Perdic | Brown | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 32 (3 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	Brown	قهوه ای
	brown U	خرمایی
	brown U	سرخ کردن
	brown U	برشته کردن
	brown U	قهوهای کردن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	brown out U	کاهش جریان برق
	nut brown U	رنگ قهوهای فندقی
	little brown jug U	مسابقه یک مایلی برای اسبهای 3 سالهUrsa
	furnace brown U	قهوهای کوره
	nut brown U	رنگ شاه بلوطی
	brown ball U	توپقهوهای
	brown-noser U	کاسه لیس
	brown-noser U	آدم چاپلوس
	brown-noser U	متملق
	brown study U	عالم رویا و هپروت
	brown ware U	سفالینه
	brown sugar U	شکر خام
	brown sugar U	شکر سرخ
	brown finish U	صیقل دادن به وسیله سرخ کردن
	dark brown U	رنگ قهوه ای تیره
	brown major U	براون بزرگتر
	brown major U	براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
	brown minor U	براون کهتر یا ان براون که زودتر به اموزشگاه امده است
	brown rust U	سیاهک
	brown iron ore U	لیمونیت
	To color a room brown. U	اتاقی را رنگ قهوه ای زدن
	brown iron ore U	سنگ اهن قهوهای
	brown sequard syndrome U	نشانگاه براون- سکار
	brown air city U	شهر با مه دود اسیدی
	brown & sharpe wire gauge U	اندازه براون- شارپ سیم
	spearman brown prophecy formula U	فرمول پیشگویی اسپیرمن-براون
	This tie tones in with a brown jacket(coat). U	این کروات با کت قهوه ای جور می آید

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy