Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 78 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Barking dogs seldom bite.
<proverb>
U
سگى که پارس مى کند بندرت گاز مى گیرد.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
seldom
U
بسیار کم
seldom
U
بندرت
seldom
U
خیلی کم ندرتا
Seldom seen soon forgotten .
<proverb>
U
از دل برود هر آنچه از دیده برفت .
barking
U
وغ وغ کردن
barking
U
پوست درخت
barking
U
عوعو
barking
U
پوست کندن درخت
barking
U
پوست
barking
U
پوست کندن
dogs
U
میله قلاب دار گیره
dogs
U
دنبال کردن
dogs
U
مثل سگ دنبال کردن
dogs
U
گیره در
dogs
U
دستگیره در چخماق تفنگ
dogs
U
دفاع بسته
dogs
U
مخروطهای لاستیکی کنار مسیر
dogs
U
شکل لغوی رقمی در سیستم عددی بر مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 31است و به شکل D نوشته میشود
dogs
U
سگ نر
dogs
U
سگ
dogs
U
نوک گیر
hot dogs
U
سوسیس سوسیگ
He dislikes dogs.
U
از سگ بدش می آید
dogs mercury
U
سلمه تره
dogs mercury
U
سلمه
dogs ear
U
لب برگردانده کردن
dogs ear
U
تای گوشه کاغذ
dogs tooth
U
یکجورزنبق
guide dogs
U
سگ راهنم
hot dogs
U
ساندویچ سوسیس
bite
U
قلاب گرفتن ماهی
bite
U
گاز گرفتن
He does not bite.
U
او
[مرد]
گاز نمی گیرد.
He does not bite.
U
از او
[مرد]
نترس.
bite
U
گزیدن
bite
U
نیش زدن گاز
bite
U
بایت
bite
U
گزش
bite
U
گزندگی
bite
U
نیش
bite
U
کشش لاستیک روی زمین
let sleeping dogs lie
<idiom>
[شر به پا نکن]
let sleeping dogs lie
<idiom>
[دنبال دردسر نگرد]
Do cats and dogs drown?
U
آیا سگ وگربه در آب غرق می شوند ؟
One must let sleeping dogs lie.
U
دنبال شر نباید رفت
rain cats and dogs
<idiom>
U
باران شدید
to rain cats and dogs
سنگ ازآسمان آمدن
to rain cats and dogs
U
سخت باریدن
To leade a dogs life .
U
مثل سگ زندگی کردن
to bite a file
U
اهن سردکوبیدن
bite someone's head off
<idiom>
U
سرزنش کردن
bite someone's head off
<idiom>
U
توبیخ کردن
to bite the bullet
<idiom>
U
باید انجام کاری سخت یا ناخوشایند را پذیرفت تا بتوان به مقصد اصلی رسید
flea bite
U
پشیز
to bite the bullet
<idiom>
U
پذیرفتن انجام کاری و یا چیزی سخت یا ناخوشایند
to have to bite the bullet
<idiom>
U
باید انجام کاری سخت یا ناخوشایند را پذیرفت
put the bite on someone
<idiom>
U
از کسی تقاضای پول کردن
to bite a file
U
اب درهاون ساییدن
flea bite
U
چیزجزئی
frost bite
U
سرمازدگی
to bite the dust
U
مردن
to bite the dust
U
افتادن
Bite your tongue !
U
لبت را گاز بگیر ( دیگر از این حرفها نزن )
He wants to bite off more than he can chew.
U
لقمه بزرگتر از دهانش برداشته
flea bite
U
گزیدگی یانیش کیک
flea bite
U
اندک ناراحتی
bite off more than one can chew
<idiom>
U
با یک دست چندتا هندوانه بلند کردن
bite the bullet
<idiom>
U
فائق آمدن بر مشکلات
bite the dust
<idiom>
U
از پا درآوردن -کشتن ،شکست دادن
Two dogs fight for a bone, and a third runs away w.
<proverb>
U
دو سگ بر سر استخوانى مى جنگند سومى آنرا بر مى دارد و مى برد .
rat bite fever
U
تب موش گزیدگی
bite the hand that feeds you
<idiom>
U
جواب خوبی را با بدی دادن
bark is worse than one's bite
<idiom>
U
به بدی چیزی که به نظر میرسه،نبودن
To bite the hand that feeds one .
U
نمک راخوردن ونمکدان شکستن
The City Council has decreed that all dogs must be kept on a leash there.
U
شورای شهر مقرر کرده است که تمام سگ ها باید با افسار بسته شوند .
HE that lies down with dogs must expect to rise with fleas..
<proverb>
U
کسى که با سگها بخوابد بایستى انتظار آن را هم داشته باشد که با یشرات برخیزد.(پسر نوی با بدان بنشست ,خاندان نبوتش گم شد).
One must avoid three things: crumbling walls, vicious dogs, and harlots
U
از سه چیز باید حذر کرد، دیوار شکسته، سگ درنده، زن سلیطه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com