Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
protocol
U
استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد
protocol
U
قرارداد
protocol
U
ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند
protocol
U
سیگنال ها و کدها و قوانین از پیش توافق شده , برای تبادل داده بین سیستم ها
protocol
U
پیش نویس معاهده
protocol
U
خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
protocol
U
صورت جلسه کنفرانس
protocol
U
پروتکل
protocol
U
پیوند نامه
protocol
U
مقاوله نامه موافقت مقدماتی
protocol
U
پیش نویس سند
protocol
U
تشریفات
protocol
U
مقاوله نامه نوشتن
protocol
U
صورت جلسه ازمایش
protocol
U
اداب ورسوم
advanced course
U
دوره عالی
advanced
U
روش ذخیره سازی داده روی دیسک سخت که سریع تر و کاراتراز RLL است
advanced
U
عالی
advanced
U
که به سیستم عامل اجازه میدهد سخت افزارهای مناسب را خودکار تشخیص دهد
advanced
U
سیستم نرم افزاری
advanced
U
جلویی مقدم
advanced
U
برنامهای با الگوهای پیچیده برای کاربر با تجربه
advanced
U
پروتکلهای IBM که امکان اتصال Peer-to-Peer را بین ایستگاههای کاری متصل به شبکه SNA فراهم می کنند که LU هم نامیده می شوند
advanced
U
پیشرفته
advanced
U
جلوافتاده
advanced
U
ترقی کرده پیش افتاده
advanced
U
بسیار پیچیده و مشکل برای یادگیری
advanced
U
Protocol CommunicationControl Dataپروتکل پیشرفته کنترل ارتباطات
advanced
پیشرفته
advanced
U
یک نوع واسط استاندارد برای CD-ROMها
Protocol must be observed.
U
تشریفات باید رعایت شود
additional protocol
U
مقاوله نامه اضافی یا تکلمه
communication protocol
U
پروتکل ارتباطی
communications protocol
U
پروتکل مخابراتی
the rules of protocol
U
قوانین قرارداد
[صورت جلسه کنفرانس]
communications protocol
U
پروتکل ارتباطات
chief of protocol
U
رئیس تشریفات
protocol of signature
U
protocol
final protocol
U
مقاوله نامه یا موافقتنامه نهایی
Apple filing protocol
U
روش ذخیره سازی فایل ها روی سرور شبکه که از طریق یک کامپیوتر Macintosh Apple قابل دستیابی است
Microcom Networking Protocol
U
سیستم تشخیص و تصحیح خطا سافت Microcom Inc که در مودم ها و نرم افزار ارتباطی به کار می رود
file transfer protocol
U
پروتکل انتقال فایل
character oriented protocol
U
پروتکل با گرایش کاراکتری پروتکل کاراکترگرا
advanced level
U
پیشرفته
advanced level
U
پایه مهارت عالی در سطح عالی
advanced basic
U
بیسیک پیشرفته
advanced work
U
استحکامات اصلی ساختمان
advanced capitalism
U
سرمایه داری پیشرفته
advanced timing
U
ادوانس
advanced countries
U
کشورهای پیشرفته کشورهای توسعه یافته
advanced rigging
U
ملوانی پیشرفته
advanced pawn
U
پیادهای که از نیمه صفحه گذر کرده باشد
advanced ignition
U
اوانس احتراق
advanced pawn
U
پیاده پیش رفته
secure encryption payment protocol
U
سیستمی که یک اتصال امن بین جستجوگرکاربر ووب سایت فروشنده ایجاد میکند تا کاربران بتوانند قیمت کالاها را روی اینترنت بپردازند
Chief of protocol. Master of ceremonies.
U
رئیس تشریفات
simple network management protocol
U
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
secure hypertext transfer protocol
U
گسترش پروتکل ارسالی HTTP که امکان وجود یک بخش کدگذاری شده بین جستجوگر وب کاربر و وب سرور امن را ایجاد میکند
Advanced Technology Attachment
U
واسط واسط استاندارد که به ROM-CD را درایو نوار اجازه میدهد به پورت ATA متصل شود
Advanced Technology Attachment
U
واسط استاندارد برای اتصال دیسک سخت یا CD-ROM به کامپیوتر
Advanced Technology Attachment
U
مگابایت دار ثانیه دارد
advanced fleet anchorage
U
لنگرگاه مقدم ناوگان
Advanced Technology Attachment
U
خصوصیتی در ATA توسعه یافته توسط Quantum Lorp که حاوی واسط استاندارد سریع برای ارسال چندین مگابایت داده است
advanced landing field
U
پایگاه هوایی مقدم
Advanced Technology Attachment
U
حالت معمول از واسط SCSI که تحت نام IDE هم شناخته شده است
advanced unit training
U
اموزش تکمیلی واحد اموزش تکمیلی یکان
advanced individual training
U
اموزش تکمیلی انفرادی
The date of the meeting has been advanced.
U
تاریخ جلسه جلو افتاده است
advanced landing field
U
پایگاه فرود مقدم
advanced progressive matrices test
U
ازمون ماتریسهای مدرج پیشرفته
control
U
بازرسی
control
U
کنترل بازبینی
control
U
کاربری
control
U
کنترل کردن
I cant help it. It is beyond my control.
U
دست خودم نیست
to keep under control
U
تحت نظارت نگه داشتن
control
U
نظارت کردن تنظیم کردن
self control
U
خودداری
self control
U
مسک نفس
self control
U
کف نفس
self control
U
قوه خودداری
control
U
کنترل
control
U
نظارت
self-control
U
خودداری
control
U
بازرسی کردن
control
U
کنترل کردن فرمان
control
U
اختیار
control
U
بازرسی نظارت جلوگیری
control
U
بازدید
self-control
U
خویشتنداری
self-control
U
خودگردانی
control
U
مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
control
U
اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
control
U
واپاد
control
U
نظارت کردن
control
U
نظارت و ممیزی کردن
control
U
مهار
control
U
کنترل کردن مهار کردن
control
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control
U
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
control
U
فرمان
control
U
توپزن دقیق
ground control
U
کنترل زمینی
flood control
U
سیل بندی
ground control
U
دستگاه کنترل کننده زمینی
hold control
U
نافم همزمانی
loop control
U
کنترل حلقه زنی
horizontal control
U
کنترل افقی در نقشه برداری اندازه گیری بر دو سمت نقشهای
flight control
U
سیستم کنترل هواپیماها
monetary control
U
کنترل پولی
flow control
U
کنترل جریان
government control
U
کنترل دولتی
focusing control
U
تنظیم تمرکز
forms control
U
کنترل فرم ها
framing control
U
پیچ تنظیم تصویر
fly control
U
قسمت کنترل پرواز
movement control
U
کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
geodetic control
U
نقاط کنترل ژئودزی
motor control
U
کنترل حرکتی
fly control
U
برج کنترل
monetary control
U
نظارت پولی
geodetic control
U
نقاط کنترل نقشه برداری عمومی
government control
U
نظارت دولتی
grid control
U
کنترل شبکه
level control
U
کنترل سطح
hue control
U
پیچ فام
lever control
U
کنترل اهرمی
minor control
U
کنترل ضعیف
load control
U
تنظیم با بار خارجی
material control
U
کنترل مواد
manual control
U
کنترل دستی
manpower control
U
کنترل نیروی انسانی
magnetci control
U
کنترل فرمان مغناطیسی
linearity control
U
نافم خطی
lift control
U
کنترل اسانسور
lighting control
U
کنترل روشنایی
light control
U
کنترل نور
light control
U
کنترل روشنایی
minor control
U
کنترل کم
lateral control
U
کنترل در عرض جبهه
lateral control
U
کنترل جانبی
shading control
U
پیچ فام
ignition control
U
کنترل احتراق
image control
U
کنترل تصویر
indirect control
U
کنترل غیرمستقیم
input control
U
کنترل ورودی
intensity control
U
پیچ رنگ
intensity control
U
کنترل شدت
inventory control
U
کنترل موجودی
inventory control
U
کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
frequency control
U
کنترل فرکانس
mixture control
U
کنترل مخلوط
line control
U
کنترل خط
control surface
U
سطح فرمان
control zone
U
منطقه کنترل هوایی
control zone
U
منطقه فضای هوایی تحت کنترل
corrosion control
U
جلوگیری و کنترل خوردگی
cortical control
U
کنترل مغزی
cruise control
U
کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
crystal control
U
تنظیم با بلور
cursor control
U
کنترل مکان نما
damage control
U
کنترل خسارات
damage control
U
کنترل کردن خسارات
damage control
U
اسیب گیری
data control
U
کنترل داده ها
decentralized control
U
کنترل غیر تمرکزی
delusion of control
U
هذیان کنترل شدگی
digital control
U
کنترل دیجیتالی
direct control
U
کنترل مستقیم
control words
U
کلمات کنترلی
control switch
U
کلید فرمان
control system
U
سیستم فرمان
control system
U
سیستم کنترل
control total
U
جمع فیلدهای عددی برای بررسی صحت ورودی پردازش داده یا داده خروجی
control transmitter
U
دستگاههای همگرد
control unit
U
واحد کنترل
control unit
U
قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
control vane
U
تیغه متحرکی برای کنترل وضعیت و مسیر پرواز
control variable
U
متغیر کنترل شده
control vehicle
U
تانک نافم حرکت
control vehicle
U
خودرونافم ستون یا نافم حرکت
control wheel
U
صفحه کنترل
control wheel
U
صفحه تنظیم کننده
control word
U
کلمه کنترل
disaster control
U
روش کنترل سوانح
disaster control
U
روش مقابله با سوانح و بلایا
external control
U
کنترل خارجی
field control
U
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
field control
U
کنترل میدان
fighter control
U
کنترل شکاریها
fighter control
U
کنترل عملیات هواپیماهای جنگنده
fire control
U
اطفاء حریق
fire control
U
جلوگیری از اتش سوزی
fire control
U
سیستم کنترل اتش
fire control
U
کنترل کردن اتش کنترل اتش
fire control
U
کنترل اتش
fire control
U
دستگاه کنترل اتش توپخانه
fire control
U
کنترل یا هدایت اتش
fiscal control
U
نظارت مالی
fiscal control
U
کنترل مالی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com