English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 107 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Application may be filed by ... U مهلت ارائه تقاضا نامه تا ... است.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
filed U زمینه اصلی فرش [که عموما تا قسمت حاشیه ادامه یافته و در بعضی از فرش ها کل بافت را در بر می گیرد.]
filed U به خط کردن
filed U ردیف صف به صف کردن
filed U پرونده ستون
filed U ستون
filed U بخشی از داده روی کامپیوتر
filed U به صورت رکوردهای جداگانه که حاوی داده به حروف , ارقام و گرافیک است
filed U فایل
filed U ستون کردن بایگانی کردن
filed U اصلاح کردن
filed U سوهان
filed U اهن سای
filed U سوهان زدن
filed U ساییدن پرداخت کردن
filed U پرونده
filed U دسته کاغذهای مرتب
filed U صورت
filed U فهرست
filed U قطار
filed U رژه رفتن
filed U بایگانی
filed U در صف راه رفتن
filed U در بایگانی نگاه داشتن ضبط کردن
filed U بایگانی کردن
filed U صف درپرونده گذاشتن
filed circuit U مدار میدان
to pound the filed U غیر قابل عبور کردن ازحصاری که برای دیگران غیرقابل عبوراست
filed capacity U گنجایش میدانه
coulomb filed U میدان کولنی
application U کاری که یک کامپیوتر انجام میدهد یا مشکلی که حل میکند
application U معمولا به صورت نوشته
application U برنامه کاربردی استفاده
application [for something] U درخواست نامه [برای چیزی]
on application U در زمان [حالت] درخواست
application U پیشنهاد
application U تقاضا برای چیز
application U عرضحال
application U تقاضای کار
application U به کار گماردن استخدام کردن به کار بردن
application U درخواست
application U درخواست نامه پشت کار
application U استعمال
application U کاربرد استفاده
application U کاربرد
application U اعمال
application U فرم تقاضا
application U اجرا
application U موارد استعمال
application [applicability] U مفیدبودن
to grant an application U درخواست نامه ای را پذیرفتن
standby application U کاربرد جانشین
to file an application to somebody U از کسی بوسیله درخواست نامه تقاظا کردن
transactional application U برنامه کاربردی ثبت و ضبط
vertical application U برنامه کاربردی عمودی
written application U تقاضانامه
to withdraw an application U صرف نظر کردن از تقاضای درخواست نامه ای
application [applicability] U مقبولیت
application [applicability] U عملی بودن
application [applicability] U قابلیت استفاده
application [applicability] U قابلیت اجرا
application expenses U هزینه های درخواستنامه [درخواست کار]
application papers U مدارک درخواستنامه
application documents U مدارک درخواستنامه
application credentials U مدارک درخواستنامه
application [applicability] U سودمندی
application for loan U تقاضای وام
application study U بررسی پذیرش اماد
application software U نرم افزار کاربردی
application software U programs application
application programs U برنامههای کاربردی
application programming U برنامه نویسی کاربردی
application programmer U برنامه نویس کاربردی
application program U برنامه کاربردی
application package U بسته کاربردی
application oriented U کاربرد گرا
application of load U فرود بار کاربرد نیرو
application of load U کاربرد بار
application of fire U اجرای اتش روی هدفهای مورد نظر اجرای اتش
application of a force U کاربرد نیرو
application heap U حافظه پایه
application heap U پشته کاربردی
application form U برگ درخواست
application study U بررسی امکان کاربرد اقلام جدید اماد
outward application U استعمال برونی یا خارجی
nontransactional application U برنامه کاربردی غیر ثبت وضبطی
microcompouter application U کابردهای ریزکامپیوتر
application of a force U فرود نیرو
field of application U میدان کاربرد
credit application U تقاضای گشایش اعتبار
brush application U رنگزنی با قلم مو
application years U عمر مفید یک دستگاه
application years U مدتی که یک دستگاه میتواند کارکند
application of low to instances U تطبیق قانون با موارد
compressive load application U بار فشاری
server based application U برنامه کاربرد شبکه
systems application architecture U معماری کاربردی سیستم ها
FI'll in the job application form. U این برگ درخواست کاررا پرکنید
point of application of a force U نقطه فرود نیرو
client based application U برنامه کاربردی ایستگاه پردازشگر
to reject [refuse] an application U درخواست نامه ای را رد کردن
to make an application [to apply] U درخواست کردن
application program interface U میانجی یا رابط برنامه کاربردی
application oriented language U زبان کاربردی
mail application programming interface U که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
mail application programming interface U مجموعه استانداردها
subsequent filing [application, documents] U ادا کردن پس از ارائه درخواست نامه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com