گذشته
What is the price per week?
U
قیمت برای یک هفته چقدر است؟
What's the charge per week?
U
اجاره آن برای یک هفته چقدر است؟
at least four times a week
U
کم کمش چهار بار در هفته
A week from today
U
هفت روز پس از امروز
She is week and wet.
U
آدم شل و ولی است
rag week
U
هفتهایکهدرآنبرایامورخیریهپولجمعمیکنند
passion week
U
هفته پیش از رستاخیز مسیح
inside of a week
U
در یک هفته کمتر
gang week
U
هفتهای سه روزدران بمصلامیروندومناجات جمعی میخوانند
inside of a week
U
کمتر از یک هفته
to morrow week
U
از فردا یک هفته
tomorrow week
U
هشت روز دیگر
week day
U
روز معمولی هفته
week end
U
اخر هفته
what day of the week is it?
U
امروز چند شنبه است امروزچه روزی است
write me every week
U
هر هفته برای من نامه بنویسید
Holy Week
U
هفتهی مقدس
work week
U
کارهفته
passion week
U
هفته مصیبت
I had my car broken into last week.
U
هفته پیش از ماشینم دزدی کردند.
one anxious week of waiting
U
یک هفته انتظار با نگرانی
We stayed at the seaside for one week .
U
یک هفته کنا ردریا ماندیم
Trade ( business ) is slack this week .
U
این هفته بازار ( تجارت ) کساد است
Tune in next week for another episode of 'Happy Hour'.
U
هفته آینده کانال
[تلویزیون]
را برای قسمت دیگری از
{ساعت شادی}
تنظیم کنید.
I worked ten hours a day this week and my boss bit my head off for not doing my share of the work!
U
من این هفته روزی ده ساعت کار کردم، اما رئیسم بخاطر کم کاری توبیخم کرد!
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com