English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
black sheep U کسی که مایه ننگ وخجالت خانوادهای باشد
black sheep U بچه گیج وبی هوش
black sheep U بزگر
Black sheep U جوجه اردک زشت [اصطلاح روزمره]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sheep U گوسفند
sheep U ادم ساده ومطیع
sheep U چرم گوسفند
sheep U غنم
sheep hook U عصای
sheep dung U پشکل
sheep drains U جویچههای زهکشی
sheep dog U سگ گله
sheep fold U اغل گوسفند
sheep cote U اغل گوسفند
sheep skin U پوست گوسفند
sheep shelter U آغلگوسفند
sheep hook U چوپانی
sheep leather U میشن
sheep leather U میشین
sheep's feet U پاچه گوسفند
sheep's eyes U نگاه عاشقانه
sheep's eyes U نظر بازی
sheep's eye U نگاه دزدکی
sheep's eye U نگاه عاشقانه
sheep walk U چراگاه گوسفند
sheep sorrel U ترشک صغیر
to shear a sheep U پشم گوسفندی راچیدن
wolf in sheep's clothing <idiom> گرگ با لباس میش
fat tailed sheep U گوسفند ایرانی
the fat tail of a sheep U دنبه گوسفند
sheep foot roller U غلطک پاچه بزی
to black out U قلم زدن
to black out U سیاه کردن
look black U متغیر بنظر امدن
he went there in black U اوبا جامه سیاه انجا رفت
black d. U دم گاز خفه کننده
in the black <idiom> U سود بردن
black U سیاهی
black out U خاموشی
black U سیاه رنگی
black U سیاه کردن
black U بازیگر دوم شطرنج
black U بستانکار بودن در حساب
black U بی رنگ
black U وسیلهای که بدون دخالت کاربر کار میکند و کاربر از نحوه کار آن بی خبر است
black U 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
black out U حرکت با چراغ جنگی در شب خاموشی شبانه استتار شبانه
black out U قطع کامل برق خاموش شدن چراغ ها خاموشی شهر
black U سیاه رنگ
black U سیاه
black U دوده لباس عزا
black U تهدید امیز عبوسانه
black U زشت
black U سیاه شده
black U تیره
black U چرک وکثیف
black will take no other hue U بالای سیاهی رنگی نیست
the black race U نژاد سیاه
ivory black U رنگ سیاه که از اهکی کردن عاج میسازند
slate black U رنگ سیاه سنگ لوحی
black pickling U اسید شویی مقدماتی
black slip U خفت پران
slate black U رنگ ارغوانی مایل بسیاه
black paternoster U افسون برضد روح پلید
black powder U باروت سیاه
platinum black U پلاتین سیاه
black short U شکستگی سیاه
bone black U عاج سیاه
black shortness U ترک سیاه
blacker than black U تراز فراسیاه
black writer U چاپگری که در آن تونر به نقاط گرم شده توسط اشعه لیزر می چسبد برای اسکن کردن تصویر
black widow U نوعی عنکبوت زهردارکه جنس ماده ان سیاه رنگ است
black wash U نوع دیگری ازگرافیت و کک و ذغال سخت یامواد الی است که با مایعی بطور معلق و برای پوشش ماهیچههای تر و قالبهای ماسهای به کار برده میشود
black wash U رنگ سیاه
black smith U اهنگر
carbon black U دوده
channel black U دوده
gas black U دوده
platinum black U گرد سیاه پلاتین حاصله از حل املاح ان
night black U سیاه
black propaganda U تبلیغات سیاه
ivory black U گرد سوخته استخوان
black propaganda U تبلیغات خطرناک
he wears black U سیاه پوشیده است
furnace black U سیاهی کوره
black sheet U ورق سیاه
eriochrome black U سیاه اریوکروم
black smith U نعلبند
the black sea U دریای سیاه
black armband U سرآستین [برای سوگواری ]
black coffee U قهوه سیاه
black coffee U قهوه بدون شیر
There is no colour beyond black . <proverb> U بالاتر از سیاهى رنگى نیست .
You went in a black veil, but must come out in a w. <proverb> U با چادر سیاه رفتى باید با کفن سفید بیرون بیائى .
Black will take no other hue. <proverb> U بالاتر از سیاهى رنگى نیست .
in black and white <idiom> U بصورت نوشتار
Black and white. U سیاه وسفید ( عکس ؟ فیلم وغیره )
They were dressed all in black. U همه آنها لباس تمام سیاه پوشیده بودند
They were all dreesd in black. U تمام آنها لباس سیاه پوشیده بودند
blue-black U آبیپررنگ
black spot U جادهباآمارتصادفبالا
to look at the black side [about something] U بدبین بودن [برای چیزی]
black ant U مورچه سیاه [حشره شناسی]
black vomit U تب زرد [پزشکی] [بیماری]
black vomit U طاعون زرد [پزشکی] [بیماری]
black box U سرعت و مسافت سنج [ وسایل نقلیه خودرو]
black wool U پشم سیاه
give someone a black look U با خشم به کسی نگاه کردن
black section U گروهیغیراداریدرداخلیکحزبسیاسیکهمدافعحقوقسیاهپوستاناست
black pudding U سوسیستولیدشدهازگوشتوخونخوک
black eyes U بدنامی
black eyes U سیاهی اطراف چشم
black eyes U چشم سیاه
black eyes U سیه چشم
black eye U بدنامی
black eye U سیاهی اطراف چشم
black eye U چشم سیاه
black eye U سیه چشم
black and white U چاپ
black and white U دستنوشته
black and white U سیاه و سفید
to lool black U خشمگین یا متغیر بنظر امدن
black Maria U اتومبیل گشتی پلیس
black Marias U اتومبیل گشتی پلیس
black mark U سابقهی بد
black marketeering U دادوستددربازارسیاه
black marketeer U کسیکهدربازارسیاهفعالیتدارد
black economy U پولیکهبدوناطلاعدولتبرایفرارازمالیاتکسبشود
black stone U مهرهیسیاه
black square U خانهسیاه
black salsify U شنگ
black bread U نانسیاه
black ball U توپسیاه
jet-black U سیاه سیاه
jet-black U سیاه شبقی
jet-black U سیاه براق و تیره
black marks U سابقهی بد
to be in ones black books U مغضوب کسی واقع شدن
black coffee U قهوه تلخ
black ash U خاکستر سیاه
black art U سحر
black art U جادوگری
black anneal U سیاه گداختن
black a vised U سیه چرده
black a vised U سبزه دارای پوست تیره
animal black U ذغال حیوانی
aniline black U سیاه انیلینی
acetylene black U دوده استیلنی
aceko black U نوعی رنگ سیاه اسیدی
pitch-black U خیلی سیاه
pitch-black U قیرگون
pitch black U خیلی سیاه
black beetle U سوسک گرمابه
black bile U صفرای سیاه
black cherry U الوبالو
black capitalism U سرمایه داری سیاه
black cap U کلاه سیاه
black cap U کلاهی که هنگام اجرای حکم اعدام برسرمحکوم گذارند
black buzzard U قره سنقر
black brittleness U ترک سیاه
black brittleness U شکستگی سیاه
black book U کتاب سیاه
black book U دفتر ثبت نام تبه کاران ومجرمین یاکسانی که از انجام عملی ممنوع میشوند
black body U جسم سیاه
black body U قسمت خطرناک
black bile U سوداء
pitch black U قیرگون
black holes U حفره سیاه چاله سیاه
black holes U سیاهچاله
black markets U دربازارسیاه معامله کردن
black markets U بازار سیاه
black market U دربازارسیاه معامله کردن
black market U بازار سیاه
black tie U لباس عصر مردانه
black tie U کت نیمه رسمی مردانه
black belts U کمربند سیاه استاد جودو
black belt U کمربند سیاه استاد جودو
black and blue U کبود و سیاه
black holes U سیاه چال
black box U جعبه سیاه
black holes U زندان تاریک
black hole U حفره سیاه چاله سیاه
black hole U سیاهچاله
black hole U سیاه چال
black hole U زندان تاریک
black board U تخته سیاه
black boxes U جعبه سیاه
black ice U یخ شفاف روی اب
black hawk U هلی کوپتر سیکورسکی
black liqour U شربت سیاه
black guardly U فحاش
black load U سرب سیاه
black grouse U نوعی باقرقره بزرگ
black list U لیست سیاه
black list U فهرست سیاه
black gang U اتشکار موتورکشتی
black gang U غلام سیاه
black induction U توقف القا
black ivory U ساهان افریقایی
black lead U گرافیت
black leprosy U جذام
black letter U حرف سیاه
black level U تراز سیاه
black lead U سرب سیاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com