Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
Micro Channel Architecture
U
تعداد قط عات الکترونیکی لازم برای مدیریت سیگنال زمان و داده روی باس گسترده MCA
Micro Channel Architecture
U
- بیتی است که وسایل کنترل باس را پشتیانی میکند
Other Matches
micro channel bus
U
گذر ریز کانال
micro channel bus
U
- بیتی که توسط IBM در micro channel Architecfure بیان شده است
micro
U
کامپیوتر کم توان
micro
U
ارزان
micro
U
اندازه کوچک و کامل بر پایه قطعه ریز پردازنده و گنجایش حافظه محدود
micro-
U
یک میلیونیوم متر
micro
U
میلیونیم
micro-
U
در معنای خیلی کوچک
micro-
U
در معنای یک میلیونیوم واحد
micro-
U
نوار صوتی با قالب کوچک که در وسایل جیبی به کار می رود
micro-
U
یک میلیونیوم ثانیه
micro
U
تخته مدار چاپ شده اصلی سیستم که حاوی اغلب قط عات و اتصالات برای گفتههای گسترده و... است
micro
U
ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند
micro
U
آدرس و باسهای کنترل درریز کامپیوتر
micro
U
پیشوندی بمعنی
micro
U
کوچک
micro
U
کم بزرگ کننده
micro
U
بیدخیلی ریز
micro
U
خرد
micro
U
ذرهای
micro
U
ریز
micro
U
پروانه
micro
U
میلیونیم میکرو
micro
U
میکرو
micro
U
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
micro
U
طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر
micro
U
داده اصلی
micro wave
U
کهموج
micro wave
U
خرده موج
micro-computer
U
خرد کامپیوتر
micro-computer
U
ریزرایانه
micro-computer
U
ریزکامپیوتر
micro-computers
U
خرد کامپیوتر
micro-computers
U
ریزرایانه
micro-computers
U
ریزکامپیوتر
micro prolog
U
PROLO بطوریکه قابل دسترس چندین سیستم ریزکامپیوتر باشد
micro-economics
U
اقتصاد خرد
[تجارت و بازرگانی]
micro controller
U
ریز کنترل کننده
micro economics
U
اقتصاد خرد
micro ecosystem
U
اکوسیستم خرد
micro ecosystem
U
بوم سازگان خرد
micro instruction
U
ریز دستورالعمل
micro manager
U
مدیر ریزکامپیوترها
micro model
U
الگوی خرد
micro or ganism
U
میکرب
micro or ganism
U
باکتری
micro dynamic model
U
الگوی خرد پویا
micro computer kit
U
kit computer
micro to mainframe link
U
اتصال ریزکامپیوتر به کامپیوتر اصلی
micro pressure gage
U
فشارسنج دقیق
micro to main frame
U
پیوند ریزکامپیوتر و کامپیوتربزرگ
architecture
U
فاهر و اتصالات سخت افزار داخلی کامپیوتر و ارتباطات منط قی بین CPU
architecture
U
طراحی سیستم کامپیوتری در لایه هایی طبق کارایی و خصوصیاتشان
architecture
U
هنر معماری
architecture
U
حافظه و وسایل ورودی / خروجی
architecture
U
ساختار
architecture
U
سبک معماری مهرازی
architecture
U
معماری
Hard architecture
U
[ساختمان محکم، غیر شخصی و بدون پنجره که معمولا زندان ها و بیمارستان های روانی به این سبک ساخته می شده است.]
Industrial Architecture
U
معماری خانه های صنعتی
chinese architecture
U
معماری چینی
Green architecture
U
[ساختمان با محوطه هایی با مناظر بدیع]
Green architecture
U
معماری سبز
Greek architecture
U
معماری یونانی
Georgian architecture
U
معماری جرجی
[در زمان پادشاه جرج اول تا چهارم انگلستان]
interion architecture
U
معماری داخلی
Islamic architecture
U
معماری اسلامی
Jacobean architecture
U
سبک جاکوبی
computer architecture
U
معماری کامپیوتر
display architecture
U
معماری نمایشی
egyptian architecture
U
معماری مصری
environment architecture
U
معماری محیط
environment architecture
U
معماری محوطه
carboard architecture
U
[مدل طراحی با سطحی صاف]
interior architecture
U
معماری داخلی
landscape architecture
U
معماری ارایش زمین
landscape architecture
U
معماری طبیعت
landscape architecture
U
معماری محوطه سازی
Kinetic architecture
U
معماری جنبشی
Jesuit architecture
U
معماری مجزایی
Aztec architecture
U
معماری آزتکی
[مربوط به ساکنان جزیره تکسکوکو]
figurative architecture
U
معماری مشجر
Fantastic architecture
U
معماری غیر عادی
open architecture
U
معماری باز
style of architecture
U
سبک معماری
defensive architecture
U
معماری نظامی
Cretan architecture
U
معماری کرتی
contextual architecture
U
معماری بافت گرایی
Conceptual architecture
U
معماری ادراکی
Community architecture
U
[جنبش مداخله در طراحی ساختمان های انگلیس]
Babylonian architecture
U
معماری بابلی
action architecture
U
[معماری با طرح های دقیق و مختصر و استفاده از مواد آماده]
Analogical architecture
U
[معماری بومی ایتالیا در سال هزار و نهصد و هفتاد]
network architecture
U
معماری شبکه
monumental architecture
U
معماری با عظمت
Dravidian architecture
U
[معماری مرسوم در قسمت شبه قاره هند]
Experimental architecture
U
معماری تجربی
Estruscan architecture
U
معماری اتروسکی
Ethiopian architecture
U
معماری حبشی
[معبدهایی که از سنگ ساخته می شد]
Coptic architecture
U
معماری مسیحیان مصر
Ersatz architecture
U
[معماری الکتریکی با نقش هایی در مرکز]
Elizabethan architecture
U
معماری دوره ملکه الیزابت
[انگلستان]
electrographic architecture
U
[واژه ای که توسط تام ولف برای توصیف ساختار تبلیغات الکتریکی به آمریکا آمد.]
Egyptian architecture
U
معماری مصری
ecological architecture
U
معماری بوم شناختی
earth architecture
U
معماری خشتی
Assyrian architecture
U
معماری آشوری
baroque architecture
U
سبک معماری باروک
achaemenid architecture
U
معماری هخامنشی
byzantine architecture
U
سبک معماری بیزانسی
buddhist architecture
U
سبک معماری بودائی
architecture proper
U
معماری بمعنی واقعی کلمه معماری واقعی
earth-work architecture
U
معماری خشتی
Early Christian architecture
U
سبک معماری دوران مسیحیت
CD ROM Extended Architecture
U
فرمت ROM-CD پیشرفته که نحوه ذخیره سازی صورت و تصویر داده را روی دیسک ROM-CD مشخص میکند
systems application architecture
U
معماری کاربردی سیستم ها
anglo-saxon architecture
U
[معماری انگلیسی در پایان قرن ششم میلادی. از مشخصه های ساختمان های آن استفاده از تیرک های چوبی بود.]
systems network architecture
U
معماری شبکه سیستم ها
systems network architecture
U
روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند
late-Modern architecture
U
[معماری که تصویرها و ایده ها و نقش و نگار آن گرفته شده از جنبش معماری مدرن بود.]
Industry Standard Architecture
U
استاندارد برای باس در IBMPC یا سازگار با آن
onion skin architecture
U
طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم
extended industry standard architecture
U
معماری استاندارد صنعت توسعه پذیر
channel
U
اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
channel
U
ابروی پهن
right channel
U
بلندگویسمتراست
channel
U
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channel
U
راهگان
channel
U
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
channel
U
خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
channel
U
اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند
Q Channel
U
یکی از هشت کانال اطلاعاتی که داده مشخص کننده شیار و زمان گردش مطلق را نگهداری میکند
channel
U
ارسال داده با نرخی بالاتر از توانایی کانال
channel
U
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channel
U
ارسال سیگنال ها یا داده از یک مسیر مشخص
channel
U
دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
y channel
U
کانال ایگرگ
channel
U
بیشترین نرخ ارسال داده روی یک کانال
channel
U
راه ابی
channel
U
یچ کردن بین آنها
channel
U
1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channel
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel
U
رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد
i/o channel
U
کانال ورودی و خروجی
channel
U
کانال
channel
U
باب
channel
U
کندن
channel
U
انتقال تعویض محل خدمت مسیرانجام کار
channel
U
تنگه
channel
U
چانل بی سیم
channel
U
رده
channel
U
هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
channel
U
سلسله مراتب
channel
U
مجرای ابگذری کانال
channel
U
ابراهه
channel
U
رسانه
channel
U
خط مشی
channel
U
ترعه مجرا
channel
U
ابراه
channel
U
ابرو ابراهه
channel
U
مجرا
channel
U
کانال ساختن
channel
U
کانال تلویزیون
channel
U
کانال مجرا
channel
U
روگاه شیار
channel
U
ناودان فولاد "یو" شکل
channel
U
ناودان
channel
U
شیاردار کردن
channel
U
شیار دراوردن
channel
U
دریا
channel
U
گذرگاه ابی
channel
U
قسمت عمیق اب
selector channel
U
کانال انتخاب کننده
simplex channel
U
مجرای سادک
swept channel
U
کانال پاک شده از مین
sound channel
U
کانال صوتی دریایی
swept channel
U
کانال مین روبی شده
searched channel
U
کانال بی خطر در میدان مین
supply channel
U
نهر ابرسان
simplex channel
U
مجرای ساده
cross-Channel
U
عبور
selector channel
U
مجرای گزیننده
sound channel
U
مسیرعبور صوتی
to be tuned in to a channel
U
کانالی را گرفته باشند
telephone channel
U
کانال تلفن
cross-Channel
U
برقراریارتباطومسافرت از کانال
Channel Tunnel
U
تونلراهآهنزیر کانالانگلستانبینانگلیسو فرانسه
sliding channel
U
کانال
channel digging
U
جوکاری
shelf channel
U
کانالقفسهای
secondary channel
U
دومینجهت
preferred channel
U
انتخابجهت
left channel
U
بلندگویسمتچپ
diversion channel
U
کانالوارونگیآب
adjustable channel
مجرای قابل تنظیم
awning channel
U
کانالحافظ
Channel Islands
U
جزیرههای دریای مانش
wideband channel
U
کانال پهن باند
trade channel
U
مجرای توزیع
trade channel
U
کانال توزیع کالا
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com